eitaa logo
کانال علی‌اصغر(همراه‌بامعرفی مطالب کانال‌هایی درارتباط‌با کودک و نوجوان)
247 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
8هزار ویدیو
112 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با مامان به خانه‌ی خاله رفته‌بودیم. خاله، مقدار زیادی سبزی در ایوان گذاشته‌بود و می‌خواست آش نذری بپزد. مامان و همسایه‌ها به کمک خاله آمدند و سبزی‌ها را پاک کردند. من هم به آن‌ها کمک کردم. امام زمان (علیه السلام) که بیاید، همه با هم مهربان می‌شوند و به یکدیگر کمک می‌کنند. (علیه السلام) که بیاید… محمد یوسفیان @koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴🔴🔴🔴 با سلام خدمت اعضای بزرگوار انتقاد و پیشنهاد خود را با خادم کانال درمیان بگذارید 👇 @Mahdia1397 باتشکر 🔴🔴🔴🔴🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قضاوت های حضرت علی علیه السلام - تقسیم عالمانه چطور می‌توان 17شتر را بین سه نفر تقسیم کرد به طوری که به اولی نیمی از شترها و به دومی یک سوم و به سومی یک نهم برسد؟ کانال کودکان علی اصغر http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
فتح خیبر (1) پیامبر گفتن:«فردا پرچم را به دست مردی میدم که خدا و رسول خدا را دوست داره وخدا و رسول خدا هم او را دوست دارند. این مرد از جنگ برنمیگرده تا وقتی که خدا این قلعه را به دست اون باز کنه. اون کسیه که حمله میکنه اما فرار نمی‌کنه» شب تا صبح همه به فکر این بودند که اون کسی که بناست پرچم لشکر را بدست بگیره و درب قلعه را باز کنه کیه؟! بعضی ها پیش خودشون می گفتن شاید من باشم که پیغمبر این افتخار را میخواد نصیبم کنه. و باهمین خیال خوش تا صبح منتظر موندن. صبح شد دوباره خورشید خانم از پشت کوهها بیرون اومد. یارای پیامبر زودتر از همیشه اومدن پیش ایشون و منتظر نشستن که پیامبر پرچم را دست مردی بده که دیشب حرفشو میزد. هر کسی دوست داشت پیامبر انگشت اشارشو به سمت اون بگیره و پرچم لشکر را به دست اون بده. پیامبر حرفی نمی زد.همه منتظر بودن. پیامبر با نگاهش بین یارانش دنبال کسی می گشت اما اونو پیدا نمی‌کرد. اما همه شنیدن که پیامبر میگه علی کجاست؟ یاران پیامبر گفتند؛ یارسول الله علی چشم‌درد سختی گرفته جوری که حتی پیش پای خودش را هم نمیتونه ببینه. پیامبر فرمود؛ اونو پیش من بیارید. دیگه همه فهمیده بودند کسی که بناست قلعه خیبر را از دست یهودیا بگیره کیه. بعضی ها رفتند و علی مولا را پیش پیامبر آوردن. پیامبر یکَم از آب دهانش را بادستای خودش به چشمای علی مولا کشیدن. علی مولا چشم هاشو باز کرد و دیگه هیچ وقت چشم درد نگرفت. مبارک @koodakAliAsghar