▪️هرروز خون گریه می‌کنی برای زینب سلام الله علیها، امروز اما بیشتر از روزهای قبل، بی‌دلیل نیست که شانه‌های زمین می‌لرزد... #زلزله

♦️وقتی در همان سالی که #سلام_فرمانده خوانده می شود و از ایران عبور می کند و پس از لبنان به هند و آمریکا و کشور های مختلف جهان می رسد، آهنگ شروین برای آشوب جوکری در ایران جایزه‌ی social change را از آلمان دریافت می کند؛ باید حساب کار دستتان بیاید ! ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🎥 بی بی سی چیارو به ما نمیگه؟ ⁉️ این پیشرفت‌ها از کی تا حالا اتفاق افتاده؟ #دهه_فجر ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🔻مصداق واقعیِ؛ «و مَنْ يَتَوَكَّلْ علَى الله فَهُوَ حَسْبُه» کوخ نشینی که کاخ استبداد را سرنگون کرد... ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🟢 قربون خدا برم... اونی که منتظر سقوط نظام توی دیماه بود، حالا منتظر اینه که ببینه اسمش توی لیست عفو "رهبری" هست یا نه!!!😂😆😂

🎥 حضرت امام خامنه ای"دام ظله" امام علی علیه السلام با دشمنان خود با استدلال صحبت می کرد. #جهاد_تبیین ‌ ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

▪️پست تهمینه میلانی برای زلزله ترکیه پست او برای زلزله خوی در ایران برای ترکیه هم‌دردی می‌کند و امید می‌دهد و عکس عملیات‌های نجات را می‌گذارد برای ایران یک عکس دروغ که مربوط به ایران نیست را منتشر کرده و مردم را بدبخت و بی‌پشتوانه نشان می‌دهد! ‌ ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🔴بگذارید این مارپیچ سکوت همین جا پایان یابد❗️ 🔰در شرایط فعلی، به سادگی می توان اقداماتی انجام داد که برخی هنجارشکنان بیش از این گستاخ نشوند و از کشف حجاب و ... عقب نشینی کنند. زیرا در مقیاس کلی هنوز در حالت مارپیچ سکوت اقداماتی انجام می دهند و به صورت موردی به چشم می آیند. اگر هم با آنها برخورد شود، جامعه تعجب نمی کند. تعجب اینجاست که ما آنها را به حال خود رها کنیم❗️ 👈 اما اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، آنگاه در آینده، مارپیچ سکوت به سمت ما می آید و ما اگر برخورد کنیم کمی برای مردم تعجب آور می شود❗️ ‌ ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🎥 ببینید | مثالی زیبا از مدل کار برخی در #جهاد_تبیین ⁉️ اگر بشنوید #حاج_قاسم روزی ۱۲ساعت می‌خوابید چه می‌کنید؟!! ⁉️ آیا تفریح و استراحت‌مان، شبیه به شهدا در زمان جنگ است؟! ♨️ تمام جبهه کفر در برابر جبهه ایمان قرار گرفته است. 💢 باور نکردیم که اگر #جهاد_تبیین نکنیم، انقلابی باقی نمی‌ماند! ❓روزی چند ساعت مطالعه می‌کنید؟؟ ‌ ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

✋ تفاوت برخورد با اغتشاشگر در ایران و ترکیه! ◾️مصادره اموال و اخراج ۲۷۴۵ قاضی و دادستان! اخراج ۱۷۵۵ رئیس و معاون دانشگاه، اخراج ۲۱۷۰۰ معلم مدارس غیر دولتی! ◾️اخراج ۱۵۲۰۰ معلم و کارمند وزارت فرهنگ! اخراج ۱۳۰۰ کارمند وزارت کار! اخراج ۹۰۰۰ کارمند وزارت داخله 🎙استاد راجی ‌ ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘ ⚘ بهشت یاس پارت بیست و هفتم سر می‌چرخانم و نگاهشان می‌کنم. مشتی‌حسین آه می‌کشد و می‌گوید: اگه تا الانم خوب نبودم و پدری کردن بلد نبودم، از الان بلدم! من رضایت نمیدم، حتی اگه بمیرم! ته دلم خالی می‌شود! اگر مشتی حسین نگذارد که این ازدواج سر بگیرد، چه کنم؟! اگر بتواند، یاسمن را فراری دهد؟! وای که اگر او برود؛ به این دل چگونه بگویم، باز بتپد؟! زندگی بدون او ادامه دارد؟! نه! هرگز! این صدای عقل نیست! دلم حرف سرش نمی‌شود و فقط تمنای او دارد! حتی اگر او مرا نخواهد! این نخواستن درد دارد ولی باز این درد را پذیراست! یاسمن با لحن و صدایی مهربان می‌گوید: دور از جونت بابا! شما باید سایه‌ات بالای سر من و گل‌بهار باشه! نگرانِ منم نباش! من موافقم با این ازدواج! لحظه‌ای حس می‌کنم اشتباه شنیده‌ام و توهمی زیباست ولی صدای زنگدار مشتی‌حسین نشان می‌دهد، اشتباهی در کار نیست! گوش‌هایم را تیز می‌کنم تا مبادا حرفی از میان حرف‌هایشان از سرسرای گوشم جا بماند! - یاسمن!! چی میگی؟! او به دخترش نگاه می‌کند و یاسمن زمین را! سکوت یاسمن را بالاخره تاب نمی‌آورد و می‌گوید: چرا هیچی نمیگی؟ به خودش اشاره می‌کند و می‌گوید: به خاطرِ من میگی؟ به خاطر این دستا که نتونست نجاتت بده؟! تو میخوای خودتو بدبخت کنی که چی؟! بدون اینکه سرش را بلند کند، می‌گوید: نه بابا! - یاسمن، دخترم! نگرانِ من نباش! تنی که نتونه مراقب فرزندش باشه، به چه دردی میخوره؟! من.. یاسمن سر بلند می‌کند و می‌گوید: بابا، شما اشتباه می‌کنید! به خاطر شما نیست! به خاطرِ .. مکث می‌کند. چند ثانیه‌ای که می‌شود، ادامه می‌دهد: خودمه!! گیج می‌شوم. یاسمن با این ازدواج موافق است؟! پس رحیم چه می‌شود؟! آن روز مرا پس زد و دنبال رحیم دوید! پدرش متعجب و گیج می‌پرسد: چی به خاطر خودته؟! - آخه! چطور بگم؟! مشتی‌حسین می‌گوید: چیزی شده یاسمن که من نمی‌دونم؟ سری به نفی تکان می‌دهد و جواب می‌دهد: نه! فقط میخواستم بگم.. میخواستم بگم من دوسِش دارم! - رحیم رو؟! خون در عروقم منجمد می‌شود و نفسم در نمی‌آید! دستم را روی قفسه‌ی سینه‌ام می‌گذارم و سعی می‌کنم نفس بکشم ولی هوایی نیست! دستِ مرگ را روی گلویم حس می‌کنم ولی ناجیِ من همین‌جاست! دهان باز می‌کند و می‌گوید: نه! منصورخان رو! جان تازه می‌بخشد، همین که نامم را می‌برد! همین که از من می‌گوید! از دوست داشتنم! غریق نجاتم می‌شود و خورشید امید بر دلم می‌تابد! دوستم دارد و من از لذت شنیدن همین دو کلمه تا آسمان خوشبختی راهی ندارم! آنقدر هوا را با ولع درون سینه‌ام می‌کشم که سرفه‌ام می‌گیرد! دستم را جلوی دهانم می‌گیرم و از ترس شنیدن صدای سرفه، با عجله از اتاق فاصله می‌گیرم. اندکی که دور می‌شوم، بی‌اختیار چندبار سرفه می‌کنم. به پشت‌ سرم نگاه می‌کنم و با سرعت بیشتری به سمت راه‌پله می‌روم. نزدیک که می‌شوم، نورِ فانوس نفتی را می‌بینم. نزدیک‌تر که می‌شود، پیشکارم را می‌بینم. سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید: توی ده گشتیم، پیداش نکردیم! رحیم و خانواده‌اش هم نبودن! - دیگه نمیخواد! متعجب نگاهم می‌کند. به سمت دیوار کناری عمارت اشاره می‌کنم و می‌گویم: رفته اتاق باباش! فرار نکرده! نگاهی به آن سمت می‌اندازد و می‌گوید: نیاز نیس مراقبش باشیم؟! باز دو کلمه‌ی جادویی که گفت خاطرم می‌آید! حس لطیفی وجودم را می‌گیرد و با بی‌خیالی سر می‌چرخانم. - نه! شما هم میتونید برید و استراحت کنید. از پله‌ها بالا می‌روم و وارد اتاقم می‌شوم. اتاقم همچون قبل تاریک است ولی دلم دیگر نه! نور امید روی آن افتاده! دیگر برای کشف احساسم مشقت به جان نمی‌خرم! کافی‌ست به تپش‌هایِ بی‌قرار و ملتهبش گوشم دهم و زمزمه‌ی عشق به او را بشنوم! □□□                                      یاسمن نگاهی سراسر محبت به چهره‌اش می‌اندازم و لبخند می‌زنم. انگار در ورای رفتارهایم دنبال حقیقتی‌ست! بوسه‌ای روی پیشانی‌اش می‌زنم و می‌گویم: من دیگه باید برم. میترسم متوجه غیبت من بشن! - باشه عزیزم! از سرجایم بلند می‌شوم و رو به پدرم می‌گویم: فانوس رو خاموش کنم؟ کنار میز می‌ایستم و فانوس نفتی را خاموش می‌کنم. اتاق را تاریکی مطلق در خود می‌کشد! آرام آرام سمت در می‌روم و بعد از چند گام دست‌هایم را برای پیدا کردن در دراز می‌کنم. بعد از لمس در آرام می‌گویم: بابا، من رفتم. شما هم استراحت کنین. بیرون می‌روم و در را پشت سرم می‌بندم. نگاهی به آسمان می‌اندازم. شاید فقط ساعتی تا اذان باقی‌ست. به سمت اتاقی که در آن بودم، راه می‌افتم. به ایوان جلویی خانه می‌رسم. پاورچین پاورچین جلو می‌روم. نمی‌دانم درون کدام اتاق بودم. دوستان این رمان توی کانال وی ای پی تموم شده و همه ی پارت هاش هست اگر میخواید زودتر از کانال اصلی رمان رو بخونید برید پی وی ادمین کانال : @AdminAzadeh #ادامہ‌دارد . . . ✍نویسنده: زهرا نصر ⚘ ⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘

شهادت اتفاقی نیست...... ﴿مقدمه سازی میخواد﴾ لقب زیبای شهید...... خیلی به زندگیت میاد(:

منم باید برم🥺🚶 آره برم، سرم بره..... #شهیدانه

جون میدارم برا کشورم من رگ و خونم ایـرانـیه🇮🇷 #شهیدانه

من همان......)

🔥____ یک هشدار مهم____🔥 👌یادمان باشدکه هروقت رهبری حرفی زد وگوش نکردیم سرمان به سنگ خورد. پس دقت کنیم که این بارهم سرمان به سنگ نخورد که جای جبران نیست:👇 🔴 چرا فرزندآوری جهاد است 🔹امام خامنه‌ای در سخنان اخیرشان به گونه‌ای سخن گفتند که گویا دیگر از افزایش جمعیت ناامید شده‌اند. فرمودند: «ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم. اما آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. با این وضعی که من مشاهده می‌کنم، با این‌‌همه تاکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرم‌کننده‌ای نیست.» 🔹امام و رهبر جامعه این سخنان را با چهره‌ای دلخور و پرغصه‌ای بیان کردند و ای کاش این تلنگری باشد برای ما 🔹 ای کاش همه خانواده‌های شیعه و پیرو اهل بیت که اقتضائات سن و سالشان فراهم است، نیت می‌کردند و فرزند دیگری بر اساس پاسخ به این مطالبه نائب امام در برنامه‌ریزی زندگی‌شان قرار می‌دادند. ➖فرزندی که ظاهرا به دنیا آوردنش دیوانگی است، ➖فرزندی که ظاهرا توانش را نداریم، ➖فرزندی که ظاهرا نمی‌دانیم نانش را از کجا بیاوریم. اصلا جهاد بودنش به همین‌هاست.... 🔹والا سال ۵۹ که جنگ شروع شد و مادربزرگ‌های امروز کشور، دست‌گل‌هاشون را یکی یکی راهی جبهه کردند هم این کارشون ظاهرا دیوانگی بود! و حتما یک دیوانگی خیلی غلیظ تر از دیوانگی‌های مامان باباهای امروز... 🔹آنچه از نظر ما در امروز، دیوانگی است در حقیقت اضافه کردن یک دلخوشی به دلخوشی‌ها زندگی‌مان است ولی آنچه پدران و مادران دیروز رقم زدند، دل کندن از یک دلخوشی و جدا کردن یک تیکه از وجودشان بود. ➖جهاد این است که مشکل اقتصادی داشته باشی و بچه بیاری، ➖جهاد این است که حاملگی برات سخت باشه و بچه بیاری ➖جهاد این است که دست تنها وبه دورازپدرومادرباشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که به ضعف بدنت بررسی و بچه بیاری ➖جهاد این است که از جمله سخت زایمان‌ها باشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که حرف و حدیث بشنوی و بچه بیاری ➖جهاد این است که آپارتمان‌نشین باشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که بدانی تربیت بچه در این روزگار سخت است و بچه بیاری 🔹اگر همه چیز فراهم باشد و بچه بیاورید، جهاد که چه عرض کنم ، هنر هم نکرده‌ای... ✍🏻 حجت‌الاسلام حمید رسایی

منو حلالم کن اگه یه وقت آبرو بردم منو حلالم کن فقط بدی پیش تو آوردم #شهید_ابراهیم_هادی

⊰•🔐👀🦋•⊱ . نَشۅۍتَنهـٰآ،‌مـن‌یـٰآرتۅمۍگَـردم ۅزجُـرگہ‌؏ُـشآقَت‌ッ سَـردآرِتۅمۍگَـرد!🦋❤️ مقام معظم دِلبری☁️✨

حاج آقا پناهیان: محافظه کاری نیروی انقلابی در مقابل ترک فعل مسئول. این یعنی پیروزی دشمن. حجم بسیار مناسب. ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄

🎥حرکت قشنگ در فرودگاه مهرآباد 🔺تشکر از مدیریت فرودگاه بابت تابلو‌ #حجاب و ‌عدم ارائه خدمات به افراد بی حجاب تصویری وحشتناک از قهرمان مرش که بر اثر سه زلزله ویران شده است ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄