eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
8.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪوچہ‌ احساس
❂○° #مدافع_عشق °○❂ 🔻 قسمت #چهل_هفت نان تست برمیدارم ،تندتند رویش خامه میریزم و بعد مربای آلبالو ر
A.sh: ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت بس بود یک سال نمازشب های پشت میزباپای بسته ات... بس بود گریه های دردناکت... سرت راپایین میندازی.محمدرضا سمتت خم میشود و سعی میکند دستش را به صورتت برساند... همیشه ناراحتی ات را باوجودش لمس میکرد!اب دهانم راقورت میدهم و نزدیک ترمی آیم... _ علی!.. تو ازاولش قرارنبوده مدافع حرم باشی... خدابرات خواسته... برات خواسته که جور دیگه خدمت کنی!.... حتمن صلاح بوده! اصلن...اصلن... به چشمانت خیره میشوم.درعمق تاریکی و محبتش... _ اصلن... تو قرار بوده ازاول مدافع عشقمون باشی... مدافع زندگیمون!... مدافعِ ... اهسته میگویم: _ من! خم میشوی و تاپیشانی ام راببوسی که محمد رضا خودش راولو میکند دراغوشت!! میخندی _ ای حسود!!!.... معنادار نگاهت میکنم _ مثل باباشه!! _ که دیوونه مامانشه؟ خجالت میکشم و سرم راپایین میندازم... یکدفعه بلندمیگویم _ وااای علی کلاست!! میخندی.. میخندی و قلبم را میدزدی.. مثل همیشه!! _ عجب استادی ام من!خداحفظم کنه... خداحافظی که میکنی به حیاط میروی ونگاهم پشتت میماند... چقدر درلباس جدیدبی نظیر شده ای.. سیدخواستنی_من! سوارماشین که میشوی.سرت رااز پنجره بیرون می اوری و بالبخندت دوباره خداحافظی میکنی. برو عزیزدل! یادیک چیز می افتم... بلند میگویم _ ناهار چی درست کنم؟؟؟... ازداخل ماشین صدایت بم بگوش میرسد _ عشق!!!!... بوق میزنی و میروی... به خانه برمیگردم ودرراپشت سرم میبندم. همانطورکه محمدرضارا دراغوشم فشارمیدهم سمت اشپزخانه میروم دردلم میگذرد حتما دفاع از زندگی..🤔 وبیشتر خودم راتحویل میگیرم😉 نه نه! دفاع از من... سخته دیگه!!... محمدرضارا روی صندل مخصوص پشت میزش میشونم. بینی کوچیکش را بین دوانگشتم ارام فشار میدهم _ مگه نه جوجه؟... استین هایم را بالا میدهم... بسم الله میگویم خیلی زودظهرمیشود میخواهم برای ناهار بزارم .. ↩️ ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 «تو فقط بخند» حدود دو ماهی از عقد ما میگذرد ، در این چند وقته ، برای هم تکراری که نشده‌ایم هیچ . روز به روز ارزشمند تر میشویم . احترام و علاقه‌ای که محمدحسین نسبت به من نشان میدهد هر روزبیش از قبل میشود . و به نظرم این خوشبختی با وجود احترامی که برای هم قائلیم به وجود آمده . شاید گاهی من رفتار های بچگانه‌ای از خودم نشان بدهم یا گاهی از رفتار گرم محمدحسین با دخترهای فامیلشان ناراحتم بشوم اما صبوری میکنم ، دلیل ناراحتی‌ام را به محمد میگویم و او با مهربانی مشکل را حل میکند. به نظرم برای شروع زندگی مشترک هر دو طرف باید صبور و مودب باشند . در هر شرایطی بد صحبت نکنند چون استفاده از کلمات بد در جر و بحث به شدت آن می‌افزاید . قبل از رسمی و شرعی شدن وصلت انتظارات خودتان را بگویید و بعد از آن انتظار تغییر دادن همسر را نداشته باشید . از روزی که عقد کردیم من وارد دنیای جدیدی شدم . به نظرم ازدواج و انتخاب همسر مهمترین انتخاب زندگی آدمهاست و بهترین افراد برای یک عمر زندگی کسانی هستند که عشق اهل بیت (ع) را در دل دارند . بعضی ها به خاطر سن کم یا درس جواب منفی میدهند به خواستگار خوبی ، خب اگر فقط مشکل درس هست ، قبل از رسمی شدن اتمام حجت کنید باید درستان را ادامه دهید . من الان درس میخوانم اصلا هم سخت نیست . اتفاقا گاهی همسر در مسئله‌های سخت ریاضی ، هندسه و .... کمک هم میکند ، با خواهر شوهرم باهم درس میخوانیم . اگر موضوعی را نفهمیدیم به محمد پناه میبریم تا زمانی که بفهمم با آرامش تمام توضیح میدهد اما کافی است آیه بعد از یکبار توضیح نفهمد کلی غر میزند . من کوچکتر از آن هستم که بخواهم خدای نکرده کسی را نصیحت کنم اما به عنوان خواهر کوچکتر شما به همه‌ی جوان ها توصیه میکنم در ازدواج کند نباشند و سخت پسند . چیزی به غیر از ایمان و اخلاق آدم را خوشبخت نمیکند ، چهره برای آدم زود تکراری میشود اما این اخلاق است که تا ابد میماند . با آرزوی خوشبختی برای همه‌ی دختران و پسران عزیز سرزمینم . دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام غافل از اینکه فاطمه {س} گمنام میخرد....❤ التماس دعا و من الله توفیق 💟ممنون از بنت الزهرای عزیز بابت خاطره ی زیباشون تجربیات زندگیتون رو میتونید بدون نام برای ما ارسال کنید تا در بهبود زندگی دیگران راه گشا باشد. ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4 ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃