هواپیمای سمپاش حامل منور خوشهای
شدت درگیری به بینهایت رسیده بود. خطرناکترین لحظه موقعی بود که صدای یک هواپیمای سمپاش دشمن شنیده شد او حامل منور خوشهای بود. این نوع منور منطقه را مثل روز روشن میکرد و این امکان را به دشمن میداد تا آتش متمرکز روی رزمندگان ایران را اجرا کند.
حرفهای این کهنه سرباز دفاع مقدس که به اینجا میرسد، انگار در همان لحظه قرار گرفته و خیل انبوه مجروحان و شهیدان را مقابل دیدگان خود میبیند. برای لحظهای مکث میکند. بغض راه گلویش را بسته است و نمیتواند از صحنهایی که دیده است به راحتی حرف بزند.
بعد از اینکه قطرات اشک از گونههایش جاری میشود با همان صورت پر از اشک و آه ادامه میدهد: در وسط میدان مین بودیم و تعداد زیادی از مجروحان در طرفین معبر بودند، دیگر تاب و توان نگاه کردن نداشتم، با گریه از نفربر پیاده و به راننده دستور دادم در بزرگ عقب نفربر را باز کند و از سه سرباز دیگر خواستم کمک کنند تا مجروحان را به نفربر انتقال دهیم زیرا احتمال شهادت بهواسطه خونریزی یا اصابت گلوله و ترکش وجود داشت.
خدایا شجاعت فرزندان خمینی(ره) را به رخ دنیا میکشی
به اولین مجروح که از دو دست زخمی شده بود، رسیدم و خواستم کمکش کنم با التماس به من گفت« به من دست نزنید حال من خوبه، به برادران دیگر کمک کن» به سراغ مجروح بعدی رفتم یک پایش قطع شده بود و خودش داشت بالای محل قطع شده را میبست، مجروح بعدی را نشان داد که چشمش را از دست داده بود.
اللهاکبر، با خودم گفتم خدایا مرا به امتحان کشیدی یا رشادتهای دوستانم را به رخم میکشی یا شجاعت فرزندان خمینی(ره) را به رخ دنیا میکشی.
موفق نشدم حتی یک نفر از مجروحان را راضی کنم، نشستم و با صدای بلند گریه کردم که راننده نفربر آمد و گفت راه باز شده و دستور حرکت دادند.
از معبر خارج شدیم. با فشاری که به دشمن وارد شد ناچار به عقبنشینی گردید. ما به محل مورد نظر رسیده بودیم و شروع به ایجاد موانع پدافندی کردیم.
ساعت 6 صبح بود، میدانستیم دشمن میخواهد پاتک داشته باشد، آماده میشدیم که یکی از همکارانم با درجه استوار دومی پیش من آمد از درگیری شب قبل گفت و با اظهار اینکه «امروز برادرم مراسم دارد کاش آنجا بودم» از من خواستاگر برای صبحانه چیزی دارم به او هم بدهم. از نفربر نان آوردم، هر دو مشغول خوردن بودیم صدای زوزه یک خمپاره آمد فرصت جابهجایی نداشتیم و در فاصله یکی دو متری ما زمین خورد دوستم به آغوشم افتاد، سه بار دست چپ خود را بلند کرد و با صدای بسیار بلند یک کلمه نامفهوم گفت و به شهادت رسید.
چند بسیجی از من اجازه گرفتند در کنار نفر بر چنددقیقه استراحت کنند و من اجازه دادم. ساعت حدود هفت صبح بود که تانکهای دشمن یکی یکی دیده شدند، آرایش آفندی میگرفتند. ما هم آماده شدیم، آرایش آنها کامل شد اما دریغ از یک دستگاه تانک ایران در منطقه.
گلوله تانک در مقابل فشنگ کلاش
وقتی پاتک دشمن شروع شد، جنگ یک طرفه شده بود و گلوله تانک در مقابل فشنگ کلاش بود. اگر سر کسی از خاکریز بالا میرفت با گلوله تانک روبه رو میشد، بهنظر میرسید ایران آمادگی پاسخگویی به پاتک آفندی دشمن را نداشت حتی امکان تامین مهمات لجمن را از دست داده بود. حالا دیگر نوبت من بود که شکارهایم را شروع کنم.
بسیجیانی که در کنارم بودند گفتند، آن تانکهایی که میبینید آرپی جی کاری برایش عمل نکرد. سوالاتی از آنها داشتم خوب میدانستند کدام تانک را نمیشود با موشک آرپی جی زد.
اسم «تی 72 »را شنیده بودم با تانک اسکورپینکه در گردان داشتیم مقایسه کرده بودم، از این رو وقتی از خدمه اسکورپین شنیده بودم که بین لولهو بدنه ضعیفترین نقطه تانک هست. پس باید دقت میکردم و فرصت اشتباه نداشتم.
حضرت امام خمینی(ره) پیام داده بودند«رزمندگان در یک دست قرآن و دست دیگر سلاح بگیرید» من هم همیشه اطاعت امر داشتم. مچبند را به دستم انداختم و قرآن جیبی را در کف دستم گذاشتم و بالای سکو رفتم.
معامله با خدا
حسنعلی ابراهیمی سعید قبل از زدن تانکها با خدا معامله میکرد آن چنانچه میگوید: قبل از هر پرتاب موشک، خواستهای از خدا داشتم، اولین خواسته من سلامتی دوست مجروحم «مختار کوشکی» بود. حدفاصل لوله و بدنه تانک هدفم بود اولین موشک رها شد و برجک تانک به هوا پرتاب شد.
دومی را با یاد برادر خواندهام «شهید ابوالفضل شمیرانی» پرتاب کردم تانک« تی72 » دیگری آتش گرفت و روحیه مضاعفی در بین رزمندگان ایجاد شد.
تانک سومی هم آتش گرفت تا رسید به تانک ششم آن هم از پا در آمد دشمن کاهش سرعت نزدیک شدن به نیروهای پدافندی ما را در دستور کار خود قرار داد.
فرمانده عملیاتی منطقه وقتی آتش گرفتن تانکهای پیشرفته دشمن را یکی پس از دیگری را دید جویای شکارچی تانکها شد، فرمانده گردان 283 سوار زرهی، نام مرا گفت در همان لحظه به مدت 6 ماه ارشدیت درجه برایم ابلاغ کردند که در دستور 5085 لشکر92 زرهی درج گردید.
شکارها ادامه داشت و یگانهای پیاده ارتش و شیرمردان بسیجی وقت را مغتنم دانسته و آتش گستردهای را روی دشمن اجرا میکنند که دشمن به کلی عقبنشینی را شروع کرد.
در این لحظه ساعت 11 قبل از ظهر بود صدای بمبهای روحیه «بالگردها» شنیده شد.صدای پنج فروند بالگرد را شنیدیم و خودشان را دیدیم که چهار فروند کبری و یک فروند 214 بود.
هر پنج فروند پرنده با آرایش خاصی در منطقه و بین نیروهای ایرانی و عراقی دور زدند و اولین بالگرد که برای اجرای آتش با راکت لحظهای یک جا ایستاد و از نارنجکهای دودزا خود استفاده کرد، به یکباره در هوا متلاشی شد و به دهها تکه آهن تبدیل و پراکنده شد که چهار فروند دیگر با حرکت شتابدار شروع به چرخش و سه فروند کبری با تیربار و راکت اجرای آتش داشتند و 214 به زمین نشست و دو نفر از آن پیاده و به سمت بالگرد آسیب دیده دویدند که یکی از آنها سعی داشت یکی از شهدای خلبان را جابهجا کند اما موفق نشد و
برگشتند سوار بربالگرد 214 شده و از محل دور شدند.
دیگ راز آن دقیقه به بعد هیچ بالگردی جهت پشتیبانی
نیروهای پیاده به منطقه اعزام نشد.
عراق برای ضد حمله دیگری آماده میشد و تاکتیک جدیدی را برای مقابله با نیروهای پیاده در نظر گرفت.
پشتیبانی هوایی یا توپخانهای نداشتیم
نیروهای زرهی عراق به شکل دشتبان آرایش گرفتند و توپخانه عراق به شدت هرچه تمامتر منطقه را گلوله باران میکرد. ما هیچ پشتیبانی هوایی یا توپخانهای و حتی تانک را نداشتیم.
نیروهایی از سمت راست زید براثر فشار دشمن به سمت خط پدافندی ما مایل شده بودند، حرفی برای گفتن نداشتیم مثل اینکه بیحساب و کتاب حمله را آغاز کرده بودیم حتی چند دستگاه که چه عرض کنم یک دستگاه لودر یا بولدوزر برای ایجاد خاکریز نبود (هنگام شروع عملیات چند دستگاه لودر در لجمن بود و میگفتند همراه ما خواهند بود ولی بعد از شروع حمله ما که دیگر لودری ندیدیم).
به احتمال اینکه دشمن از پشت سر به یگان ما حمله کند دستور پیوستن من به قرارگاه عملیاتی گردان و حضور در کنار فرمانده گردان صادر شد.زیر شدیدترین آتش توپخانهای و بمباران هوایی از موضع خود خارج و به قرارگاه گردان رفتم. قرارگاه گردان در فاصله تقریباً 2 کیلومتری خط حمله بود.
آتش توپخانه دشمن به حدی بود که گاهی گلوله جای گلوله قبلی میخورد من برای دومین بار بود که چنین آتش تهیه را تجربه میکردم یکی الان بود و یکبار هم وقتی من و شهید ابوالفضل رجبی شمیرانی و جانباز سرافراز ایران زمین مختار کوشکی از پل جسر نادری دشت عباس به سمت دزفول دفاع کرده و در مقابل سپاه یکم مکانیزه عراق ایستادگی میکردیم، تجربه کرده بودم.
فشار برخط مقدم هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد من اجازه خواستم از همان منطقه، تانکهای دشمن را بزنم چون به فاصله 200 متر و گاهی500 متری خط رسیده بودند که فرمانده گردان ما جهت هماهنگی با فرمانده در خط سپاه با بیسیم صحبت کرد و وی ضمن مخالفت، درخواست کرد مرا مجدداً به خط برگردانند.در اجرای درخواست، دستور دادند من به سمت خط حرکت کنم. از فرمانده گردان خواستم بیاید پشت دوربین قبضه موشکانداز تاو موقعیت را ببیند. به محض خروج من از موضع فعلی، مورد هدف قرار خواهم گرفت.
فرمانده گردان دستور داد که باید در هر شرایطی به خط حمله اضافه شوم. پیش نفربر «ام 113 »خودم آمدم چهار خدمه را خواستم که دو نفر را در محل باقی گذاشتم و با یک راننده نفربر ام 113 و یک خدمه بنام بهروز نوری، با خواندن آیتالکرسیاز موضع خارج شدم. حدود 200 متر دور نشده بودم که از سکوی نفربر به داخل افتادم، دیدم نفربر از قسمت عقب دقیقاً محل باطریها در حال سوختن بود، خواب سنگینی بر من مستولی شد، در محلی که افتاده بودم تا رسیدن آتش به من با گذاشتن دستم به زیر سرم و یک جابهجایی کوچک خوابیدم.
درد غریبی در سرم داشتم، احساس کردم سرم مرتب به جایی برخورد میکند از خواب بیدار شدم دیدم یکی مرا کول کرده و در حین دویدن است، نمیدانستم چی شده خواب لحظهای مرا در خود فرو میبرد و بعد بیدار میشدم. احساس خفگی داشتم و گوشم نیز گرم میشود.در پشت خاکریز عراقیها مرا به زمین گذاشت دیدم بهروز نوری سرباز خدمه نفربر خودم است .تازه متوجه شدم از گوشها، بینی و دهنم خون جاریست، علت را پرسیدم گفت« نفربر را با گلوله مستقیم تانک زدند راننده سریع فرار کرد و شما داخل نفربر بیهوش افتادید که من با خارج کردن شما از نفربر دور شدم» الحمدالله افراد نفربر من سالم بودند.
سرم گیج میرفت، خودمان را به قرارگاه گردان رساندیم تنها چیزی که در این گرمای شدید رزمندهها را سرحال میکرد آب یخ بود که هیچ کمبودی در کل منطقه نبود. دوستان آب آوردند دست و صورتم را شستم و در کناری نشسته و بیمورد شروع به گریه کردم. علت را نمیدانستم، دلم گرفته بود.
متوجه شدم محمد جزینی که تیرانداز دیگر موشکتاو بود و بنا به صلاحدید فرمانده گردان به خط اعزام نشده بود را احضار کردند، به وی دستور دادند قرارگاه را ترک و به خط حمله اضافه شود.به سمت نفربر ام 113 خودش رفت، خدمههایش را صدا زد سوار شدند و دو درجهدار(استواریکمفضلالله زارع و استوار رحیم ملکی) و یک کارمند(موسی خاموشی) که اصلاً نباید در این منطقه میبودند و باید در بنه گردان باشند چون تعمیرکار خودرو بودند به محل گردان رسیدند. من جزینی را صدا کردم و با صدای بلند گفتم «جزینیفقط یک خدمه ببر» ولی وی اهمیتی به حرفم نداد و میان گرد و خاک حاصله از گلوله باران و بمبباران از نظرها دور شد.
چند دقیقه بعد خبر رسید متاسفانه نفربر محمدجزینی مورد هدف گلوله تانک دشمن قرار گرفته و موسی خاموشی و فضلالله زارع شهید و جزینیشدیداً زخمی و از سرنوشت بقیه خبری در دست نیست.
روز خیلی بدی بود ما را به منطقهای که صبح ضربات مهلکی از دشمن خورده بودیم حرکت دادند. مثل اینکه ایران تغییر آهنگ عملیات را داشت. نیروهایی را به منطقه وارد
میکرد، شب دوباره عملیات جدیدی را آغاز کردیم، قسم خورده بودم صبح انتقام سختی از دشمن بگیرم اما م
مگر این شیرمردان بسیجی تانک سالمی از دشمن میگذاشتند شب به روز روشنی تبدیل شده بود.عراق زمین را در برابر ایران مسلح کرده بود خاکریز عجیبی داشت که بعدها میگفتند مثلثیهای عراق با ما میجنگیدند.
نزدیکیهای صبح به یک خاکریز رسیدیم، از بوی نم و رطوبتی که میآمد احساس کردم به دریاچه ماهی رسیدیم.دستور توقف دادند در کنار تانکاسکورپین به همراه دوستانم به نامهای مهدی فیروزان اهل مراغه و شیرزاد نجاتفر اهل سلماس ایستادم.
شیرزاد و مهدی فقط چند قدم از خاکریز دور شده به محلی رسیدند که از طرفین وسایلمان پوشش ایجاد نمیکرد. صدای خمپاره «120میلیمتری» دشمن یک لحظه همه جا را به هم ریخت.
بدنم پر از خون و گوشت بود ولی سالم بودم به طرف دوستان رفتم دو بسیجی عزیز و شیرزاد همان لحظه شهید شده بودند اما مهدی زنده بود ولی بدنش نصف شده بود چون خمپاره مستقیم روی باسن وی افتاده بود من فریاد میزدم ولی کسی نبود به دادمان برسد.
مهدی فیروزان به من گفت «من دیگر رفتنی هستم» او را دلداری میدادم ولی مهدی از من میخواست راحتش کنم به من التماس میکرد خلاصش کنم اما مگر امکانش بود.
مهدی فیروزان لحظاتی بعد به دیدار دوستان شهیدش شتافت. مهدی فیروزان بدن قوی، جثه بلند و روحیه خوبی داشت چند روز پیش عقد کرده بود.لحظاتی بعد آمبولانس رسید و هر چهار عزیز را به پشت منطقه انتقال داد.
وقتی سخنانش به آخر میرسد، میگوید: معمولا وقتی بدن انسان درد میگیرد مادرش را صدا میزند و ما به زبان مادری میگوئیم «آخ ننه» ولی رزمندگان در میدان مین که یکی پس از دیگری مجروح میشدند تا لحظهای که به شهادت برسند، میگفتند «یا فاطمه زهرا» «یا امام حسین».
روحیه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس باید سینه به سینه گفته و نوشته شود، این موارد باید مطرح شده و الگو شوند و همه بدانند که در مواقع سختی بالاتر از مادر نیز هست و آن مادر همه ما حضرت فاطمه زهراست که تسکین همه دردها و آلام است.
این کهنه سرباز دفاع مقدس یک سوال بیجواب نیز دارد و امید است که میگوید: ایران، پیروزیهای چشمگیری در صحنههای نبرد میدانی بهدست آورد که باعث آزادسازی منطقه وسیعی از خاک پاک کشورمان و نیز حصر سوسنگرد و آبادان شد. اما در عملیات بیتالمقدس باوجود اینکه موجب آزادسازی خونین شهر و دیگر مناطق مهم و استراتژیک گردید ولی یک هدف دست نیافتنی شد و آن عدم دسترسی ایران به مناطقی مثل دریاچه ماهی بود حال علت چی بود، متخصصان امر باید بگویند.
گزارش از معصومه درخشان
انتهای پیام/60020/س/و
خبرگزاری فارسفارس تبریزمعصومه درخشانحسنعلی ابراهیمی سعیدعملیات رمضانهشت سال دفاع مقدسشهید مهدی فیروزان
لحظات سخت و نفسگیر عملیات رمضان/ گلوله تانک در مقابل فشنگ کلاش | خبرگزاری فارس
سلام اسناد
ایام بکام و عیدتان مبارک
لینگ را بزنید مصاحبه خودم هست با خبرگزاری فارس
حسنعلی ابراهیمی سعید
https://www.bloghnews.com/doc/news/390320/%d9%84%d8%ad%d8%b8%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%d8%ae%d8%aa-%d9%86%d9%81%d8%b3-%da%af%db%8c%d8%b1-%d8%b9%d9%85%d9%84%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b1%d9%85%d8%b6%d8%a7%d9%86-%da%af%d9%84%d9%88%d9%84%d9%87-%d8%aa%d8%a7%d9%86%da%a9-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84-%d9%81%d8%b4%d9%86%da%af-%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%b4
اظهارات عجیب سرلشکر رحیم صفوی
خوشبه حالتان سردار
دیروز خبرگزاریها از قول سرلشکر رحیم صفوی نوشتهاند: «ای کاش آقایان سیاسی بعد از عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 5 با فرماندهان هماهنگ میشدند و به جنگ پایان میدادند.»
در اینجا تنها چند روایت تاریخی از میان روایتهای منتشرشده در سپاه را به ایشان یادآوری میکنم.
پیروزی ایران در عملیات والفجر 8 که از میانهی زمستان 1364 آغاز شد، در بهار 65 تثبیت شد و اتفاقا در همان ایام، حسن روحانی تلاش بسیاری انجام داد تا مقامات عالی کشور را قانع کند که باید جنگ را پایان داد.
اما نظر سپاه چه بود؟
روحانی مدیرِ جلسهای با حضور نمایندگان مجلس با نام مجمع عقلا بود. این جلسه در بهار 65 با پیگیریهای فرماندهی سپاه تعطیل شد. محسن رضایی بحثهای مطرحشده در مجمع عقلا را به ضرر جنگ میدانست و در گفتگویی که سال 65 انجام شده، میگوید: «آمدند به نظر خود، بحثهای اصولی را طرح کردند. مثلا وضع دشمن چطور است؟ وضع ما چطوره؟ اقتصادمان چطوره؟ چه کار باید بکنیم؟ فرانسه چکار میتواند بکند؟ چقدر اسلحه میتوانیم بخریم؟ اسلحه به ما میدهند؟ نمیدهند؟ این بحثها را کرده بودند و خوف این میرفت که این بحثها به خارج مجلس سرایت بکند و به جنگ لطمه وارد شود. خب امام به محض اینکه این جلسه را فهمیده بود، دستور داده بود... بگویید این جلسات را منحل کنند و این حرفها را نزنند و بگویید این جلسه تعطیل بشود.» (محسن رضایی در گفتگو با راویان...، سپاه، ص 69)
روحانی میگوید یکی از اعضای جلسهی مجمع عقلا به محسن رضایی گفت که اینها دنبال صلح هستند و محسن رضایی هم نامهای به امام نوشت و امام ماجرا را از آقای هاشمی جویا شد. روی اعضای جلسه تاثیر بدی گذاشت؛ «گفتند عجب! ما که اینجا نشستهایم و همه زحمت میکشیم امکانات کشور را برای یک عملیات بزرگ بسیج کنیم... جلسهی بعدی که تشکیل شد، بعضیها گفتند ما نمیآییم. به تعبیر آن روز دیگر خطرناک است.» (ازمصاحبهی مصطفی حریری با حسن روحانی)
آیا وقتی جلسهی نمایندگان مجلس تحمل نشود کسی میتواند از پایان جنگ سخن بگوید؟
سرلشکر صفوی از کربلای ۵ نیز به عنوان مقطع مناسب برای پایان دادن به جنگ یاد کرده است.
بگذارید از جلسهی هاشمی رفسنجانی و فرماندهان سپاه در روز 18 دی بنویسم. روزی که شبش عملیات کربلای 5 آغاز میشد. هاشمی در جلسه از محدودیتهای کشور برای ادامهی جنگ گفت. ابراهیم محمدزاده، مسئول دفتر سیاسی سپاه، به هاشمی گفت: «امام گفتهاند این جنگ ممکن است بیست سال هم طول بکشد. سپاه هم واقعا میخواهد بیست سال بجنگد... ولو اینکه نهایت این بیست سال جنگ هم کربلا باشد.» هاشمی از او میپرسد: «شما فکر میکنید امام میخواهند ما همینطوری بجنگیم؟»
محمدزاده میگوید: «ما اینطوری فهمیدیم. یک ماه و نیم پیش فرماندهان سپاه رفتند پیش ایشان» و «امام فرمودند: شما انشالله میروید کربلا. من هم میآیم آنجا نماز میخوانیم.» ادامهی بحث نیز خواندنی است و در صفحهی 457 از جلد 46 روزشمار جنگ که سپاه منتشر کرده، میتوانید آن را ببینید.
سردار! با این نگاههایی که میان شما و دوستانتان رایج بوده آیا کسی میتوانست به پایان جنگ فکر کند؟ جنگ را به جاهای عجیبی وصل کرده بودید.
خاطرتان هست که مرداد 61 بعد از عملیات ناموفق و تلخ رمضان، فرماندهان جلسهی پرچالشی داشتند و بحثهای داغ انتقادی در جلسه مطرح شد؟
در اواخر جلسه شما به فرماندهان گفتی برایشان مژده داری، مژدهی پیروزی و چند حدیث برایشان خواندی و از روایات و استدلالهای قرآنی گفتی و توضیح دادی که روایات دینی از قیام مردمانی از قم خبر میدهد که اسراییل را هم سرکوب میکنند و گفتی طبق روایات، لشکر ایرانی از طریق بصره وارد عراق خواهد شد. تاکید کردی: «عین روایات هست، الان کتابش هم موجود است، کتاب یومالخلاص که یک کتاب قدیمی است، مترجمش کامل سلیمان است که یک سنی است.» توضیح دادی که در این کتاب به صدام هم اشاره شده و گفتی که همهی اینها علائم ظهور حضرت ولی عصر است. (روزشمارجنگ سپاه، ج 20، ص 479)
نام کتاب را درست گفته بودی؛ اما این کتاب قدیمی نیست و تنها چند سال قبل از سخنان شما چاپ شده بود. کامل سلیمان نویسندهی کتاب است و نه مترجم. همچنین او شیعهی لبنانی است و نه سنی.
امیدوارم آینده را دریابید تا این چرخه تکرار نشود.
نکتهی آخر اینکه اینروزها شما میتوانید هرچه دوست دارید بگویید و هرچه دوست دارید منتشر کنید. اما کتاب «نکتههای تاریخی» من دربارهی جنگ توقیف است.
آیا نباید مخاطبان را دعوت کرد تا از زاویههای دیگر نیز، جنگ را ببینند؟
خوشبهحالتان سردار.
جعفر شیرعلینیا
پاییز 1401
jafarshiralinia
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتش ایران
🎥رژه نظامی فوق العاده نیروهای دانشگاه افسری ارتش در حضور رهبر انقلاب ۳-۸-۹۶
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
اخبار خارجی
⭕️ بسم الله القاصم الجبارین
🔻فهرست کنیم:
۱- انفجار و نشت آمونیاک در کارخانه یک صنعتی، در شمال سرزمینهای اشغالی (شهرک کریات شیمونه)؛ پنج واحد آتشنشانی به محل انفجار اعزام شدند
۲- انبار تسلیحات سعودی در شهر مارب با موشکهای بالستیک مورد هدف قرار گرفت و منهدم شد؛ سامانههای پدافندی آمریکایی/صهیونیستی طبق معمول در رهگیری موشکهای فوقالذکر ناموفق بودند
۳- ساختمان محل استقرار افسران سیا و موساد در منطقه داونتاون دبی مورد هدف قرار گرفت و دچار آتشسوزی گسترده شد
۴- زیردریایی هستهای HMS Victorious انگلیس دچار انفجار و آتشسوزی شد
۵- یک افسر سیا در بغداد، منطقه «کاردا خارج»، به هلاکت رسید
۶- یک افسر سازمان اطلاعاتی ارتش کانادا به نام اریک شیونگ، در بغداد به هلاکت رسید
٧- مریم علوی طالقانی عضو شورای مرکزی سازمان تروریستی منافقین(مجاهدین)خلق به هلاکت رسید.
٨- به دلیل احتمال وقوع یک اتفاق، نخستوزیر انگلیس از کنفرانس COP27 توسط ماموران امنیتی به بیرون از محل سالن، فراری داده شد
٩- ارتش ایالات متحده در ۲۴ ساعت گذشته حداقل ۱۱ پیام اضطراری EAM صادرکرده است.
EAM:Emergency Action Messega
١٠- يک پالایشگاه در کالیفرنیای امریکا طعمه حریق شد
۱۱- یک آتش سوزی گسترده در مجاورت نیروگاه اتمی دیامونا
🔥هرکس بادبکارد طوفان درومیکند
و این داستان ادامه دارد...
✍مخاطب خاص
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
✅🚀ایران موشک بالستیک هایپرسونیک ساخت
فرمانده نیروی هوافضای سپاه:
🔹ایران موشک بالستیک هایپرسونیک برای مقابله با سپرهای دفاعی هوایی ساخته است.
🔹این موشک جدید از همه سامانههای سپر موشکی عبور میکند و فکر نمیکنم تا دهها سال بعد هم فناوری پیدا شود که بتوان با آن مقابله کند.
🔹این موشک سامانههای ضد موشکی دشمن را هدف قرار میدهد و یک جهش بزرگ نسلی در حوزه موشکی است.
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سردار حاجیزاده: دیگر هیچ سیستم دفاعی نمیتواند موشکهای ما را رهگیری کند.
⭕بازتاب گسترده دستیابی ایران به موشک «هایپرسونیک» در رسانههای جهان
🔹خبرگزاری فرانس ۲۴ نوشت: سردار امیر علی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه میگوید که ایران به موشک های بالستیک هایپرسونیک پیشرفته که قدرت نفوذ در همه سامانههای دفاعی را دارد، دست یافته است. موشکهای مافوق صوت، میتوانند بیش از پنج برابر سرعت صوت پرواز کنند.
🔹خبرگزاری رویترز نیز با بازتاب اظهارات سردار حاجی زاده و دستاورد جدید نظامی ایران نوشت که این کشور موشک بالستیک هایپرسونیک تولید کرده است.
🔹این رسانه همچنین جزئیات توانمندیهای این موشک رابه نقل از سردار حاجی زاده منتشر کرد
🔹روزنامه "اگزماینر"آمریکانیز دیگر رسانه غربی بودکه درگزارش خودتحت عنوان «ایران می گوید موشک هایپرسونیک ساخته است»اذعان کرد که ایران صنایع تسلیحات داخلی خودرا باوجودتحریمهای بینالمللی گسترش و توسعه داده است.
🔹"سی بی سی نیوز"وتارنمای صهیونیستی "تایمز اواسرائیل" نیز گزارش ساخت موشک فراصوت ایران و اظهارات سردار حاجی زاده رادر صفحات خبری خود بازنشر دادند.
دعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
📍 میتونم لخت بشم؟
◀️ بعضی از زنان ایرانیِ خارج کشور در اعتراض به قوانین پوشش در ایران، تقریبا خودشون رو برهنه کردن. برای ما سوال بود که آیا واقعا توی کشورهای صنعتی، لخت شدن در مکانهای عمومی قانونیه؟
توی این پست، سه کشور صنعتی آمریکا، فرانسه و بریتانیا رو بررسی کردیم:
1️⃣ قوانین برهنگی در #ایالات_متحده از هر ایالت به ایالتی دیگر متفاوت است. قانون بهطور کلی برهنگی (شامل نشان دادن اندام تناسلی یا نوک سینههای زنانه) در مکانهای عمومی را ممنوع میکند.
🔹برهنگی در ملک شخصی به گونهای که برای عموم قابل رویت باشد (مثلاً از پنجره باز اتاق یا آفتاب گرفتن برهنه در حیاط) غیرقانونی و یک جرم جنایی است که در اکثر ایالتها جریمه نقدی یا زندان را در پی دارد.
در برخی ایالتها مانند سیاتل، بخشهایی از ایالت فلوریدا و اورگان، برهنگی ساده مجاز است.
2️⃣ آیا میتوانید در همه جای #فرانسه برهنه بروید؟ طبق مادهی ۲۲۲-۳۲ قانون مجازات جدید (از اول مارس ۱۹۹۴): «نمایش اندام جنسی بهطور عمدی در معرض دید دیگران در محل قابل دسترس عموم یک سال حبس و یکصد هزار فرانک جزای نقدی در پی دارد."
3️⃣ در #بریتانیا قرار دادن خود به طرز ناشایست در معرض دید عموم در قانون جرایم جنسی ۲۰۰۳ تعریف شده است. نمایش عمدی اندام تناسلی به قصد اینکه کسی ببیند یا نگران یا مضطرب شود، جرم است و حداکثر دو سال حبس، جریمه نقدی یا هر دو را در پی دارد.
#جنگ_شناختی
🔺️
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
📍 میتونم لخت بشم؟ ◀️ بعضی از زنان ایرانیِ خارج کشور در اعتراض به قوانین پوشش در ایران، تقریبا خود
جنگ نرم
اغتشاشات
💣اغتشاشات وارد پلن B خود می شود
📡آماده جنگ ترکیبی،شناختی و رسانه ای بزرگتری از سوی دشمن باشید!!!
📢 به احتمال فراوان و به عنوان نمونه، موضوع آن می تواند «خبر کشته شدن علی کریمی و یا اخبار دیگری از این دست باشد».
✓خبری بهت آور🤭
😱رژیم ایران علی کریمی را کشته است 😱
📩خبری که ممکن است در ایام شروع جام جهانی🏃♂ منتشر شود
تا ۳۲ تیم حاضر در جام جهانی فوتبال با تصویر 🖼 علی کریمی در دستانشان، در حدود یکماه برگزاری مسابقات ، فشاری غیر قابل تصور به ایران وارد کنند.
♦️در حال حاضر علی کریمی (به احتمال فراوان) یا کشته شده و یا روزهای آخر عمرش را سپری می کند و صفحات شخصی(فضای مجازی) او نیز در دست صهیونیست ها اداره می شود و او دیگر نویسنده مطالب صفحاتش نیست.
🔻کریمی با اختیار خود ، با مهاجرت به کشور کانادا سرنوشتش را در مسیری که خود انتخاب کرده قرار داده است.
🔸اما حواسمان باشد دشمن از او دارد به عنوان ابزاری علیه ایران استفاده می کند .
چه زنده و چه مرده اش
🔚منتظر جام جهانی داغی باشید
✍حاج بصیر
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
جنگ نرم اغتشاشات 💣اغتشاشات وارد پلن B خود می شود 📡آماده جنگ ترکیبی،شناختی و رسانه ای بزرگتری از
جنگ نرم
*قانون منفی*
تصورکنید : مردی که همسرش به شدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده....
تنها راه نجات یک داروی بسیار گران قیمت است که در شهر فقط یک نفر هست که آن را می فروشد.
مرد فقیرِ داستانِ ما، هیچ پولی ندارد ، هیچ آشنایی هم برای قرض گرفتن ندارد،به سراغ داروفروش میرود و التماس می کند.
به دست و پایش می افتد و عاجزانه خواهش می کند آن دارو را برای همسر بیمارش به عنوان وام یا قرض به او بدهد.
دارو فروش به هیچ وجه راضی نمی شود، به هیچ وجه.!
حالا مردفقیرِ ما دو راه دارد ؛ یا دارو را بدزدد و یا شاهدِ مرگ همسرش باشد
مردِفقیر ناچاراً دارو را شبانه می دزدد و همسرش را از مرگ "نجات می دهد"
"پلیس شهر او را دستگیر می کند"
جان کِلبِرگ، "روانپزشک و نظریه پرداز" بزرگ قرن بیستم،باطرح این داستان از مردم خواست به دو سوال "جواب" دهند:
*۱- آیاکارآن مرد درست بود*؟
*۲- آیا برای این دزدی ، باید "مجازات" شود؟* چرا ؟
"داستان معروف کِلبِرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید
وی پس از طرح آن گفت:
ازروی جوابی که میتوانید به این سوال بدهید من میتوانم میزان هوش و شعور اجتماعی شما را تشخیص دهم...
مهمترین قسمت این سنجش، پاسخ به سوال "چرا" در سوال دوم بود.
هر کس"جواب متفاوتی" می داد.
حتی"سیاستمداران بزرگ دنیا" به این سوال پاسخ دادند:
- آری، باید"مجازات شود" دزدی بهرحال دزدیست !
"زیر پا گذاشتن مقررات"
به هر حال "گناه" است. فارغ از بیماری همسرش.
کار آن مرد "درست نبود" اما مجازات هم نشود. زیرا فقیر است و راهی نداشته.
*اما هنگامی که از گاندی این سوال را پرسیدند : پاسخ عجیبی داد !
*گاندی گفت*
"کار آن مرد درست بوده است ونبایدمجازات شود!
پرسیدند چرا نباید مجازات شود
گاندی قاطعانه گفت
زیرا قانون از آسمان نیامده است"
ما انسان ها قانون را
" نوشته ایم" تا "راحت تر زندگی کنیم.
تا بتوانیم در زندگی اجتماعی" کنار هم تاب بیاوریم.
اما هنگامی که قانون "منافی جان یک انسان بی گناه" باشد، دیگر قانون نیست.
"جان انسان ها در اولویت است."
آن قانون باید عوض شود.
گاندی گفت:
انسان بر قانون مقدم است.
کِلبِرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت : بالاترین نمره ای که میتوان به یک مغز داد همین است.
قانونی که جان پناهِ درماندگان و نیازمندان نباشد همان بهتر که در کتابی بسته بماند
به امید روزی که انسانیت حرف اول رادرجهان بزند.
*هرانسانی می تواند آدم باشدولی هرآدمی نمیتواند انسان باشد*
@kohnesrbazaniran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منافقین
منافق دسته دسته
منافق پیر و خسته
تو آلبانی نشسته 😂😂😅
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حججی
لحظه شهادت
مرتضی حسین پور (حسین قمی)
🔹فرمانده شهید حججی که ملقب بود به حسن باقری عملیات های سوریه.
برشی از مستند «کسرالحدود»
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
@KOHNESRBAZANIRAN.pdf
1.77M
کتاب
خیبری ها
خاطرات رزمنده عزیز محسن نوری مقدم از جبهه و عملیات خیبر و هور و اسارت
✍️نویسنده : افسانه صادقی ده چشمه
📖موضوع : دفاع مقدس
📄تعداد صفحات : 203 صفحه
فرمت : پی دی اف
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
کتاب خیبری ها خاطرات رزمنده عزیز محسن نوری مقدم از جبهه و عملیات خیبر و هور و اسارت ✍️نویسنده :
@kohnesrbazaniran.pdf
1.2M
کتاب
سه روایت از یک مرد
✍️نویسنده: محمدرضا بایرامی
📖موضوع : دفاع مقدس
📄تعداد صفحات : ۱۲۹ صفحه
فرمت : پی دی اف
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
🎼 آهنگ ح ع# ایران_جان(توئی وجودم وطن وطن) 🎤 باصدای اشرف زاده، همایون، صادقی 🆔 @kohnesrb
@KOHNESRBAZANIRN.aac
1.86M
آهنگ
شعر کردی در مورد رزمندگان تی ۳ از ل۸۱ در زمان جنگ تحمیلی
تقدیم به تمام همرزمان عزیز
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
کتاب سه روایت از یک مرد ✍️نویسنده: محمدرضا بایرامی 📖موضوع : دفاع مقدس 📄تعداد صفحات : ۱۲۹ صفحه
@kohnesrbazaniranمردروزهای نبرد.pdf
2.64M
کتاب
مرد روزهای نبرد
نویسنده: عباس عابدساوجی
خاطرات تیمسار آذرفر
1398
فرمت : پی دی اف
صفحه : ۳۷۸
بازنشر فقط با درج لینگ کهنه سربازان ایران
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
☀️♻️ به مابپیوندید👇👇👇
@kohnesrbazaniran
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
لیست شهدای تمامی دوره های دانش اموختگان
⚘ آموزشگاه نوجوانان ⚘
که جان خود را برای دفاع از ملت وکشور عزیزمان
ایران فدا کردند.🇮🇷
روحشان شاد ویادشان همیشه تاریخ گرامی.
ا- حمیدرضا...طاهری نژاد( باغ فلکی) 🌷
۲- احمدمراد...محمدیان.🌷یگان جمشید
۳- حسین... پیازآبادی🌷یگان بهرام
۴- حسین... روحانی.🌷یگان بهرام
۵- شکراله...خرامش.🌷یگان جمشید
۶- حاجی رضا...میری🌷یگان ساسان
۷- حاجی....حسنی.🌷یگان ساسان
۸- محمد...غیاثوند.🌷یگان جمشید
۹- شعبانعلی... امینی 🌷یگان پرویز
۱۰- علی...سراچیان اصل🌷یگان پرویز
۱۱- جواد....مهرآیین.🌷یگان پرویز
۱۲- علی...هوشنگی🌷یگان بعزام
۱۳- یعقوب....آقازاده🌷یگان ساسان
۱۴- فنبرعلی...عینی🌷یگان جمشید
۱۵- شهید....پاشازاده.🌷یگان بهرام
۱۶- عبدابرضا... بلوکی اسپیلی🌷کوروش
۱۷- سیاوش....حجابی🌷
۱۸- حسن....رجبی🌷ازیگان مازیار
۱۹- محمدحسبن...عزتی🌷ازیگان اشک
۲۰- نصراله....رزلانسری🌷اهل کرمانشاه
۲۱- مجتبی....محمدرضایی🌷
۲۲- نریمان....سیفی🌷یگان داریوش
۲۳- عادل....کاکاوند.🌷یگان جمشید
۲۴- علی اشرف....البتکین🌷کورش*
۲۵- محمدرضا....ویسی🌷یگان جمشید
۲۶- بهمن....جعفری 🌷یگان کورش*
۲۷- لطف اله....صا قی🌷یگان داریوش
۲۸- اله مراد....رضایی🌷بگان کورش
۲۹- احمد.....فیاض 🌷 یگان کورش
۳۰- درویشعلی...خلیلی🌷.یگان بهرام
۳۱- کیومرث...شاطرآبادی🌷 داریوش
۳۲- اقبال...خوش قصه🌷 یگان ساسان
۳۳- هادی....زنده دل🌷.یگان بهرام
۳۴- محمدرضا....بشارت🌷یگان جمشید
۳۵- شهید....احمدزاده🌷یگان ساسان
۳۶- بهمن....محمدزاده.🌷یگان پرویز
۳۷- عبدالرضا....کریمی🌷.بگان جمشید
۳۸- قاسم.....زنده دل🌷.اهل مشهد
۳۹- عیسی...رشنو.🌷یگان پرویز
۴۰- نادر....ژیانی🌷.مازیار
۴۱- شهید....اعظمی🌷
۴۲- یعقوب....فدای حسینی🌷یگان اشک
۴۳- شهید....رییسی🌷.یگان جمشید
۴۴- مهدی....قربانی🌷
۴۵- ولی اله....زندیه.🌷یگان پرویز
۴۶- شهید...پورکندپور🌷.یگان پرویز
۴۷- فرهاد....حسینی🌷یگان ساسان
۴۸- خانعلی...دولتی مقدم.🌷ساسان
۴۹- برزو....احسانی🌷.یگان بهرام
۵۰- احمد...روستایی.🌷 یگان کورش
۵۱- هادی....ربیعی🌷
۵۲- امین....نخعی🌷یگان پرویز
۵۳- رضا ...باقری 🌷
۵۴- مهدی.....احمدی فر🌷.یگان بهرام
۵۵- محمد....سلگی🌷یگان بهرام
۵۶- عیسی...فرخزاده.🌷یگان ساسان
۵۷- اروجعلی....شکیبی🌷یگان اشک
۵۸- کریم....تیمورزاده🌷یگان بهرام
۵۹- علیرضا....پاینده🌷یگان کورش
۶۰- فریدون....نصراله زاده🌷یگان کورش
۶۱- صمد...احتاسی🌷یگان بهرام
۶۲- مهدی...صباحی🌷یکان کورش
۶۳- محمدابراهیم....رحمتی🌷ساسان
۶۴- فرامرز....رسولی🌷یگان ساسان
۶۵- علی....وروایی🌷یگان مازیار
۶۶- جواد... حهانگیری🌷یگان داریوش
۶۷- شهید....موسی زاده🌷یگان داریوش
۶۸- شهید....ایمانزاده🌷یگان داریوش
۶۹- فرهنک....نویدی🌷یگان داریوش
۷۰- حسین....عدیلی🌷یگان داریوش
۷۱- مهدی....استواری🌷یگان جمشبد
۷۲- پرویز....زارعی🌷یگان داریوش
۷۳- مرتضی....چالکش محمدی🌷
۷۴- بهمن ....محمودی🌷
۷۵- رحمت اله.....کم🌷
۷۶- علیرضا....شهبازی🌷یگان کورش
۷۷- حسین....منعم🌷یگان جمشید
۷۸- علی....آفتابی🌷یگان پرویز
۷۹- احمد.....میرزایی🌷یگان پرویز
۸۰- حمید....گودرزی🌷یگان پرویز
۸۱- خدارحم.....صدیقی🌷ل۷۷ خراسان
۸۲- سیاوش....زادقربان🌷ل۷۷خراسان
۸۳- غلامعلی....قربانی🌷ل۷۷ خراسان
۸۴- محمدحسین...بیگوند🌷یگان جمشید
۸۵- غلامحسین...ساعدی🌷یگان بهرام
۸۶- علی یاور....یلوه 🌷یگان ساسان
۸۷- صادق.....گرجی🌷بگان جمشید
۸۸- محمد.....اقدم نژاد🌷یگان جمشید
۸۹- علی....شجاعی🌷
۹۰- بیژن....محمدی🌷یگان اشک
۹۱- حسین....قاسم زاده🌷یگان اشک
۹۲- کیومرث....جعفری🌷
۹۳- جعفر....ورجویی🌷یگان کورش*
۹۴- حسبن ....پورفیضی🌷یگان کورش*
۹۵- نوری.....حسین زاده🌷بگان کورش*
۹۶- ابراهیم....سیف🌷یگان بهرام
۹۷- نصرت اله....سیفی قلی🌷 کورش*
۹۸- صفرمجمد...مهدیزاده🌷بهرام
۹۹- عسگر....شهیدیان🌷یگان بهرام
۱۰۰- انوشیروان....جدی🌷یگان پرویز
۱۰۱- جواد....لشکری🌷ل۱۶ قزوین
۱۰۲- میکاییل...رجبی🌷اهل اردبیل
۱۰۳-سرهنگ فرهاد....احمدیان🌷ل۲۳
۱۰۴- عطا.....عمری🌷یگان داریوش
۱۰۵- رضا.....هاشمی🌷یگان جمشید
۱۰۶- حسین...قاسم زاده🌷یگان جمشید
۱۰۷- حسن....خرابلو🌷یگان جمشید
۱۰۸- عزیز....زمردی🌷یگان اشک
۱۰۹- علیرضا....صادقی🌷یگان کورش
۱۱۰- محمد....اسماعیلی🌷اهل بروجرد
۱۱۱- سروان....متولی🌷یگان جمشید
۱۱۲- مجید....اسلامی🌷یگان کورش
۱۱۳- بهروز.....پیران🌷
۱۱۴- زینال....چوپان کره لو🌷مازیار
۱۱۵- عباس....اسماعیل زاده🌷کورش
۱۱۶- محمود....عابدینی🌷یگان مازیار
۱۱۷- حسن....بهادرپور🌷یگان داریوش
۱۱۸- رضا سپیده دم 🌷 = داریوش
۱۱۹- علی ... چگینی 🌷
۱۲۰- ابوالفضل رجبی شمیرانی 🌷 یگان جمشید
۱۲۱- رحمت اله پنق 🌷 یگان کورش
۱۲۲- غلامحسین هراتی 🌷 یگان مازیار
۱۲۳- مسعود مرادی 🌷 یگان مازیار
۱۲۴- شهید زادقربان🌷=
=
۱۲۵- امیرعلی داننده..🌷
۱۲۶- احمد نصری 🌷یگان کورش
۱۲۷- غلامرضا طاهرپور🌷 = اشک
۱۲۸- رجب برادری 🌷 = کورش
۱۲۹- مهدی فیروزان🌷 =
۱۳۰- حسین فتاحیان🌷 = داریوش
۱۳۱- خدانظر شیخی 🌷 =
۱۳۲- غفار غلامی 🌷 =
۱۳۳- غلام خسروی🌷 =
۱۳۴- احمدرضا باقرپور 🌷 = اشک
۱۳۵- حبیب رضایی 🌷= پرویز
۱۳۶- حسین صفایی فراهانی🌷 = کورش
۱۳۷- سعید احمدی راد 🌷 اشک
۱۳۸- سعید احمدوند 🌷 داریوش
۱۳۹- علی همتی 🌷 بهرام
۱۴۰- محمد سلگی 🌷 بهرام
۱۴۱- حسین تاجیک 🌷 مازیار
۱۴۲- حبیب آقایی 🌷 =
۱۴۳- شهید اسدزاده 🌷
۱۴۴- خسرو منعمی 🌷
۱۴۵- شهید سید احمدی 🌷
۱۴۶- حسین مهاجران 🌷 = داریوش
۱۴۷- نورالدین حدادی 🌷 = اشک
۱۴۸- مهدی احمدی فر 🌷 = بهرام
۱۴۹- علی اتحاد 🌷 = اشک
۱۵۰- ظهراب سلطانی 🌷 = ساسان
۱۵۱-عبداله. منتقمی. 🌷 = جمشید
۱۵۲-شهید. مولودی. 🌷= اهل پاوه
۱۵۳-ابراهیم. صبح خیز. 🌷=جمشید
۱۵۴-محمد. ریاحی. 🌷
۱۵۵-محمدرضا عظیمی. 🌷= کورش
۱۵۶-اقبال. خوش قصه. 🌷= ساسان
۱۵۷-حسین. شوقی. 🌷=مازیار
۱۵۸-مجید. کیخا. 🌷=
۱۵۹-کرمعلی. زندی. 🌷= داریوش
۱۶۰-شهید. بامدادی. 🌷= مازیار
۱۶۱-خانجان. پادار. 🌷= ساسان
۱۶۲-حسین. ثانی حیدری. 🌷= ساسان
۱۶۳-غلامرضا. صوفی. 🌷= ساسان
۱۶۴-عظیم. شیبک. 🌷= ساسان
۱۶۵- عباس صادقی. 🇮🇷 اشک
۱۶۶- علی اصغر نادری🇮🇷کورش
۱۶۷- غلامحسین هراتی🌷 مازيار
۱۶۸- علی رضا شهبازی🌷 کورش
۱۶۹- ابراهیم سیف 🇮🇷 کورش
۱۷۰- سعید کریمیان.🌷پرویز
۱۷۱- حسن ولیزاده. 🇮🇷 ساسان
شادی روح شهدا فاتحه الخلاص مع الصلوات 🌷
⬇حتما بخوانید⬇
✍آیا میدانید چیزی که در ادامه میخوانید قصه و داستان نیست بلکه رکوردهایی است که توسط فرزندان این ملت در ارتش به وقوع پیوسته است؟
✍آیا میدانید که بزرگترین عملیات هوایی قرن توسط خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران انجام شده است؟
عملیات اچ سه
✍آیا میدانید که ارتش یران تنها ارتش دنیاست که توانست با استعداد تقریبی یک گردان تکاور هفتصدنفره مقابل چند لشکر، سی و چهار روز مقاومت کند تا شهرهای ایران یکی پس از دیگری سقوط نکند؟
حماسه تکاوران دریایی در سی و چهار روز اول جنگ، خرمشهر
✍آیا میدانید که ارتش ایران توانست با سه فروند هلیکوپتر وجمعا دوازده نفر جلوی پیشروی سه لشکر عراق را در سرپل ذهاب (استان کرمانشاه ) بگیرد و مانع سقوط شهر شود؟
حماسه قهرمانان هوانیروز در سرپل ذهاب.
✍آیا میدانید که جنگنده تامکت ایران توانسته است در رکوردی بی نظیر با شلیک یک موشک، سه فروند هواپیمای متجاوز عراقی را منهدم کند؟
✍آیا میدانید دوربردترین شکار هوایی️ جهان توسط جنگنده تامکت ارتشِ ایران از فاصله صد و پنجاه کیلومتری انجام گرفته؟
✍آیا میدانید که ایران تنها کشوری است که توانسته با هلی کوپتر کبری، جنگنده ی دشمن را شکار کند؟
شکار هواپیمای میگ توسط هلیکوپتر کبرای هوانیروز ارتش، بیستم بهمن شصت و چهار.
✍آیا میدانید ایران تنها کشوری است که توانسته است با موشکی که برای اهداف زمینی طراحی شده است (تاو) توسط کبرا چندین فروند هلی کوپتر عراقی در حال پرواز را شکار کند؟
✍اینها تنها گوشه ای از حماسه های ارتشِ ایران زمین است.👍🌺👍🌺
@kohnesrbazaniran
اطلاعات عمومی
نیروی زمینی شاهنشاهی ایران دارای پنج واحد زرهی شامل
لشکر 16 زرهی قزوین ،
لشکر 88 زرهی سیستان ،
لشکر 92 زرهی اهواز ،
لشکر 81 زرهی کرمانشاه
و
تیپ 37 زرهی شیراز بود.
ایران از سال 1971 الی 1979 در حدود 800 دستگاه تانک چیفتن تحویل گرفت (با صرف نظر از خودرو های بازیابی زرهی) که تقریبا برای تجهیز سه لشکر با تانک چیفتن کافی بود.
(هر لشکر با استعداد 300 دستگاه تانک).
علاوه بر این ارتش ایران در حدود 460 دستگاه ام 60 ( تحویل 1969-1970) ،
در حدود 400 دستگاه ام 47 (1958- 1959)
و
بیش از 200 دستگاه ام 48 (1961-1962) در اختیار داشت که مجموعا چیزی بیش از 1000 دستگاه تانک خواهد بود
که برای تجهیز لشکر های زرهی باقی مانده در کنار سایر تجهیزات و ادوات زرهی کافی بود.
@kohnesrbazaniran
باماهمراه باشید
مسکینی
دیدم با کفش پاره
شکر میکردخدا را !!!
گفتم ::
که کفش پاره
شکر خدا ندارد !!؟
گفتا :
یکی شکر میکرد ....
دیدم پا نداشت !!!
⚘شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran