eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
2.6هزار دنبال‌کننده
54 عکس
34 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔧 با مهندس های عرصه فرهنگ چه کنیم؟ ⚙ بسیاری از فعالان عرصه فرهنگ، یا مهندس اند واقعا یا اصطلاحا یعنی مطالعات مرتبط یا لازم را ندارند و از طرفی هم بدلیل چند سال حضور در این عرصه، دچار شده اند و تغییرپذیری شان نیز کم شده است! یعنی بطور طبیعی ثوابتی یافته اند که معمولا لایتغیر است. ⚠️ اتفاقا مهندسان فکر می کنند مهارت فاکتور گیری و ساده سازی و دسته بندی که دارند نقطه قوت شان نسبت به خوانده هاست چرا که اینها برای هر چیزی شقوقی تصویر می کنند و کار را سخت تر می کنند ولی نمی دانند که اساسا جنس مسایل انسانی و فرق دارد! ⭕️ نگارنده معتقد نیست که هر کس مقداری فقه و فلسفه و علوم اجتماعی خوانده برای عرصه مناسب تر است ولی کسی که در دوران دانشجویی فرصت کرده پای صحبت این و آن بنشیند و از برخی نویسندگان هم کتبی پراکنده را بخواند صرفا با همه چیز در حد یک وجب آشنا شده و عمق مسایل را در نمی یابد و بدتر اینکه بلافاصله هم وارد عرصه شده است! 🌀 سؤال این است که با اینها که تعدادشان کم نیست چه باید کرد تا اقدامات شان حداقل ضرر را داشته و نقاط قوت شان تقویت شود؟ ✅ آنچه به ذهن حقیر می رسد تقویت پاتوق های برای فعالان و مدیران میانی است که متاسفانه کم کم سرشلوغ هم شده اند! خاصیت این جلسات می تواند خارج کردن آنها از بساطت و آشناسازی با های موجود در عرصه فرهنگ باشد. همچنین ایجاد فرهنگ با افراد عمیق تر و کار کشته تر امری مفید است هر چند افت وابستگی به یک یا چند نگاه خاص را داراست. ماذا بعد!؟ 📍 @komeilialireza
🚨 هفت آسیب رایج در فعالان فرهنگی! خیلی وقت است که با گروه‌های مختلف مردمی که به اسم شناخته می شوند می نشینم. چند نکته برایم خیلی عجیب است که در اکثر آنان مشهود است : 1. لایه در کارشان خیلی ضعیف است یا اصلا نیست و عملگرایانه به همه چیز می نگرند حال آنکه است که جهت گیری کار را مشخص می کند و کار بدون عمق چه بسا که به تقویت تجدد یا تحجر کمک کند ولو فاعل آن نداند! 2. در بسیاری امور وارد شده اند که کافی از آن عرصه ندارند و عجیب تر اینکه احساس نیاز به دانش بیشتر را نیز حس نمی کنند. واقعا جالب است که مدتها در کاری بوده اند ولی به ابعاد آن اصلا اشراف ندارند! این یعنی احتمالا حاکمیت نوعی ! 3. از روش‌های تحقق، اطلاع کافی ندارند و مسیر رسیدن به اهداف شان، خیلی بسیط و بدون پیچیدگی و نوآوری است. فرایندهایی که گاها بدون آنها هدفی محقق نمی شود را که اصلا نمی بینند و جزئی نگری حاکم است. 4. در مقام عملی هم بشدت ضعف مدیریتی مشهود است. گاهی ایده ها هم خوب بوده ولی در دل کار به همین دلیل چیزی بیرون نیامده است. مساله نیروها، زمان صحیح واسپاری کار به آنها، ایجاد زمینه تجربه‌اندوزی تدریجی نیرو و... که در باید توسط مدیر مجموعه مد نظر باشد هم نوعا وجود ندارد. 5. شیوه دور هم جمع شدن که کاری سخت است را نیاموخته اند و بلافاصله پس از یک ، می خواهند وارد اقدامات عملی جمعی میدانی شوند بدون آنکه به لوازم تشکیل یک توجه داشته باشند. 6. برنامه ریزی را از ارایه ایده شروع می کنند قبل از آنکه مراحل دقیق عرصه و تحلیل و بررسی آن و راهکارهای محتمل و از همه مهمتر نسبت آن راهکارها با جمع خودشان را بسنجند! 7. کارهای بزرگ و صوري را بر کارهای کوچک ولی ترجیح می دهند! همه به دنبال همه کار هستند و کسی به دنبال محدودسازی و معین سازی اقدامات خود نیست. 📍 @komeilialireza