#التزام_به_اقتصاد_مقاومتی
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶
از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
#شهرت_در_عین_گمنامی
- #حاجی! چرا این جا نشستی؟
- «هیچی، راهم ندادند تو.» خیلی عجیب بود.🙁
- این چه حرفیه؟ خب می گفتید...
نگهبان شرمنده شده بود😞. کمی هم هول کرده بود. آمد جلو و شروع کرد به بوسیدن صورت #حاجی و عذر خواهی کردن که او را نشناخته. #حاجی هم بوسیدش و گفت: «نه، کار خوبی کردی.☺️ تو وظیفه ات رو انجام دادی»🙂🌹
#فاتح_خیبر
#شهید_محمد_ابراهیم_همت❤️
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
#نماز_شکر
.
هروقت #حاجے از منطقه.
به منزل مےآمد.
بعد از اینکه با من.
احوالپرسے مےکرد.😌
با همان لباسخاکےبسیجے.
به نماز مےایستاد....
.
یڪروز به قصد شوخے گفتم:
تو مگر چقدر پیش ما هستے.
که به محض آمدن نماز میخوانے؟!
نگاهےکرد و گفت:
هروقت تو را مےبینم.
احساس مےکنم باید.
دو رکعت نماز شکر بخوانم😍😌
.
راوی:همسرشهید
#حاج_محمدابراهیم_همت♥️
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
🔴 #التزام_به_اقتصاد_مقاومتی
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶
از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑
#شهید_محمدابراهیم_همت
─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─
@koocheyEhsas
─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─