eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
8.6هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪوچہ‌ احساس
💜☘💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜 ☘💜 💜 #اختر #قسمت73 نفس عمیقی کشیدم و با دقت بیشتری
💜☘💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜 ☘💜 💜 آخرین دست نوشته های اختر دو روز پیش وقتی که طلعت دختر بزرگم صندوقچه ی خاک گرفته ی قدیمی را از زیر زمین بیرون کشید ، دوباره تمام خاطرات قدیمی برایم زنده شدند و با خواندن آن خاطرات تلخ و شیرین خندیدم و اشک ریختم دفتری که سالها پیش در یک صندوقچه ی چوبی گذاشته شده بود ، دوباره خوانده شد و بعد از گذر این سالها دوباره در صفحات قدیمی آن ، خاطره مینویسم یاد آن دوران به خیر ، ایام خیلی زودتر از آنچه میپنداشتم و مانند چشم بر هم زدنی گذشت دقیقاً به یاد دارم که عصر همان روز با ساز و دهل به خانه ی اسماعیل خان روانه شدم و بهترین لحظات زندگی ام باحضور و وجود او رقم خوردند چه روزهایی را که در کنار اسماعیل خان گذرانده بودم ، روزهایی که گاهی خوش و شیرین و گاهی سرشار از غم و درد بود و اما اینک بعد از هشتاد و دو سال سن ،وقتی که به آن روزها نگاه میکنم ، خوب میفهمم که زیبایی آن روزها از این بابت بود که همه ی آن تلخی ها و شیرینی ها را در کنار مرد خوبی چون اسماعیل خان تجربه کرده و پا به پای او سرد و گرم روزگار را چشیده بودم و همواره حضور او باعث آرامش ودلگرمی من بود اسماعیل خان همیشه برای من همسری وفادار و مهربان و برای فرزندانمان پدری مقتدر ،دلسوز و نمونه بود این روزها بیشتر از همیشه دلتنگ اسماعیل خان هستم او چهارده سال پیش من را با چهار فرزند پسر و پنج فرزند دخترمان تنها گذاشت و به دیار باقی شتافت این روزها دلم برای ننه رباب و آقا میرزا نیز تنگ شده است و هرگز فراموش نکرده ام که تمام خوشبختی امروزم را مدیون آقا میرزا هستم ، مردی که تبدیل به یک تکیه گاهی محکم برای من شده بود و با رفتنش داغ بزرگی بر دلم گذاشت جوانی و ایام خوش زندگی من شباهت به نسیم خنکی داشت که سریع گذشت و اینک با یاد و خاطرات آن روز های دلپذیر ، عمر میگذرانم امروز که به زندگی گذشته و فرزندان و نوه ها و نتیجه هایم نگاه میکنم بارها و بارها خدا را شکر میکنم که خداوند چنین فرزندانی به من و اسماعیل خان داده است من اختر، در دوران پیری اخرین یادبودهای زندگی ام را سیاهه ای میکنم برای فرزندانم ، هر چند که خوب میدانم که بسیار بودند دفاتر خاطراتی که گم شدند و نابود شدند و به دست فراموشی سپرده شدند و شاید دفتر خاطرات اختر نیز مثل دیگر خاطرات بر باد رفته ونابود شود گمان میبرم که من نیز مثل دیگر زنانی که قبل تر از من زیسته اند و با همه ی گذشت ها و مهربانی هایشان به دست فراموشی سپرده شدند ، فراموش می شوم و هیچ اثری از من در این دنیای فانی باقی نخواهد ماند. پایان اختر در سن هشتاد و سه سالگی و در سال 1297 در زمان سلطنتت آخرین پادشاه قاجاری احمد شاه قاجار ، دار فانی را وداع گفت . ☘💜 💜 ☘💜 💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜☘💜