eitaa logo
پ‍ﻨﺎܣگـاه:))
242 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
517 ویدیو
70 فایل
-﷽- چه خوبه عاشق کسی باشی که هر لحظه باهاته … از رگ گردن نزدیک تر … خدا … کپی؟! حلالت‌رفیق فقط‌یھ‌صلوات‌واسہ‌ظهور‌مولا‌و‌سلامتے‌حضرت‌ بفرست:)) پل‌ارتباطی‌ما‌با‌شما‌=) @Shahideh_h_313 @Yazahra_m_313
مشاهده در ایتا
دانلود
‌⌈‌ ⫶ 🪐'🌱'‌⌋ همسرم ، خیلی با محبت بود! مثل یه مادری که از بچه اش مراقبت میکنه از من مراقبت میکرد . یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود خسته بودم ، رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم ؛ « من به گرما خیلی حساسم » خواب بودم واحساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته ؛ بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و بزور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه! دیدم کمیل بالای سرم . . یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم میچرخونه تا خنک بشم ( :🩵🫶🏼 و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی . . شاید بعد نیم ساعت تا ۱ساعت خواب بودم و وقتی بیدار شدم دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنکه روی سرم میچرخونه تا خنک بشم !🌱 پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری میچرخونی ؟ خسته شدی! گفت : خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی ، دلم نیومد :] : همسرشهیدکمیل‌صفرۍتبار🫂🫁^ ╭─✨🌸─↷ │ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @kolebare_Eshgh313
‌⌈‌ ⫶ 🪐'🌱'‌⌋ همسرم ، خیلی با محبت بود! مثل یه مادری که از بچه اش مراقبت میکنه از من مراقبت میکرد . یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود خسته بودم ، رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم ؛ « من به گرما خیلی حساسم » خواب بودم واحساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته ؛ بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و بزور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه! دیدم کمیل بالای سرم . . یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم میچرخونه تا خنک بشم ( :🩵🫶🏼 و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی . . شاید بعد نیم ساعت تا ۱ساعت خواب بودم و وقتی بیدار شدم دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنکه روی سرم میچرخونه تا خنک بشم !🌱 پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری میچرخونی ؟ خسته شدی! گفت : خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی ، دلم نیومد :] : همسرشهیدکمیل‌صفرۍتبار🫂🫁^ ╭─✨🌸─↷ │ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛ @kolebare_Eshgh313