4_5870771083002512297.mp3
8.14M
#تشرفات
#تشرفات_صوتی
🔸تشرف هالوی اصفهانی محضر حضرت ولیعصر ارواحنافداه
زمان: ٩:٢۶ دقیقه.
🍃💐🍃عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃💐🍃
4_5765029220103226191.mp3
5.61M
#تشرفات
#تشرفات_صوتی
💠تشرف سید اصفهانی محضر امام زمان ارواحنا فداه در کربلا
زمان: ۵:۴۶ دقیقه
✅بسیار زیبا
🍃💐🍃عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃💐🍃
4_6035186678816049518.mp3
19.99M
#تشرفات
#تشرفات_صوتی
🎧: نمایش رادیویی تشرف خانمی از انگلیس محضر مقدس امام زمان ارواحنافداه
زمان: ده دقیقه
🕋عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
====🕋🍃
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان
آقا_سید_علی_ساختمانی
ناقل: آقا_سید_احمد_موسوی
🖋مرحوم آقا سید احمد موسوی نقل می فرمودند:
📜مرحوم ساختمانی (معروف به آقا سید علی طُرُقی) در روستای طُرُق (یکی از روستا های اطراف مشهد) زندگی می کرد و زندگی اش را از راه فروش لبنیات می گذراند ، مجالس روضه خوانی هم زیاد درخانه اش می گرفت ، از عشق و علاقه ای که به امام زمان علیه السلام داشت ، اینقدر کتاب مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار) را خوانده بود که حفظ شده بود...
روزی در صحرای طُرُق نشسته بود و با امام زمان خودش درد دل می کرد که آقا چرا به خانه من تشریف نمی آورید...
ناگهان دید که از دور مردی سوار بر اسب می آید...
آن مرد با جلالت و جبروت نزدیک شد و فرمود: آقا سید علی صبحانه داری؟
عرض کرد: بله آقا ، سرشیر و... دارم.
آن آقا را به خانه اش برد و ایشان مهمان مرحوم طرقی شدند.
خانواده آقاسید علی نان می پختند و صبحانه حاضر می کردند ، وقتی ایشان غذا را میل نمودند فرمودند: بالشتی داری من کمی استراحت کنم
گفتم: بله آقا.
بالشتی آوردم و ایشان کمی خوابیدند و بلند شدند ، فرمودند: من می روم حرم.
گفتم: بفرمایید من هم سرشیر هایم را بفروشم می آیم.
آن آقا رفتند و من هم بعد از مدتی به حرم مشرف شدم.
دوباره در حرم شروع کردم همان حرف ها را به امام زمان علیه السلام عرض کردم.
ناگهان دیدم همان آقا آمدند و فرمودند: آقا سید علی ، من که آمدم منزلتان و غذایت را هم خوردم و....
.
.
آنجا فهمیدم مشرف به دیدار قطب علم امکان حضرت حجت بن الحسن العسکری شده ام...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴پست ویژه 👌
🔘 مردی که با امام زمان عج الله فرجه شوخی می کرد‼️
✅بسیار زیبا و شنیدنی
#استاد_عالی
#تشرفات
#سخنرانی_کوتاه
🔰#کـانــال_منتظـران_ظهـور🖤³¹³
↶【به ما بپیوندید 】↷
🆔@kanal_montazerane_zohor
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#انتشـار_بــا_شمــا
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تشرفات
#امام_زمان
تشرفات آیت الله نمازی شاهرودی خدمت امام زمان عصر روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#تشرفات
#امام_زمان
✅ امروزه در اکثر تشرفاتی که به محضر امام عصر (عج) نقل میشود صحبت از تشرفات آقایان است و هیچ صحبتی از تشرفات بانوان نقل نمی شود گویا هیچ خانمی تا کنون موفق به تشرف نشده است لذا تصمیم به نقل این داستان گرفتیم و ان شاء الله به مرور تشرفات بانوان به محضر امام زمان (عج ) را داخل کانال خواهیم آورد✅
🔹 ملاقات بانوئي همراه يكي از علما :
🌺 جناب مستطاب محمد حسن ضرابي در كتاب خود تشرفي از بانويي كه همراه؛ حضرت آية الله آقاي آيت اللهي رخ داده از زبان جناب آقاي آيت اللهي نقل مي كند كه:
🌹در سفر چهارم كه در سال 1259 شمسي به اتفاق عده اي از دوستان به حج مشرف شده بوديم پس از رسيدن به جده و استقرار در مدينة الحجاج، نشسته بوديم كه ديدم خانمي صدا مي زند: آقاي علامه، آقاي علامه...
بلند شدم نزد او رفتم پرسيدم: چكار داريد؟
گفت: من از اهالي اطراف كرمانشاه هستم چند سال است كه قصد داشته ام به مكه مشرف شوم، آقا امسال به من اجازه داده و توصيه كرده اند كه مناسك و اعمال را با شما و به راهنمايي شما انجام دهم.
پرسيدم: پدرتان هم همراه شما هستند؟
گفتند آقا كه مي گويم منظورم امام زمان هستند و مژده داده اند كه انشاء الله در اين سفر خدمتشان مي رسيم.
وقتي كه با ايشان بيشتر آشنا شدم متوجه شدم خانمي است كه ارادت بسيار فراواني به حضرت دارد و در مسير رضاي امام زمان زندگي مي كند، نامش فاطمه و بدليل علاقه زياد به آن حضرت به او فاطمه صاحب الزمان يا فاطمه صاحبي الزماني مي گفتند.
از اينكه حضرت چنين مژده اي داده و عنايتي فرموده اند بسيار خوشحال شدم لذا در تمامي مراحل انجام اعمال حج به ياد حضرت بودم، اعمال تمام شد اما اثري و خبري نديدم. شب عيد غدير كه قرار بود كاروان ما فردا صبح بطرف مدينه منوره حركت نمايد به اتفاق دوستان و همين خانم به مسجد تنعيم رفتيم و براي عمره مفرده محرم شديم. برگشتيم به مسجدالحرام، موقع برگزاري نماز عشاء به مسجد الحرام رسيديم.
پس از طواف و نماز طواف، سعي صفا و مروه، تقصير انجام داده، برگشتيم و طواف نساء را شروع كرديم در حين انجام طواف نساء مي ديدم كه اين خانم آرام آرام راه مي رود و با حال بسيار خوشي حضرت را صدا مي زند و مرتب اشك مي ريزد، در نتيجه من هم منقلب شده و امام زمان را صدا مي زدم و اشك مي ريختم. چند نفر از دوستان هم با ما در حال طواف بودند، در شوط آخر كنار حجر السماعيل ناگهان آقايي را ديدم كه جلوي من آمد و مرا در بغل گرفت و فرمود:
مرحباً و بك ابغي: احسنت بر تو.
سپس پيشاني مرا بوسيد، من هم او را بوسيدم ولي دقيقا ايشان را نشناختم در عين حال مواظب بودم كه طوافم بهم نخورد. پس از طواف نساء نماز طواف نساء را خوانديم چون مي بايست اين خانم را به كاروان خودش مي رسانديم بلند شده و حركت كرديم. اين خانم بهم گفت حاج آقا وعده امام زمان امشب تحقق پيدا كرد.
گفتم: چطور؟
گفت: از اول طواف نساء تا پايان طواف حضرت همراه ما بودند و من ديدم در شوط هفتم در كنار حجر اسماعيل شما را بغل گرفتند.
و در اين موقع بود كه متوجه شدم آن آقا امام زمان بوده اند و از اينكه همان موقع حضرت را نشناخته بودم متأثر شدم.
حاج آقاي علامه مي فرمودند: اين خانم چند ماه بعد به اتفاق شوهرش كه روحانی بود به ديدن من آمدند همسر اين خانم نيز از دوستان و منتظرين واقعي حضرت بود و مكرر خدمت حضرت رسيده بود.
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#تشرفات
#امام_زمان
یکی از روحانیین شیفته حضرت بقیة الله نقل می کند:
روز ۴ تیر ۱۳۷۷ پس از نماز صبح ذکرهایم را گفته بودم و باطلوع آفتاب برخاستم که استراحتی کنم طبق معمول که خطاب به حضرت سیدالشهدا می گفتم: "السلام علیک یا مظلوم"
می خواستم این جمله را بگویم، ولی بناگاه حس کردم کشش خاصی دارم که آن را خطاب به مولایم حضرت بقیة الله بگویم، و لذا آنرا خطاب به آن حضرت گفتم.
احساس عجیبی به من دست داده بود، این حالت برایم غیر عادی بود و طبق "ارتباطات روحی و قلبی" که پیش از این با امام عصر داشتم متوجه شدم هم اکنون توجه خاصی از سوی آن حضرت به من شده و می خواهند حقیقتی را به من بگویند.
ناگاه با تمام وجود احساس کردم مولایم حضرت بقیة الله در این لحظات بسیار احساس غربت و مظلومیت دارند و حتی سخن آن حضرت را با گوش دلم شنیدم که می فرمایند:
«من خیلی تنها هستم، مردم در یک طرف هستتد و برای خود زندگی می کنند و من هم در یک طرف تنها مانده ام.»
من خیلی غمگین شدم، با همه وجود به آن حضرت عرض کردم آقا جان دوست دارم بتوانم برای رفع غربت شما کاری کنم، جانم، مالم و هر چه دارم فدای شما.
بعد با خودم فکر کردم مگر من چه امکاناتی دارم که بتوانم در سطح وسیع موجب رفع غربت آن حضرت شوم، دستم که به جایی نمی رسد، بهمین جهت به آن حضرت عرض کردم:
مولا جان من آماده هر فداکاری هستم و خودتان اینرا می دانید، ولی این را هم خوب می دانید که کاری که باید صورت بگیرد از من ساخته نیست.
آقا فرمودند: "می دانم از تو ساخته نیست ولی می خواستم در این غربت و تنهایی تو هم دردم باشی".
من وقتی این جمله را از مولایم شنیدم، آتش گرفتم و بی اختیار نشستم برای آن حضرت گریه کردم.
با خودم گفتم: ببین آقا چقدر غریب هستند که به من چنین اظهار درد کرده و غمهای خود را به من که طلبه ای ناچیز هستم بازگو می فرمایند.
آنجا بود که معنی گریه خالصانه بر امام زمان را فهمیدم.
📚در اوج تنهایی ص ۸۹
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
حاج محسن قزوینی از لسان حاج اقای طبیعت پور.ogg
6.6M
#تشرفات
#امام_زمان
کربلایی_محمدمهدی_ابوالحسنی رضوان الله علیه خدمت حضرت صاحب الزمان سلام الله علیه
🔹خاطراتی از مرحوم حاج محسن قزوینی (جوراب فروش) و مرحوم حاج آقای ابوالحسنی رضوان الله علیه
🎙حجت الاسلام و المسلمین #طبیعت_پور
🕋عضویت در کانال🕋
👇👇👇
@kolpee
4_5769634906808256995.mp3
7.71M
#تشرفات
🔹 داستان #تشرف خادم مدرسه علمیه
🎙️#امام_زمان
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای خواب عجیب یکی از علما و دیدار او با امام زمان (عج الله تعالی فرجه)
✋نشر دهیم
#تشرفات
#امام_زمان
✿ ⃟🇮🇷 ⃟ ✿أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ🌤🤲🏻
🕋عضویت در کانال🕋
👇👇👇
@kolpee
#تشرفات
#امام_زمان
نامه_امام_زمان_علیه_السلام_به_آسید_ابوالحسن_اصفهانی
👈🏼👈🏼 آیت الله #سید_ابوالحسن_اصفهانی از مراجع بزرگ ووارسته ای است که هم به محضر مبارک امام عصر (علیه السلام) نائل آمده وهم به افتخار دریافت نامه وتوقیع از سوی آن حضرت، مفتخر شده است.
#شیخ_محمود_حلبی میگوید:
«من در عصر آن بزرگوار از کسانی بودم که گاه اشکال وایراد به سبک معظّم له در رهبری معنوی ومذهبی جهان تشیّع داشتم واین ایراد تا هنگام تشّرف به عتبات عالیات ودیدار خصوصی با آن مرحوم ادامه داشت.
به همین جهت هم، آنجا وقتی به محضرش رفتم اشکالات خود ودیگران را گفتم وآن بزرگوار با کمال سعه صدر وگشادگی چهره، جواب همه اشکال وایرادهای مرا داد وسر انجام فرمود:
«من دستور دارم که اینگونه عمل کنم».
گفتم: «از کجا وچه کسی دستور دارید؟»
فرمود:
«از چه کسی میخواهید دستور داشته باشم؟»
➖ گفتم: «یعنی از امام عصر (علیه السلام)».
فرمود: «آری».
وبرخاست درب صندوق خود را گشود وپاکتی را از آنجا برگرفت وبه دست داد.
➖ من به مجّرد این که پاکت را گرفتم مضطرب ومنقلب شدم با حالتی وصف ناپذیر کاغذ را از پاکت در آوردم وآن را خواندم که از جمله این عبارت در آن نوشته شده بود:
✨بسم الله الرحمن الرحیم
«یا سیّد اباالحسن ارخص نفسك واجلس فی دهلیز بیتك ولا ترخ سترك (واعن اواغث شیعتنا وموالینا) نحن ننصرك انشاءالله. المهدی»
(یعنی: بنام خداوند بخشاینده مهربان.
ای سیّد ابوالحسن! خود را ارزان کن و در اختیار همگان قرار بده ودر بیرونی منزلت بنشین ودرب را به روی کسی نبند وپرده بین خود ومردم قرار مده وبداد وکمک پیروان ودوستان ما برس که ما ترا یاری میکنیم انشاءالله، مهدی).
➖ پرسیدم:
«این توقیع شریف را به وسیله چه کسی دریافت داشته اید؟»
فرمود:
«به وسیله مردی عابد وپارسا وبا تقوا به نام شیخ محمّد کوفی که از هر جهت مورد وثوق واطمینان است».
اجازه گرفتم تا از آن نسخهای بردارم مشروط بر اینکه تا سیّد در قید حیات است ابراز نکنم.
📚 منابع:
۱. آثار الحجة، ج۱، ص۱۳۴
۲. عنايات حضرت مهدي (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به علما و طلاب، ص۱۴۱ و نيز حكايت۶۲ و۶۳ از كتاب عنايات حضرت...، ص۱۴۲و۱۴۳
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2