eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
-.• سلام بر آنان که به جای زمان به صاحبِ زمان دل بستند . . ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ اینان سربازان هستند.
ڪوچہ‌ احساس
#یاسین_رشید #قسمت_اول به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) اسم اسلامی من یاسین
در ۱۴ سالگی خاله‌ام به من گفت: «پدرت ممکن است هنوز زنده باشد ولی ما نمی‌دانیم کجاست. آن‌ها در طول زندگی به تو دروغ گفته‌اند». این برایم خیلی شوک آور بود. از راه های مختلفی به دنبال پدرم بودم ولی هیچکدام ثمر بخش نبود. در جوانی با مسلمانان زیادی آشنا شدم و از آنها تاثیرات خوبی گرفتم. یکی از دوستان سنی مذهب می گفت: «ما به همه پیامبران ایمان داریم، به عیسی (علیه السلام)، به موسی (علیه السلام) و ابراهیم (علیه السلام)». فکر می‌کردم که مسلمانان از مسیحیت متنفر هستند و به پیامبر آن‌ها بی‌احترامی می‌کنند. نمی‌دانستم که همه یکی هستند. هنگامی که شروع کردم به دانستن، متوجه شدم که دین خدا یکی است و مردم از آن منحرف شده‌اند. همه ادیان راجع به یک حقیقت صحبت می‌کنند. با خودم راجع به موضوع ساده‌ای فکر می‌کردم اما این کلید اصلی قبولی اسلام به عنوان حقیقت بود. گفتم: «در زمان عیسی نبی (علیه السلام) تمام حواریون چگونه دعا می‌خواندند؟ چون من به عنوان یک مسیحی شروع می‌کردم با نام خدا و پسر مقدس که خود را به صلیب کشید. آیا حواریون نیز چنین می‌کردند؟ چون حضرت عیسی (علیه السلام) ظاهراً طبق اعتقادات مسیحی به صلیب کشده شد اما در زمانی که او زنده بود به صلیب کشیده نشده بود پس آن‌ها چگونه دعا می‌کردند؟ آن‌ها می‌بایست به طریق دیگری دعا می‌کرده‌اند. پس مسیحیان برخی امور را تغییر داده‌اند که در این صورت یک دین خالص باقی نمانده است و من یک دین غیر خالص را دارم پیروی می‌کنم». این نکته اصلی بود با امور دیگری که موجب شرح صدر من و دوست داشتن اسلام شد. اطرافیانم می‌گفتند که با تغییر دین بسیاری از چیز‌ها را باید قربانی کنی مانند دوستان، خانواده و عادت‌ها؛ اما این‌ها اشتباه بود چون خداوند عهده‌دار همه امور زندگی است و مراقب همه امور است مانند داستان حضرت ایوب (علیه‌السلام) که خداوند نعمت‌های او را گرفت اما بعد از بردباری دو برابر به او داد. نباید از قربانی کردن چیزی بترسیم. اگر ما توکل به خدا داشته باشیم همه‌چیز خوب خواهد بود. http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
enc_16459496956781877365674.mp3
4.92M
همت افتاد🍃 باکری افتاد🍃
❌❌❌❌❌ رمان تو وی ای پی تموم شده با کلی پارت هیجانی😍 💟پارتا پشت سرهمه، بدون تبلیغ و تبادل 😊 🌸🍃کل رمان فقط و فقط 40هزارتومان ادمین جان👇👇👇👇 @AdminAzadeh
🔴 تاکنون امام خامنه‌ای امر به چه هایی داده اند: 1️⃣ جهاد علمی؛ 🔺من عقیده‌ام این است كه كار علمی در دانشگاه و در كشور باید جهادی باشد؛ كار علمیِ جهادی انجام بگیرد. ۹۲/۵/۶ 🔺یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه‌ی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. ۸۹/۴/۲ 2️⃣ جهاد اقتصادی؛ 🔺امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است. ۹۴/۱/۱ 🔺تعصب در مصرف کالای داخلی؛ محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه‌ها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. ۹۳/۱۱/۲۹ 3️⃣ جهاد فرهنگی؛ 🔺واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهم‌تر نباشد و اگر خطرناك‌تر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. ۹۲/۹/۱۹ 4️⃣ جهاد سیاسی؛ 🔺یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوماً جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است. ۸۷/۷/۱۰ 🔺باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه‏ های مختلف وظیفه‏ ی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه‏ ی سیاسی هم جهاد هست. ۸۶/۵/۲۸ 5️⃣ جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری؛ 🔺مسئله‌ی جمعیّت یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است. یعنی مسئله‌ی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر میكنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست. ۹۲/۹/۱۹ 🔺 فرزندآوری یكی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل میكند، اوست كه رنجهایش را میبرد، اوست كه خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است.۹۲/۲/۱۱
نگو مرسی🙂!!!
ڪوچہ‌ احساس
نگو مرسی🙂!!!
داستانِ‌کامل:👇🏻🖐🏾 «پاوه که بودیم، حاج احمد صبح‌ها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر می‌برد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا می‌رفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برف‌ها سُر می‌خوردیم و ده دقیقه‌ای برمی‌گشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می‌ایستاد و به بچه‌ها خسته نباشید می‌گفت و از آنها پذیرایی می‌کرد. یک‌بار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمی‌دیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز». سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چاره‌ای نبود باید اطاعت امر می‌کردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژی‌ام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمی‌تونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمی‌تونم»، والله نمی‌تونم»، بعد با ضربه‌ای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم! ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟» گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف‌ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!»
🌱 جز تو به کی پناه ببرم؟؟🥺💞
ڪوچہ‌ احساس
#یاسین_رشید2 در ۱۴ سالگی خاله‌ام به من گفت: «پدرت ممکن است هنوز زنده باشد ولی ما نمی‌دانیم کجاست. آ
روزی دوستم گفت: «امروز اول ماه مبارک رمضان است آیا می‌خواهی که با ما روزه بگیری؟» گفتم: «چگونه من مانند شما مسلمانان روزه بگیرم». آن‌ها گفتند: «ما می‌توانیم شما را الآن مسلمان کنیم». گفتم: «چگونه؟» چون فکر می‌کردم که باید غسل‌تعمید دید و غیره. آن‌ها گفتند: «نه نه خیلی ساده است؛ شما به الله به‌عنوان خدای یگانه اعتقاد دارید؟» گفتم: «بله». گفتند: «آیا شما به حضرت محمد (صلی الله علیه و اله) به‌عنوان آخرین پیامبر ایمان داری؟» گفتم: «بله». گفتند: «پس تکرار کن». شهادتین را گفتند و من تکرار کردم و من در اولین روز ماه مبارک رمضان حدود ۱۴ سال پیش مسلمان شدم. زمانی که تغییر دین دادم نوری شبیه نور پدر را احساس کردم زیرا هنگامی‌که انسان مسلمان می‌شود تمام گناهانش بخشیده می‌شود. در آن زمان اینترنت مانند الآن نبود ازاین‌رو همیشه ایمیلم را چک نمی‌کردم. در بیست‌سالگی دختردایی‌ام که اهل سوئیس بود به من زنگ زد و گفت: «حالت چطور است؟ ایمیل مرا دریافت کرده‌ای؟» گفتم: «چه ایمیلی؟» گفت: «من مردی را در اینترنت ملاقات کردم که مدعی است پدرت است و به دنبال توست. آیا می‌خواهی که با او ارتباط برقرار کنی؟» گفتم: «البته چون از ۱۶ سالگی من به دنبال او هستم». کاملاً گیج شده بودم. احساس کردم که از آسمان فرود آمده است، چون یادم می‌آید که به درگاه الهی دعا می‌کردم که اگر قرار است بمیرم و آخرین روز عمرم باشد می‌خواهد او را ببینم و بدانم که پدرم کیست؟ می‌خواهم با او ارتباط برقرار کنم. می‌خواهم نیمه خود را بشناسم. هنگامی‌که پدرم را پیدا کردم به کانادا رفتم. دوستانم پرسیدند: «آن‌ها عراقی هستند؟» گفتم: «بله». می‌گفتند: «احتمالاً آن‌ها شیعه هستند پس مراقب باش. مراقب شیعیان باش آن‌ها نسبت به خداوند کافر هستند» و داستان‌های عجیبی راجع به شیعه می‌گفتند. مرا بیم می‌دادند و می‌گفتند: «ان شاء الله آن‌ها را سنی می‌کنی». من به ونکوور رفتم و خانواده‌ام را یافتم. اولین چیزی که مشاهده کردم نماز شکر آن‌ها بود. آن‌ها مهر داشتند و قنوت گرفتند و گفتند الله‌اکبر. با خود گفتم وای این‌ها شیعه هستند من چه باید کنم؟ یادم می‌آید که به مسجد الزهرا برای نماز جمعه می‌رفتند و آن کاملاً با آنچه در آلمان دیده بودم متفاوت بود. آن‌ها قنوت می‌گرفتند و من نمی‌فهمیدم. دیگر با پدرم به نماز جمعه نرفتم. او کمی نگران شد. او در ذهنش یک‌چیزهایی می‌گذشت که ممکن است پسرم یکی از تروریست‌ها باشد. می‌گفت: «تو سنی هستی و می‌خواهی همه ما را بکشی». گفتم: «نه نه من دوست دارم که به مسجد بیایم ولی نمی‌توانم مانند شما نماز بخوانم». اولین بار که عکس برادرم را دیدم نور خاصی را در صورتش دیدم. او مانند ماه بود ماشاءالله. به پدرم گفتم که او کیست؟ گفت که برادرت است. او خیلی معنوی بود، صبور و محب اهل‌البیت بود و تشیع را کم‌کم به من معرفی کرد. برادرم به من نماز شب یاد داد؛ و نماز شب ارتباط قوی‌ای بین انسان و خداست زمانی که همه مردم خوابند انسان با خداوند راز و نیاز می‌کند. یک‌شب که در اتاقم تنها بودم، آن موقع خیلی احساس تنهایی می‌کردم، صدایی در روحم شنیدم که گفت: «من با تو هستم» و من این را در قلبم احساس کردم و با تمام وجود لطف الهی را درک کردم. من به زمین افتادم و شروع به گریه کردن کردم و نمی‌توانستم متوقف شوم. من واقعاً خداوند را با تمام وجود احساس کردم. وقتی محرم شد آنلاین به سخنرانی‌های ماه محرم گوش می‌کردم و به تفاوت بین شیعه و سنی گوش می‌دادم و آشنایی‌ام با مکتب اهل‌البیت کامل شد. منبع:پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
• سلام‌ بر آفتـ🌸ــابۍڪه با طلــوعـش،..✨ روشن خواهدڪرد؛ تاریڪۍهایـمان‌رآ>🌑^💥 • .. ‌یابقیةالله‌فی‌ارضه‌•°🌱 •°♥️
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( عمامه ی خاکی ) (به یاد طلبه شهید نادر هندیجانی) حسینی: من به باقری گفتم دوتا آر پی جیزن میخوام،بعد برداشته شما رو فرستاده؟! مگه میخوام نماز میت بخونم؟! نادر: مگه ما چمونه؟! منصوری: ما آر پی جیزنیم دیگه! حسینی: آر پی حیزنین؟! داداش شما دوتا حدف متحرکین با اون عمامه هاتون صداپیشگان: مریم میرزایی - علی حاجی پور - مسعود عباسی - میثم شاهرخ -کامران شریفی - احسان فرامرزی نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی @radiomighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسفند که به پایان راه می رسد دیگر بوی نم باران، بوی سبزه و گل، بوی عود و اسپند، بوی اسکناس های تا نخورده، بوی لباس های نو و بوی بهار را می شود، به خوبی احساس کرد. در این رهگذر وقتی به پنجشنبه آخر سال می رسیم یاد اهل قبور و چشم انتظاران جمعه آخر سال می افتیم، کسانیکه که دیگر در بین ما نیستند و در این روزهای بهاری، جایشان تا همیشه برایمان رنگ خزان دارد. 🌹🍂📿شادی روح همه گذشتگان صلوات
🍃آخرین آدینه سال است دل بی قرار مانده هنوز... فقط کمی به هوای بهار مانده هنوز...🍃 دوباره بوی قدمهای عید می آید...🍃 بگو چقدر از این انتظار مانده هنوز... 🌿صبحتون امام زمانی اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج🤲
❣ 🔅 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُجَجِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که عصاره همه فرستادگان خدایی. 🌱سلام بر تو و بر روزی که خواهی آمد و با اعجاز موسایی و دَم عیسایی و خُلق محمّدی ات، دلها را فتح خواهی کرد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
این رمان فوق العاده هست😍 برای عضویت در وی ای پی زودتر اقدام کنید امروز رو تخفیف میدم😁 @AdminAzadeh
فقط امروز ...❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 بسم الله النور ✨شروع هفته را 🌸با نام زیبایت آغاز میکنیم ✨ خـدایـا 🌸امـروز و این هفته ✨به زندگیمان بیش از پیش 🌸نور رحمت بی انتهایت را بتابان ✨الهی آمین 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
سخت‌ترین قسمت خونه تکونی پاک کردن قاب عکس میوه ی دلته که دیگه پیشت نیست 😔 ♡ سلامتی مادران شهدا ♡ و شادی روح پاک مادران آسمانی شهدا از صدر اسلام تا کنون صلوات نثار کنیم🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «الهی عظم البلاء» 👤 توضیحات استاد رائفی پور در مورد پویش 👥 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت می‌کنیم. لطفاً در تمامی گروه هاتون نشر دهید
😳 🧠 یکی از باهوش‌ترین پرندگان قرآن در ماجرای قابیل و هابیل میفرماید: (بعد از اینکه قابیل، هابیل را کشت) خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال حفر نماید تا به او نشان دهد چگونه بدن مرده‌ی برادر را زیر خاک پنهان کند! قابیل گفت: وای بر من آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس (برادر را به خاک سپرد و) از این کار سخت پشیمان گردید.(مائده ۳۱) 💎و اکنون دانشمندان کشف کرده‌اند که کلاغ از باهوش‌ترین نوع پرندگان است. او مشکلاتش را شبیه انسان حل میکند😳وقایع را پیش بینی میکند و دارای خیالی وسیع است! علم ثابت کرده کلاغ دارای مغزی بزرگ🧠 و موجودی اجتماعی است.
استاد به خوشگلیت می‌نازی ؟! 👀 اون دنیا طرف میگه چکار کنم صورتم قشنگه دخترا ولم نمیکردن به گناه افتادم ؛ 🌙 خدا یوسف و عباس(ع) رو نشونت میده میگه از اینا خوشگل‌تر بودی ؟!🕶 عباس‌بن‌علی‌ای که با نقاب راه میرفت میگفت نمیخوام با دیدن من کسی به بیفته !💫 چشمایِ خوشگلش رو، بدنش رو ؛ خرج خدا نکرد؟🌿
خـیره‌بَرعَڪس‌حَـرَم، زیرلَـب‌مۍٖگویـَم . . نوڪَرَت‌دِلـتَنگ‌اَسـت، خودِت‌ڪآرۍکُـن . .!💔:)
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
سلام به شما شنوندگان عزیز رادیو میقات🌸 گذشت آنچه گذشت... دیدیم و شنیدیم ... دیده ها و شنیده هایی که داستان‌ها در دل خود داشتند... رویت های امروز روایات فردای ما هستند. روایاتی که داستان‌ها و پندها در دل خود دارند . ای برادر قصه چون پیمانه ایست🌸 معنی اندر وی مثال دانه ایست🌸 دانه ی معنی بگیرد مرد عقل🌸 ننگرد پیمانه را گر گشت نقل🌸 گروه داستان صوتی رادیو میقات با آرزوی سلامتی وسالی خوش برای شما عزیزان، پس از سپری شدن ایام نوروزی بازهم یرای شما خوبان داستان‌های شنیدنی روایت خواهد کرد به امید آنکه به قول حضرت مولانا دانه ی معنی بگیرد مرد عقل… عید نوروز بر همه ی شما خوبان مبارک باد🌸 @radiomighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 🍏نوروز وصالتان حسینے بادا 🍎نیڪویے حالتان حسینے بادا 🍏در وسعٺ کُلُّ‌خیر فے بابِ حسین 🍎سرتاسر سالتان حسینے بادا ❤️ ۱۴۰۲ مبارکباد💐
مداحی_آنلاین_سال_نو_خوبه_اگه_با_تو_شروع_بشه_حسین_حسین_طاهری.mp3
3.72M
🌸 🍃سال نو خوبه 🍃اگه با تو شروع بشه حسین 🎙 👌بسیار دلنشین