هدایت شده از تقویم شیعه 🇵🇸
💠 در یکی از توقفگاهها که آب قافله تمام شد و راه را هم گم کرده بودند، امام #سجاد علیه السلام از شدت بیماری وتشنگی نزدیک بود جان بدهد، حضرت #زینب سلام الله علیها او را زیر سایه شتری نشاند و همچنان که بادش میزد، میگفت: ای برادرزاده، برای من دشوار است که تو را در این حال ببینم.
💠 در شهر عقلان جوانی بازرگان به نام زریر خزاعی وقتی شهر را مزیّن دید و مردم را شادمان، شرح حال اسرا را پرسید و پس از اطلاع از هویت آنان، به سراغ کاروان رفت. با مشاهده امام #سجاد علیه السلام به گریه افتاد.
حضرت سجاد علیه السلام از او خواست به سربازانی که سر مقدس حضرت امام حسین علیه السلام را بر نیزه حمل میکردند، بگوید جلوتر بروند تا مردم به آن نگاه کنند و چشم از زنان اهل بیت بردارند. زریر 50 دینار به سربازان داد و خواسته امام را برآورده کرد، سپس برگشت و پرسید: «اگر حاجت دیگری دارید بفرمایید تا انجام دهم.»
امام فرمود: زنان لباس و پوشش میخواهند. زریر بلافاصله جامههای فراوانی برای زنها فراهم کرد. سربازان خبردار شدند و او را آن قدر زدند تا از هوش رفت.
💠 در شهری به نام #حراّن یک مرد یهودی به نام یحیی با مشاهده تلاوت آیات قرآن توسط سر مبارک #سید_الشهداء علیه السلام متعجب و متنبه شد و جامهای از خز را به حضرت سجاد علیه السلام هدیه داد.
💠 امام #زین_العابدین علیه السلام در شهرهای سیبور، بعلبک و حلب با دیدن بیاحترامی مردم به اسرا و شادمانی آنان اشعاری با این مضمون خواند:
«آل رسول برشتران بیجهاز سوار شوند و آل مروان بر مرکبهای آراسته. این همان زمان است که شگفتیهایش از نظر بزرگان پایانپذیر نیست و مصائبش نامشخص است.
💠ای کاش میدانستم مشغلههای زمان تا به کجا ما را به دنبال خود میکشاند. ما را بر شتران عریان و بیجهاز در هرشهر و دیاری میگردانند و کسانی از آنان که مهار شتران را در دست گرفتهاند حمایت میکنند
گویا ما در میان آنها چون اسیران رومیانیم و آنچه پیامبر فرموده نادرست بوده! وای بر شما که به رسول خدا کفر ورزیدید.
شما به گمکردهای میمانید که راهها را نمیشناسد. من فرزند امام هستم. چه شده است که حق من بین این گروه کفّار ضایع شده است. »
@taqvim_shia
هدایت شده از تقویم شیعه 🇵🇸
#حصين_بن_نمير در كربلا
✍عبيداللّه پس از آرام شدن اوضاع داخلي كوفه و حركت ابن سعد به سوي كربلا، گروهي از سران كوفه را به همراه سربازان فراواني براي ياري ابن سعد گسيل داشت. يكي از اين سرداران، حصين بن نمير تميمي بود
كه بنابر برخي روايت هاي تاريخي به همراه 4 هزار سرباز به كربلا رفت و در آن جا از سوي امير لشكر كوفه، فرماندهي «شرطة المجفّفة» (گروه اسبان زره پوش) را برعهده داشت.
✍از جمله جنايت هايي كه ابن نمير در كربلا انجام داد، كشتن يزيد از اصحاب امام حسين عليه السلام بود. بلعمي روايت مي كند:
و از لشكر حسين عليه السلام مردي ديگر بيرون آمد نام او يزيدبن الحصين و حمله كرد و يزيد بن معقل را بكشت و مردي از لشكر عمر آمد نام او رضي بن منقذ العبري. يزيد بن الحصين او را نيز بكشت. مردي از لشكر حسين بيرون آمد. تيري از لشكر عمر بيامد، او را بكشت و برادرش ـ علي بن قرطه ـ با عمر بود، از لشكر بيرون آمد و برابر حسين ايستاد و گفت: يا كذّاب! برادر مرا بفريفتي تا كشته شد. نافع بن هلال بر علي بن قرطه حلمه كرد و بكشتش و يزيد از لشكر حسين بيرون آمد و حمله كرد. حصين بن نمير درآمد و اورا بكشت.
🏴يكي ديگراز كارهاي حصين تيرباران لشكر #سيد_الشهداء عليه السلام بود كه به دستور ابن سعد انجام داد.
🏴 او هنگام جنگ با #امام_حسين عليه السلام، به همراه سواران زره پوش به تيرباران لشكر امام حسين عليه السلام پرداخت.
🏴فجيع ترين اقدام وي، تير زدن به شخص امام حسين عليه السلام بود. چون تشنگي كار را بر امام حسين عليه السلام دشوار ساخت، نزديك آمد تا آب بنوشد. در اين هنگام، حصين تيري به سوي ايشان پرتاب كرد كه بر دهان مبارك آن حضرت فرو نشست و به جاي آب، خون به دهان حضرت سرازير شد.
🏴 #امام_حسين عليه السلام، خون دهانش را بر دستانش ريخت و به هوا پرتاب كرد.