✨💚✨💚✨
امام پنجم شیعه پدر شدوحالا
گرفته دربغل خویش امام صادق را
تولدش خبر ازنورگستری دارد
شرافت قدمش ذره پروری دارد
کرشمه های نگاهش بهشت میسازد
برای دلشده ها،سرنوشت میسازد
💖میلاد پیامبر (ص)و امام صادق (ع)مبارک💖
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
سلام
نویسنده مشهد هستند و از دیشب بخاطر اعتراضات مردمی اینترنت در مشهد قطع هست .
به محض وصل شدن نویسنده پارت رو میفرستن.ان شالله
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
صدای دوتا پسر می اومد . چقدر صداها آشنا بود . گوش تیز کردم یکی از پسر ها بلند میگفت : تو غلط کردی . چقدر بی معرفت . چقدر بی معرفت . بنیامین از پشت بهم خنجر زدی . تو میدونستی من دوسش دارم . تو تنها کسی بودی که منِ دَر به دَر بهش اعتماد کردم و راز وامونده مو گفتم . ای بیمعرفت .
محمدحسین بود . از حرف هاش سر در نمیآوردم . صدای اون پسر هم بلند شد : تو که دوسش داشتی چرا اقدام نکردی ، چرا نرفتی خواستگاری ؟
صدای کشیدهی بلندی باعث شد هیییییین بکشم . دوییدم طرف در و چادرم را سر کردم و رفتم بیرون . بنیامین دست روی صورتش گذاشته بود و تکیه داده بود به دیوار و جلوش .... محمدحسین .
قلبم دیوانه وار میکوبید . محمدحسین داد کشید : میخواستم برم که تو لعنتی نذاشتی . گند زدی به زندگیم رفیق به ظاهر با مرام ...
#_شیرین_عاشقانه_واقعی
http://eitaa.com/joinchat/3496869910C9218c295b9
ڪوچہ احساس
صدای دوتا پسر می اومد . چقدر صداها آشنا بود . گوش تیز کردم یکی از پسر ها بلند میگفت : تو غلط کردی .
خاطره #توفقط_بخند❤️
و خاطره ی بسیار زیبای
♡ #زهراوعلی♡
خاطره ی🍃🌹#پایان_انتظار🌹🍃
با قلم شیرین و جذاب خانم صادقی رو از دست ندین دوستان
http://eitaa.com/joinchat/3496869910C9218c295b9
توی این کاناله😍👆👆👆
🖋دوست دارم مثــل شهدا باشم ,بااخلاق ,ایمان ,محبت ,شجاعت ,مردانگی.
امّا کو ,کو همت ,کجاست همت من .
و شهید همت که واقعاً نامش برازنده اوست .
"کجایــــند مــــردان بـــی ادعا "
📚 بخشی از دست نوشته #شهید_رسول_خلیلی
#عکس
#دستنوشته
#شهیدرسول_خلیلی
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
خوانندگان همیشگی کوچه احساس
از امروز رمان جدیدی در کنار رمان #جدالشاهزادهوشبگرد ارسال خواهد شد.
توجه داشته باشید ،رمان #جدالشاهزاده و شبگرد تمام نشده.
رمان #عقیق_فیروزهای، داستانی است با سه روایت موازی که هریک مانند قطعات پازل یکدیگر را تکمیل میکنند؛ و روایت عشقی متفاوت و زندگیهایی متفاوتتر که به راحتی از کنار آنها میگذریم. عاشقانهای از جنس ایثار در زندگی زنان و مردانی که گمنام، برای آسایش ما میجنگند و در کنار ما و میان مایند.
این داستان که بر اساس واقعیات است، ادای دینی به این گمنامان مهربان است؛ با اندک تغییر.
روایت عقیق، فیروزه و رکاب.
سه روایت جداگانه که با هم ارتباط دارد.
القلب یهدی الی القلب...!
اولین قسمت این رمان امشب تقدیمتون میشه
🌹🌹🌹🌹🌹