براے اولین بار اسمشو صدا زدم
_طوفان
_جانم
با جانم گفتنش قلبم بہ تپش افتاد،بہ قلب بیچاره من رحم کن ❤️
خودش هم متوجہ حرفش شد . ابروهاشو داد بالا
_من ... من ..مے ترسم
اومد روبہ روم ایستاد ، دستامو گرفت اینقدر گرم کہ یادم رفت اصلا کجا هستم .
_تا من هستم نگران نباش
و من بدون تو بودن را چہ طور تصور کنم؟
https://eitaa.com/joinchat/1843265684C8672323f1c
#داستانےلبریزازعشقوغیرت...
#باخوندناینرمانشمادچارهیجانخواهیدشد ...😍😍