eitaa logo
کوله بار
4.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ 🔹شب قبل از بابڪ بود. یه ماشین مهمات تحویل من بود. من هم قسمت موشڪے بودم و هم نیروے آزاد ادوات. اون شب هوا واقعاً سرد بود. بابڪ اومد پیش من گفت: علے جان توے چادر جا نیست من بخوابم. پتو هم نیست.گفتم: تو همش از غافله عقبے. بیا پیش من، گفتم: بیا این پتو؛ اینم سوءیچ .... برو جلو ماشین بخواب، من عقب می‌خوابم. ساعت ۳ شب من بلند شدم رفتم بیرون. 🔰دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره نماز می‌خونه... وقتے میگم ساعت ۳ صبح . یعنے خدا شاهده اینقدر هوا ❄️سرده نمی‌تونے از پتو بیاے بیرون!! گفتم: بابڪ با اینڪارا نمیشے پسر.. حرفے نزد، منم رفتم خوابیدم.‌‌صبح نیم ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شد @kole_bar971122