eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🍃 ✨غرق عصیانم ولے پاےتو گیرم لااقل ✨ روے تو اے ماه منیرم لااقل ✨تا مسیر عاشقے سمٺ خراسان شماسٺ ✨من هم از آوارگان این مسیرم لااقل ❤️ •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
یه شرکت خصوصیه که دختری به اسم پری ناز شده💕 پری ناز که توی زندگی میکنه و این پناهگاه به اسم پناه دادن روی مغز دختر ها کار میکنن تاعلیه قوانین کشور و...ایجاد کنن...😱 راستین که ازین قصه بی اطلاعه و حتی نمیدونه پری ناز بخاطر پول بهش نزدیک شده واصلا عاشقش نیست.. وارد یه رابطه پیچیده میشه و درطی مسیر با دختری به اسم آشنا میشه که ازقضا اسوه ..........؟ https://eitaa.com/joinchat/2048065560C46aba2644d کی میدونه عاقبت عشق راستین چی میشه؟ یعنی امکان داره بخاطر پری ناز وارد این درگیری های بشه زندگیشو نابود کنه ?یا میره سراغ دختری که واقعا ⁉️
مدافع حرم محمدرضا دهقان ماه قبل ازشهادتش ، در کنار مزار مدافع حرم رسول خلیلی 🍃⚘🍃 عاشق بود... همه جوره دنبالش بود... حتی و از داشت که کمتر جایی دیده میشد... عید 94 راهی مشهد شد و از اینکه تحویل سال در کنار نیست حسرت میخورد. ولی خب حسابی امام رضا علیه السلام⚘ بود ، به قول خودش زندگیشو سپرده بود دست ... 🍃⚘🍃 پیش که میرفت میگفت روضه بذار؛ میگفت رو مزارش نوشته: ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان 🍃⚘🍃 شبیه او زیست شبیه او نفس کشید شبیه او در حلب سوریه پرپر زد و روز قبل از سالگرد رسول خلیلی در به شهیدش پیوست... 🍃⚘🍃 ... 😔 مثل محمدرضا دهقان امیری
مدافع حرم محمدرضا دهقان ماه قبل ازشهادتش ، در کنار مزار مدافع حرم رسول خلیلی 🍃⚘🍃 عاشق بود... همه جوره دنبالش بود... حتی و از داشت که کمتر جایی دیده میشد... عید 94 راهی مشهد شد و از اینکه تحویل سال در کنار نیست حسرت میخورد. ولی خب حسابی امام رضا علیه السلام⚘ بود ، به قول خودش زندگیشو سپرده بود دست ... 🍃⚘🍃 پیش که میرفت میگفت روضه بذار؛ میگفت رو مزارش نوشته: ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان 🍃⚘🍃 شبیه او زیست شبیه او نفس کشید شبیه او در حلب سوریه پرپر زد و روز قبل از سالگرد رسول خلیلی در به شهیدش پیوست... 🍃⚘🍃 ... 😔 مثل محمدرضا دهقان امیری
📌 *شهید مدافع حرمی که برای حاج قاسم یک همت بود* 🔹️ دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند ، فردا *محمدحسین* گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... ◇ *محمدحسین* عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره، شور می‌گرفت تو هیئت، می‌گفت برا *امام حسین* کم نذارین،. تا روزی که فرمودند ؛ *محمد حسین* دیگه این کار رو ... ◇ روز عید که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل باشعوری هستیم عاقلانه حسینیم... ◇ به قول خودش نمی‌ گذاشت حرف آقا بشه. بلافاصله اطاعت می‌کرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود. ◇ رو کار حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر می‌گرفت و طرح می‌ریخت و اعضا براش اولویت داشت 🔹️ *سردار سلیمانی: عمار (شهید محمد خانی) برای من مثل بود* 🍃🌷