⭕️ ما و قصه صوفیه در جهان اسلام!
👳♂ جدال فقیه و #صوفی از قدیمی ترین دعواها در فضای فکری جامعه ماست. هر کس چند بیت از حافظ خوانده باشد فورا وارد این فضا می شود و نوعا گله های عارف به فقیه را می بیند! در طرف منتقد صوفیه نیز چنین مساله ای پررنگ است. تا جایی که اساسا کلمه #صوفی در جامعه مذهبی ایران و خصوصا حوزه های علمیه، بارمعنایی منفی یافته است.
⚠️ هنوز هم نگاه فقهای ما به تصوف، تابع همان نگرش #تاریخی است که آنها را جریانی انحرافی و دارای بدعت های متعدد در دین می داند. شبیه همین نگاه را می توان در برخی جریانات #اهل_سنت نسبت به جریانات صوفی شان به وفور یافت!
👈 البته ضعف جریان #عرفانی فلسفی در حوزه را نیز نباید در توسعه این نگاه بی تاثیر دانست که در جای خود باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد که چرا جریان عرفانی ما نتوانسته بر مبنای مسائل مشترک خود با صوفیه به توسعه تعامل با جریانات صوفی جهان اسلام که بیش از نیمی از #جمعیت مسلمان را شامل می شوند، همت گمارد.
🔶 از سویی دیگر نگرش جریان انقلابی نیز به #تصوف، توصیف آنان به مثابه پیروان #اسلام_آمریکایی و پروژه ای در دست حکام وابسته و #سکولار جهان اسلام بوده و هنوز تا حدودی چنین است. همین نوع نقدها از طرف جریان اسلام سیاسی یا اخوانی اهل سنت نیز به سنی های صوفی مطرح بوده و همچنان، هست!
🔻 یک تناقض هم در درون همین دعواهای فکری هست و آن اینکه عمده جریانات شیعی که در نظر، جریان صوفیه را به طور جدی رد می کنند، در عمل او را بر جریانات دیگر ترجیح می دهند! شاید دلیل اصلی آن هم بروزات حبی شدیدتر این جریان نسبت به #اهل_بیت پیامبر صلی الله علیهم اجمعین باشد که تربیت مناسکی و هیئتی ما حس بهتری با آن برقرار می کند.
🔷 بنظر می رسد یکی از ریشه های وضعیت فوق الذکر، #عدم_شناخت کافی از جریانات متنوع تصوف در جهان اسلام می باشد. تصویر صوفیه با برساخت رسانه ای یا تاریخی آن، که شامل مجموعه ای از بدعت های حرام غیرشرعی است در شرایط فعلی مصداق زیادی ندارد چرا که مساله #انطباق_شریعت، دغدغه بخش عمده جریانات صوفیه کنونی جهان اسلام می باشد و اعمال غیرشرعی تا حد زیادی رخت بربسته است.
📣 یا تصور غیر سیاسی بودن همه جریانات متصوفه نیز بار دیگر از عدم شناخت بسیاری از جریانات دغدغه مند صوفی که اثربخشی #سیاسی در جهان اسلام دارند ناشی می شود که امروزه در حال توسعه این اثربخشی نیز می باشند.
🔴 امروزه و پس از تجربه داعش، زمزمه لزوم روی گردانی به صوفیه در کشور ما نیز از طرف برخی نگرش های غلط و #پراگماتیستی و غیرتمدنی در حال مطرح شدن است که مبنایی سکولاریستی را انتخاب کرده است! یعنی از زبان مدعیان انقلاب، همان رویکرد اماراتی – آمریکایی در تمایل به صوفیه در حال طرح است!
🔷 حال آنکه چنانچه گفتیم بخش مهمی از صوفیه مبرا از اشکالات فوق الذکر هستند و در صورت وجود برخی اشکالات هم، تعامل با آنان نیاز به اهداف پراگماتیستی یا توجیهات سیاسی ندارد و با مبانی #انقلاب اسلامی نیز می توان به این مساله به طور جدی وارد شد چنانچه خود حضرت #امام بعنوان یک عارف وارد عرصه سیاست شده بودند و مبانی فکری ایشان برای تعامل با دستگاه فکری صوفیه از استعداد تفاهم بخشی بالایی برخوردار است.
◀️ طبعا انحرافات فکری و عملی نیز جز با داشتن ارتباطات فکری فرهنگی و تعاملات اجتماعی و نخبگانی قابل اصلاح نیست. ما با خالی کردن این میدان، صرفا راه را برای فعال شدن پروژه های اماراتی #غربی باز کرده ایم که با شعار اسلام معتدل، اسلام رحمانی، اسلام وسطی و... اقلا از آغاز دهه گذشته میلادی در حال برنامه ریزی برای ضریب دهی به جریان #صوفی_سکولار در جهان اسلام و مرجعیت سازی برای آنان می باشند!
⛔️ امارات از حوالی 11 سپتامبر در حال اجرای پروژه ای غربی است که ذیل آن دهها همایش بین المللی برگزار و چند موسسه بزرگ به راه انداخته است و هدف همه آنها ایجاد جریانی موازی جریان #اسلام_سیاسی در جهان اسلام می باشد. اتفاقی که همزمان اسلام سیاسی سنی متمثل در #اخوان و اسلام سیاسی شیعی متمثل در انقلاب اسلامی را به حاشیه خواهد راند و اسلام متعامل و همسو با غرب را بعنوان گفتمان اصلی جهان اسلام جایگزین خواهد کرد.
⚠️ این همان رویه ای است که امارات سعی کرده حتی در عربستان سعودی پیاده کند و اصلاحات غربگرایانه در سعودی و دستگیری علمای مخالف یا متمایل به اسلامگرایان در همین راستا می باشد. اخیرا حتی همایشی در دل #وهابیت برگزار شد که نمایندگانی از صوفی ها و شیعه نیز در آن حضور داشتند!
✅ کم توجهی ما به بدنه متنوع جهان اسلام رهاوردی جز تقویت جبهه مقابل را ندارد چون #دشمن بیدار است: من نام لم ینم عنه!
📍 @komeilialireza
⛔️ جماعت تبلیغی و مشکل توقف در مکه!
💠 درباره #جماعت_تبلیغی پدیده ای که به نظر حقیر فرهنگ مسالمت آمیز و ستیزه گریز شبه قاره ای بر آن حاکم است حرف های متفاوتی زده می شود و می توان زد. در میان برخی نخبگان کشور به غلط، آنها را به حمل تفکر #وهابیت وصف کرده اند. من برای آشنایی با این جریان هم کتاب #فضائل_الاعمال را در خانه دارم و خوانده ام و هم با اجازه خود جماعتی ها با آنها #تشکیل شده ام. یعنی شرکت در برنامه خاص تبلیغی شان که شامل دعوت مردم در مدتی معین است و از این حیث که محل اقامت نوعا مسجد است چیزی شبیه #اعتکاف دارد خصوصا که اعمال خاصی -که 4 تا را باید زیاد انجام داد مثل ذکر و 4 تا را باید کم انجام داد مثل پرخوری و 4 تا را باید ترک کرد مثل اسراف- بر آن حاکم است. پس می دانم که تفکر وهابی ربطی به جماعتی ها ندارد هر چند فهمی نسبت به شرک ترویج می شود که متاثر از تفکر #دیوبندیه است.
⚠️ اما مهمترین مساله جماعتی ها بنظر من توقف در فضای #مکه و عدم انتقال به #مدینه است! مدینه شهری است که نماد عبور از دعوت به مثابه یک مرحله و آغاز مرحله #تحقق و اجراست. گرچه دعوت همواره و همه جا نیاز است ولی در جامعه مسلمین خصوصا آنان که دچار مشکلات عدیده هستند، تمرکز انرژی ها بر دعوت شایسته نیست و این #جریان_اجتماعی گسترده، توان ارائه خدمات مختلفی به مردمان #محروم سیستان و بلوچستان را دارد ولی خب چنین نگاهی اساسا در آنان نیست!
✅ طرفه آنکه هدف موسسان این حرکت #احیا و تربیت نسلی مومن بوده که جهت این احیا هم در فصل هفتم کتاب فضائل الاعمال که متاسفانه نوعا خوانده نمی شود مذکور است. این کتاب که تنها مرجع جماعتی هاست در فصل هفتم که عبارت است از: علل عقب ماندگی مسلمین! حاوی این پیام است که جهت گیری این احیا و رویکرد تربیتی جماعتی ها باید به سوی احیای همان #عزت از دست رفته مسلمانان باشد. بنظر می رسد جماعتی ها باید متذکر این معنا شوند که زیستن در فضای کشوری غیراسلامی چون هند که مسلمانان در آن آسیب پذیر شده اند با زیستن در فضای کشورهای اسلامی تفاوت در #تکلیف ایجاد می کند.
❇️ مساله دیگر آنکه آنان امر به معروف و نهی از منکر را به مساله دعوت #تقلیل داده اند. حال آنکه می دانیم «اقربکم الی الله یوم القیامه انفعکم للناس» و وقتی کسی درگیر فقر و ناتوانی است «کاد الفقر ان یکون کفرا» لذا شایسته است که به ابعاد #اجتماعی زندگی یک مسلمان نیز توجه شود و احیای وضعیت #اقتصادی و اجتماعی آنان نیز به عنوان تکلیف شرعی محسوب گردد چنانچه یکی از فصل های کتاب فضائل به #علم و اهمیت آن اختصاص دارد و باید در آن راستا نیز در کنار دعوت، اقدامات عملی برداشته شود.
⭕️ نکته آخر هم اینکه نداشتن سواد در#علم_دینی در اکثر فعالان جماعت برخی از آنان را مستعد فهم #سطحی و غیرعمیق از دین کرده است. شخصی که یک 4 ماه زده : یعنی 4 ماه متوالی در دعوت بوده مثل خیلی از مداح ها در شیعه، #ناخودآگاه وارد فضائی می شود که در حیطه #صلاحیت او نیست! مقام وعظ و نصیحت و توصیه های دینی و رفتاری، کار عالمان دین و کسانی است که از عمق در فهم دین برخوردار باشند.
😳 از همین رو نگارنده با فردی در جماعت مواجه شد که براحتی من را #مشرک خطاب می کردند! به او گفتم خب من را نیز مانند دعوت پیامبر ص دعوت کن ولی او کم سواد بود. گفتم چرا مشرکم گفت چون قرآن میگه "فلا تدع مع الله إله آخر" که گفتم خب مگر اهل بیت ع نزد شیعه، حتی عوام شیعه، اله محسوب می شوند؟!
وقتی این مساله را به مفتی #عالم و مودب مسجد مکی گفتم. گفت خب به او بگو وقتی گفته اند ریاکار در نماز مثل مشرک است یعنی چه؟ آیا چنین کسی هم مشرک است؟ ایشان قبول داشت که برخی از این افراد با وجود تاکید ما بر اینکه حق ندارید خارج از کتاب فضائل چیزی را بگویید و حق ندارید #پاسخ سوالات دینی مردم را بدهید ولی اعتماد به نفس کاذب دارند و دچار بدفهمی در دین می شوند.
👈 در مجموع حقیر معتقد است جریان جماعت برای مناطق کم برخورداری که در #شبه_قاره مشابه آن زیاد است یک حرکت مبارک برای پیوند دادن مردم و جوانان با دین است ولی عدم تعمیق دینی آن و نیز باقی ماندن در دعوت زبانی و عدم ورود عملیاتی به حل مسائل مردم می تواند آنرا دچار انحراف یا تکرار و اثربخشی اندک کند چنانچه اینک نیز نوعا در روستاها از این جریان استقبال وجود دارد و این خطر هست که مخاطبان متاثر از #مدرنیزم درباره ادبیات این جریان و نیز #کارکرد آن دچار شبهه شوند. نگارنده افرادی را می شناسد که سابقا تجربه جماعت تبلیغی را داشته اند ولی حالا منتتقد جدی آن محسوب می شوند چرا که او را مروج نوعی نگرش سطحی به دین دانسته یا بی توجه به مسائل زندگی مردم می پندارند. فتامل!
📍 @komeilialireza