eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
لب‌هاش رو روی هم فشار داد تا بغضش نترکه. پیشونی امیر رو بوسید. طاقتش رو از دست داد و دست‌هاش رو دور گردن امیر قفل کرد. سرش رو روی سینه‌ی امیر گذاشت. _ مبارکت باشه امیرم موهاش رو از روی صورتش کنار زد. _ چته فینگیلی!! نمی‌تونست تو چشم‌های امیر نگاه کنه. امیر چونه‌اش رو گرفت و بالا آورد. _ من رو نگاه کن ناچار به چشم‌های امیر نگاه کرد.... http://eitaa.com/joinchat/1661206541C0e4b8095c6 ♥️♥️🌿🌿💞