eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.5هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﻧَﺪﺍﺭﻡ ﺑِﺒَﺮَﻡ "ﻣَﺤﻀَـــــﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ" ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﺳـَﺮےٖ ﻫَﺴﺖ، ﻓـَﺪﺍٰےِ ﺳـَﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ" ﺍَﺯ ڪﻮﺩَکے ﺍَﻡ ﯾﺎٰﺩ ﮔِﺮِﻓﺘـَــﻢ ﮐِﮧ ﺑِﮕـﻮﯾَﻢ: "ﻣـﺎٰﺩَﺭ ﭘِـﺪَﺭَﻡ"ﻧَـﺬﺭِ ﭘِـﺪَﺭ ﻣﺎٰﺩَﺭ" ﺍَﺭﺑـﺎٰﺏ 💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌱
نمازهایت‌راعاشقانه‌‌بخوان‌حتی‌اگر خسته‌ای‌‌یاحوصله‌‌نداری‌تکرارِهیچ‌چیز جزنمازدراین‌دنیاقشنگ‌نیست.. 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش خودآرایی میکاپ صورت😍😍👆 💄💄 آموزش صفر تا ۱۰۰ ❌❌ آموزش و از مبتدی تا پیشرفته کاملا رایگان❌❌ 🌸خوشکلا 💁🏻 عضو شن ••• 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2303787051C2bc82b087b
ڪوچہ‌ احساس
#قسمت_دوم #دخترامریکایی(هِدر) #رهیافتگان در جستجوی حقیقت من یک مسیحی لوتری بودم و در خانواده با
(هِدر) رئیس مسلمان در این زمان رئیس ما وارد اتاق شد، او یک مسلمان بود و به من گفت: “اعتقادات شما جالب است. اگر بخواهید من می توانم با شما صحبت کنم تا آرام شوید.”روز بعد با تعدادی از کتاب و جزوه پیش من آمد، نمی دانم آنها را از کتابخانه، مسجد یا چه مکانی آورده بود. کتابها را از او گرفتم اما نمی توانستم خیلی به سرعت آنها را مطالعه کنم. بعد از آن، قرآن را برایم آورد، من فقط اولین سوره آن را خواندم که نام آن، سوره حمد است و بسیار شبیه به بعضی از اعتقادات در مسیحیت است. اما وقتی شما با حقیقت روبرو می شوید نمی توانید آن را تکذیب کنید و من هم نمی توانستم این کار را بکنم. این سوره شش یا هفت آیه دارد، حتی یک چهارم صفحه هم نمی شود. اما من با خواندن آن فهمیدم که مذهبی که دنبال آن بودم را پیدا کردم. مقداری ترسیده بودم، در آن زمان، نزدیک به ۱۳ سال پیش، اسلام مساوی با تروریسم بود. و من تمام مدت با خود فکر می کردم چطور مطمئن شوم که این همان دین درستی است که به دنبالش می گردم؟ این همان دینی است که همه بمب گذاریها و سرقتها را به آن نسبت می دهند؟ در مورد اسلام مطالعه کردم و سعی کردم به درون آن نفوذ کنم، همه اطلاعات را از رئیسم نگرفتم، خودم هم فکر کردم. از مغزم استفاده کردم و مطالعه کردم. حقیقت، حقیقت است، فرقی نمی کند چه راه هایی را امتحان کنید، چه کتابی بخوانید و چه اقدامی انجام دهید، حقیقت را نمی شود تکذیب کرد. من می دانستم اسلام همان چیزی است که به آن نیاز دارم… مسلمان شدم و بعد از مدتی با رئیسم ازدواج کردم! این داستان اسلام آوردن من بود و امیدوارم با تفکر درباره آن، بتوانید به سوالهایی که در ذهن دارید پاسخ دهید… منبع: نیکو دات کام به نقل از On Islam (رهیافتگان) http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
..💚 ‌‌از خیلِ معجزات تو، یک مهربانی‌ات کُفّار را برای مسلمان شدن بس است ... عشق و مهربونی مبارک✨ •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟♥️྅ ⊰ • ⃟♥️྅
اعمال شب و روز مبعث یکی از چهار روزی که روزه‌گرفتن در اون با روزه هفتاد سال برابری می‌کنه، فرداست.🙏
تورو خدا نزن......غلط کردم آقا ایرج... صدای گریه و التماس هام تموم حیاط رو برداشته بود.همسایه ها دورمون جمع شده بودند. کسی جرئت حرف زدن نداشت آقا ایرج نا پدریم بود .یکماهی از فوت مادرم میگذشت.توی این یک ماه تموم بدنم با کمربند ایرج کبود و سیاه شده بود. کوروش، مرد سیبیلوی شکم گنده بالاخره از روی صندلی کوچیک فلزی بلند شد و سمتمون اومد. _بسه  ایرج... کشتی دختره رو، مرده اش به دردم نمیخوره مردک. با چشم های ورقلمبیده و حیضش نگاهم کرد و سمتم اومد.از ترس و خجالت توی خودم جمع شدم. شالمو دورم پیچیدم. کوروش لبخند زشتی زد و دستش رو دراز کرد. _ببینش تورو خدا ...مردک بیشعور چه به روز دختر به این قشنگی آورده. درِ اتاق محمد ، پسر دانشجویی که دوماهی بود به جمع همسایه ها اضافه شده بود باز شد. ناخودآگاه نگاهمون به هم گره خورد. چشم هاش قرمز شده بود و دستاش مشت بود. ایرج کمربندش رو پرت کرد گوشه حیاط. رو کرد به کوروش. _دستتو بکش نکبت.فردا صبح که پولو دادی و عقدش کردی میشه مال خودت.الان هم هری... https://eitaa.com/joinchat/1406599294C9146afa51f نگارومحمد