#هیوا_حسام_الدین کسی میان خستگی تو را مرور می‌کند و بیت‌های خیس شعر، که جفت‌وجور می‌کند به یاد خنده‌های تو‌، دلش شکوفه می‌دهد و زردی خزان غم، از او عبور می‌کند هنوز هم نگاه تو، همان نگاه آشناست تمام حجم قلب را غریق نور می‌کند به حرمت حضور تو، میان بیت‌های او قلم به سطر کاغذش‌، غزل صدور می‌کند طنین نام ساده‌ات، بهانه‌ای برای اوست شبیه یک ستاره در دلش، دمی ظهور می‌کند دوباره خاطراتی از دقایقی که رفته‌اند به ذهن شاد و روشنش کمی خطور می‌کند دوباره یاد رفتنت، حقیقتی شبیه درد که فکرهای خوب را همیشه دور می‌کند دوباره حجم خستگی و چشم‌های خیس اشک و قلب سرد کوچکی که مورمور می‌کند 🍂🍂🍂🍂