eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
8.9هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_شهید وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سـرم خراب شده بود پـــرسیدم: «واسه چی؟» گــفت:چــرا مــواظب #بیـــــت‌المال نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همه‌ش امانته! گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد #چهار تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود دم در چادر تدارڪات پیدا ڪرده بود! #شهید_مهدی_باکری🌷 ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯
علمدار لشکر سیدالشهداء جویای شهادت بود می‌گفت : « خدایا من خواهان شهـادتم ... نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شده ام و خواسته باشم خود را از دست این سختی‌ها و ناملایمات دنیوی خلاص ڪنم بلکه می‌خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام موجودی نباشم که سبب جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...» ۱۰سیدالشهداء 🌷 ۵ ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯
توی عملیات شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین ‌بکشیم ‌و آروم‌آروم ‌بیایم ‌عقب... رضا زنده بود و پیڪرش و خاک کشیده مےشد چاره‌اے ‌نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم لال مےافتاد دست تڪفیریها... رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام‌ روی ‌سنگ ‌و خار ڪشیده ‌شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل‌ کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد. فرمانـده ‌مےگفت : ‌این ‌ڪه رضا روی زمین ڪشیده شد همون‌ مسیر ورود اهل بیت السلام به ‌شام‌ هست .... راوی : همرزم شهیــد •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•    @koocheyEhsas •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
﷽ 🕊 🏷❣ 📿آقا رضا از کلاس چهارم ابتدایی تا سن ۱۵سالگی روزه هایش را به پدر بزرگش هدیه می کرد. 🥰پدربزرگش هم علاقه خاصی به او داشت.آن زمان که رضایم کوچک بود پدربزرگش میگفت:میدانم که در عروسی آقا رضا نیستم،هدیه عروسی اش را پیشاپیش به او میداد. 🎙راوی:مادر شهید
یکی از بی سیم های تکفیری ها افتاد دست ما سریع بی سیم را برداشتم ، می خواستم بد و بیراه بگم «شهید محمد حسین محمد خانی» آمد و گفت که دشمن را عصبی نکن. گفتم پس چی بگم به اینا! گفت: ‌‌«بگو اگه شما مسلمونید ، ماهم مسلمونیم ، این گوله های که شما به سمت ما میزنید باید وسط اسرائیل فرود میومد..» سوال کردن شما کی هستید و چرا با ما می جنگید؟ گفت : به اونا بگو همون های هستیم که صهیونست ها رو از لبنان بیرون کردیم ما همون های هستیم که امریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم ما لشکری هستیم از لشکرمحمد رسول الله. هدف نهایی ما مبارزه با صهیونست ها وآزادی قبله اول مسلمون ها ، مسجدالاقصی است. بحث و جدل ادامه پیدا کرد تا اذان.. بعدازظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری ها تسلیم ما شدند می گفتند « از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند» ✌️
💠 حق الناس ●وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود. دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم. شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. ●و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد. بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم. نماینده مردم مشهد در اولین دوره مجلس ●ولادت  : ۱۳۳۳/۲/۴ - تهران ●شهادت : ۱۳۶۰/۴/۷ - تهران ، توسط گروهک صهیونیستی منافقین ●آرامگاه : قم - حرم حضرت معصومه سلام الله علیها روحش شاد و یادش گرامی