🔸در جبهه یک فرمانده ارتشی داشتیم که خیلی با ابراهیم رفیق بود. مرتب به ما سر می زد و ابراهیم هم حسابی او را تحویل می گرفت.
⁉️تعجب کردم که این ها از کجا همدیگر را می شناسند. این فرمانده می گفت: ماجرای آشنایی ما به یک امر به معروف بر می گردد. یک بار من عمل حرامی انجام دادم و نمی دانستم این کار گناه است.
🔹همان روز دیدم جوانی خوش سیما از سنگر بسیجی ها به سمت من آمد.
بعد از سلام و احوالپرسی، مقداری میوه تعارف کرد و کمی صحبت کردیم. بعد مرا از میان جمع بیرون آورد و خیلی محترمانه تذکر داد که کار من اشتباه بوده و بهتر است دیگر انجام ندهم. این قدر با مهربانی و روی خوش تذکر داد که شیفته این جوان شدم و مرید اخلاق خوبش شدم.
📚خدای خوب ابراهیم
شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات
@komeylll313