eitaa logo
کنگره شهدای شهرستان خرمدره
262 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
269 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♻️ سئوال رسایی از مسئولان قضایی درباره بازگرداندن پرواز خانواده علی دایی 🔰 حمید رسایی: در پی بازگرداندن پرواز دوبی در کیش که همسر و دختر علی دایی در آن بوده‌اند و پیاده کردن این دو نفر، مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است: "در پی ممانعت نسبت به خروج همسر و دختر علی دایی از کشور، پیگیری‌ها از یک منبع آگاه در قوه قضائیه، حاکی از آن است در پی اقدامات اخیر خانواده علی دایی (صاحب یک گالری بزرگ طلا و جواهر) در همراهی با گروه‌های ضد انقلاب و‌ اغتشاشگران و دعوت به اعتصاب، همسر علی دایی متعهد‌ شده بود قبل از قصد خروج از کشور، نهادهای ذیربط را از تصمیم خود مطلع نماید. بر همین اساس، پس از اطلاع نهادهای مربوطه از پرواز حامل همسر علی دایی، با هماهنگی صورت گرفته، پرواز مذکور در فرودگاه کیش فرود آمده و همسر و دختر علی دایی از هواپیما خارج شده‌اند. ادعای بازداشت همسر و دختر علی دایی صحت ندارد و تنها از خروج آنها از کشور ممانعت به عمل آمده است." خبرگزاری تسنیم هم اعلام کرده: "خانواده علی دایی در یک اقدام غیرقانونی ممنوع‌الخروجی را رفع کرده!" 🔹سئوال این است: چرا مسئولان قضایی به فردی که همراه و همسو با جریانات برانداز، علیه امنیت ملی و امنیت اقتصادی جامعه، عملیات روانی کرده، اعتماد کرده‌اند و به جای قرار دادن نام وی در لیست ممنوع‌ الخروجی‌ها (مثل بقیه متهمان) به صرف تعهد گرفتن شفاهی از وی اکتفا کرده‌اند؟! آیا عاقلانه است که از مجرم تعهد بگیرید که قبل از فرار، خودش بیاید و اطلاع دهد که می‌خواهم فرار کنم؟! چرا کسی که در جریان عملیات روانی آشوب‌ها مشارکت داشته، باید به تعهد شفاهی‌اش نسبت به سیستم قضایی که آن را نامشروع می‌دانسته و برای براندازی آن همسو با بیگانگان اقدام کرده، پایبند باشد؟ آقای قوه قضاییه آیا ما با دوربین مخفی مواجه‌ایم؟ آیا دستگاه قضایی با دیگر مجرمان ممنوع‌الخروج، همینطور رفتار می‌‌کند! همسر علی دایی که در این چند ماه به همراه شوهرش، هر لگدی خواسته به سمت امنیت روانی و اقتصادی جامعه پرانده، چه ترجیحی بر بقیه دارد؟ اینکه اعلام شود وی در یک اقدام غیرقانونی، ممنوع‌الخروجی خود را رفع کرده، علاوه بر اینکه در تناقض با روایت مرکز قوه قضاییه است، اساسا یعنی چه؟ آیا رشوه داده؟ اگر داده چه کسی رشوه گرفته؟ چه برخوردی با وی شده؟ این مساله به ظاهر کوچک، حکایت از درد بزرگی دارد که انگیزه نوشتن این چند خط شد: چرا هر از گاهی که در جنگ روایت‌ها بعد از کلی تلاش در این جنگ نابرابر، به سمت آرامش ذهنی جامعه و اقناع‌سازی می‌رویم، ناگهان با یک حرکت کوچک اما نابجا که حکایت از ناهماهنگی در اطلاع‌رسانی و رفتارهای شتاب‌زده و سلیقه‌ای دارد، اینطور تلاش‌های جهادگران عرصه تبیین و روشنگری، با علامت سوال مواجه می‌شود. ✍ کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
😍 خاطره «مادر» گوشه ای از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🇮🇷 ✍در اتاق را که باز کردم،دیدم لباس راحتی پوشیده و ایستاده کنار تخت مادرش.نیم ساعتی من بودم و حاجی و مادر پیری که روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود.یک جا بند نمی شد؛به مادرش دارو می داد،غذا دهانش می گذاشت،دستش را می بوسید،پیشانی اش را می بوسید،سرش را نوازش می کرد.آن نیم ساعت ندیدم؛مادر دیدم؛یک مادر که مثل پروانه دور مادرش می گشت! 💢 💢 📚 منبع: کتاب کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاحالا دیدید رهبرانقلاب اینطوری با گریه و بغض داستان تعریف کنه؟ من تاحالا ندیده بودم😢 برای تعریف کرد چقدر قشنگ، چقدر زیبا... این کتاب رو که آقا معرفی کرده بنظرم ارزش خریدن داره، چون محصولات درباره حاج قاسم زیاده، آدم گیج میشه کدوم معتبرتر و مطمئن‌تره..کتاب حاج قاسمی که من می شناسم کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
📸 جان من هزاران بار فدای شما کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم سلیمانی: با همه ارتباط خوب و مثبت برقرار کنید حتی با کسانی‌که ظاهرشان با شما متفاوت است. البته به شرطی که بدانید اثرگذارید، به شرطی که شما رنگ بدهید نه رنگ بگیرید. به شرطی که معطر کنید نه عطر بگیرید.(به شرط اثرگذاری، نه اثرپذیری) کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
🔆 فرهنگ نجات دهنده... 📢 سخنرانی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در کنگره شهدای گیلان: 🔹 در والفجر ۸ شنیدم فرمانده ای از فرماندهان بچه‌اش در اثر تصادف کشته شده است. او را خواستم، در بحبوحه عملیات والفجر۸ او را خواستم به او گفتم فلانی این جنگ طولانی است، فکر کردم به او نگویم پسرش کشته‌شده است. گفتم این عملیات طولانی است. تو برو جانشین تو بماند. یک خنده‌ای کرد. وقتی پیش من آمد، خیلی شاداب بود. به‌رغم سختی‌های فراوان جنگ، خندید و گفت: می‌دانی چی میگی. به من میگی تو بحبوحه عملیات من بروم. گفتم آره. گفت بخاطر پسرم؟! او امانت بود از پیش خدا به من، تماس گرفتند و گفتم که بچه را دفن کنید، رضایت بدهید و راننده را آزاد کنید. 🔸از این موضوع گذشت، و من در روز پاسدار یکسال قبل از شهادت او در اجتماعی که پاسدارها بودند، گفتند که من پاسدار نمونه رو بنابه توصیه برادری انجام بدهم. بالای سِن آمدم، آنجا شروع کردم به صحبت کردن در بحث پاسدار نمونه او هم آن آخر جمعیت نشسته بود، دستش زیر چانه‌اش بود. این چهره توی چشمان من به یادگار جامانده است. وقتی رسیدم به اسم او و گفتم فلانی، من دیدم، احساس کردم انگار زمین بازشده و او در زمین فرومی‌رود. آن‌قدر گریست، زیر بازوهایش را گرفتند آوردند به سمت من، وقتی این شیء را از دست من گرفت با چشم پر از اشک تو چشم من نگاه کرد و گفت به من ظلم کردی. 🔘 این فرهنگ، این فرهنگ ناجی است. این فرهنگ_نجات‌ دهنده است. این فرهنگ است که بقا به یک ملت می‌دهد. این فرهنگ است که این شهیدان را سربلند نگه می‌دارد. کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada