کانال علیاصغر(همراهبامعرفی مطالب کانالهایی درارتباطبا کودک و نوجوان)
تفسیر کودکانه از سورهی نصر
یکی بود یکی نبود غیر از خدای خوبو مهربون هیچکس نبود
یهروز پیامبر خدا با امام علی توی خونه نشسته بودند و داشتند حرف میزدند
بچهها چشمتون روز بد نبینه دوتا آدم بد توی یه خونهی دیگه نشسته بودند و یه شمشیرم کنارشون بود و داشتند نقشههای بدی میکشیدن تا پیامبر خدارو به قتل برسونن
اون شب خدا اونارو دیدو به فرشتهی مهربون گفت برو به پیامبر بگو تا از شهر مکه بیرون بره
فرشته رفت و در گوش پیامبر گفت از شهر مکه خارج شو
اونم اطاعت کرد...
پیامبر همیشه از دستورات خدا اطاعت میکرد
فرشته به پیامبر گفت آدمهای بد و بتپرست میخوان بیان و شمارو بکشن
امام علی به پیامبر گفت :
من حاضرم سرجای شما توی تخت بخوابم تا اونها نفهمند شما از مکه رفتید
آدمهای بد اومدن نزدیک خانهی پیامبر خدا...پیامبر از خانه رفته بود
امام علی خیلی پیامبر رو دوست داشت حتی حاضر شد جای پیامبر بخوابه و کشته بشه و خیلی شجاع بود
امام علی جای پیامبر خوابید و آدم بدها وارد خونه شدند و میخواستند شمشیر رو بالا ببرن و یدفه یکیشون گفت : صبر کن پتو رو کنار بزنیم ببینیم خودشه؟پیامبره؟
پتو ور که کنار زد دید ای وای ! اینکه علیه و زود فرار کردند
گفتند باید زود بریمو پیامبر رو پیدا کنیم و سوار اسبشان شدند و رفتند دنبال مسیری که پیامبر رفته بود
پیامبر رسیده بود به یه غار
توی غار داشتند نماز میخوندن و یکدفه آدم بدها رسیدند دم در غار
اما یه چیز عجیب در غار رو گرفته بود
تار عنکبوت در غارو پوشونده بود و یه کبوتر هم روی تار عنکبوت لونه درست کردهبودو توی لونش تخم گذاشته بود
تعجب کردند و گفتند خوب اگه پیامبر رفته باشه توی غار باید تار ها پاره میشدن و پرنده هم پر میزدو میرفت پس پیامبر توی غار نرفته
اینجوری بود که خدای مهربون که خیلی قوی و داناست پیامبر عزیزمونو از دست آدمای بدجنس نجات داد
آدمبدها برگشتند شهر مکه
پیامبر هم از غار بیرون اومدوبه راهش ادامه داد
دیدی بچه ها؟
اگه خداوند بخواد یه آدم خوب مثل پیامبر رو از دست آدمهای بد نجات بده با یه تار عنکبوت کوچولو یا یه پرنده نجات میده
به همهچی قدرت میده و خدا خیلی داناست
بچه ها فرشته ی مهربون به پیامبر گفت :از دست آدم بدها کجا بره؟آفرین از مکه بیرون بره
پیامبر از مکه بیرون رفت و به سمت مدینه حرکت کرد و توی شهر مدینه مردم پیامبر رو خیلی دوست داشتند
خیلی خوشحال بودند و به استقبال پیامبر رفتند و شادی میکردند
پیامبر میخواست توی شهر مدینه مردم رو به راه راست هدایت کنه
پیامبر یاران زیادی جمع کرد و خیلی از مردم افواجا افواجا دستهدسته به پیامبر ایمان آوردند
یهروزی از روزها توی مدینه بعد چند سال فرشتهی مهربون اومد پیش پیامبر خدا و گفت :
حالا که یارانت زیاد شدند و مسلمان شدند خدا وند دستور داده بری و شهر مکه رو فتح کنی
اذا جا نصر الله والفتح
وقتی شهر مکه فتح شد این آیه اومد بچهها
بچه ها توی شهر مکه همهی مردمافواجا افواجا زیادزیاد به پیامبر ایمان آوردند
بچهها میبینید چقد اومدن سمت پیامبر خدا؟
افواجا و گروهگروه به سمت پیامبر ایمان اوردند
فرشتهی مهربون بعداز اینکه مردم تونستند شهر مکه را فتح کنند و اینکه مردم افواجا فواجا ایمان اوردند
اومد پیش پیامبر خدا و گفت :
حالا که خدا شمارو پیروز کرده ای پیامبر شما باید خدا را تسبیح کنید
خدا را حمد کنید
شکر بکنیدازون طرف بچه ها یه سری آدم های بد بودند که خیلی خجالت میکشیدند
اومدن پیش پیامبر خدا چون پیامبر رو اذیت کرده بودند میخواستند وستغفروا کنند
استغفار کنند
معذرتخواهی کنند
میان استغفر میکنند و میگن آیا خدا مارو هم میبخشه؟
پیامبر میگن :
انه کان توابا
خدا خیلی مهربونه و خیلی بخشندس
قبلازاینکه من شمارو ببخشم خدا شمارو بخشیده
خداوند تواب هستند
یعنی توبهپذیر هستند و مارو میبخشه
📚شهر داستان
کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
🕯 انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن.
💌 امام خامنهای
🚀 #نوجوانانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 برای امام زمانم چه کنم؟💖
🎬 کلیپ «کودک امام زمانی»
📖 قرائت دعای فرج توسط کودک در حضور استاد #رائفی_پور
🤲 یاصاحبالزمان به حق دلهای کوچک و پاک بیا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏴🤲🏴🤲🏴🤲🏴
🎥انیمیشن👆
🦋دعای سلامتی امام زمان عج ﷲ فرجه🦋
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
#تربیت_نسل_منتظر
🤲🏴🤲🏴🤲🏴🤲🏴
🌼کانال گل نرگس🌼
💠مرکز کودک و نوجوان مسجد مقدس جمکران💠
بی دلیل خجالت نکش
😥 کسی که بیدلیل خجالتی باشه خیلی از موقعیتها و چیز هایی که میتونه به دست بیاره را از دست میده.
📒 برگرفته از حکمت ۲۱ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
امام علی گفتن همه افراد خانواده باید به فکر کمک به آدمهای نیازمند باشند
📒 برگرفته از حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | ✋🏻 پولی که در غیر این دو راه صرف شود، فقط ضرر است!
📣 خانوادههایمان را هم آگاه کنیم...
🍃 #درس_اخلاق_آقا
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
45.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن دانشمندان بزرگ
این قسمت : حسن ابن هیثم
ابن هیثم، ابوعلی حسن بن حسن بن هیثم بصری، از دانشمندان سرشناس ایرانی است که در زمینه شناخت نور و قوانین شکست و بازتاب آن نقش مهمی ایفا کردهاست. شرح اصول تاریکخانه و اختراع ذرهبین از کارهای برجستهٔ این دانشمند مسلمان است.
به دید برخی پژوهشگران او نخستین دانشمند جهان است که سرعت صوت را محاسبه کردهاست. او با معیارهای متعارف اندازهگیری در زمان خود، که واحد ذرع بود، سرعت نور را محاسبه کرد و دور کره زمین را اندازه گرفت. وی نخستین کسی است که به بررسی خواص نور پرداخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/x0E1f
انیمیشن مهارتهای زندگی لذت کار گروهی
کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
تفسیر کودکانه از سورهی تبت ( مسد )👇👇
یکی بود یکی نبود
مردی بود به اسم ابی لهب
ابیلهب مرد بدجنسی بود . بچهها اسم پیامبر ما چی بود؟ محمد(صلی الله علیه و آله)
ابیلهب هروقت پیامبر رو میدید بهطرفش سنگ پرتاب میکرد
بچهها پیامبر همیشه به ابیلهب میگفت اینکار خیلی اشتباه و کار خیلی بدیه و خطرناکه
مگه من با تو چیکار کردم
ابیلهب میگفت آخه خدا پرستی و مردم تو رو دوست دارن و من خوشم نمیاد
ابیلهب به پیامبر حسادت میکرد
یهروزی از روزها ابیلهب آنقدر پیامبر رو اذیت کرد تااینکه یداش تبت شدن
بچهها میدونید ید یعنی چی؟
ید یعنی دست
یداش تبت شد یعنی دستاش قطع شدن چون پیامبر رو خیلی اذیت کرد
بچه ها ابی لهب خیلی ناراحت شد و افتاد توی خونه و دیگه دست نداشت
یه روز که خواب بود صدایی شنید اومد کنار پنجره دید مردم دارن شعار میدن و میگن :
تبت یدا ابی لهب وتب
بچه ها بعدش واقعا ابی لهب از دنیا میره
بعد دوتا فرشته میان پیش ابیلهب یکی طرف راست و یکی طرف چپ ابی لهب
فرشتهها به ابیلهب میگن چرا پیامبر خدارو اذیت میکردی؟
چرا سنگ پرتاپ میکردی؟
ابیلهب میگفت: نه من این کارارو نمیکردم
ولی بچهها ابیلهب داشت دروغ میگفت
فرشتههای مهربون گفتن ما از همهی کارهای تو فیلمبرداری کردیم
ابیلهب دست و پاشو گممیکنه
فرشتههام فیلم رو نشون ابیلهب میدن
ابیلهب فکر کردوگفت:
عه عه ببینید من مال دارم (یعنی پول دارم)
فرشتهها به ابیلهب میگن : ما اغنا
این مالها به درد ما نمیخوره
(ما اغنی عنه ماله و ما کسب)
بعد فرشتهها دستهای ابیلهب رو گرفتن و سیصلی کردن تو نار (یعنی بردنش توی آتیش جهنم)
سیصلی نارا ذات لهب
ابیلهب یه زن داشت
وامرءته یه کوله داشت که همیشه پشتش بود
وامرءته میرفت بیابون و خار جمعمیکرد و میبرد میریخت دم در خونهی پیامبر
وامرءته مثل اب لهب پیامبر رو اذیتمیکرد
وامرءته و حماله الحطب
اینقدر اینکارو کرد و هروقت پیامبر میخواست از خونه بره بیرون خارها به لباسش میچسبید و میاومد خارهارو برداره دستش خونی میشد
خارها به پاش میخورد و پاش میخورد و پاش خونی میشد
پیامبر به اون میگفت : مگه من با تو چیکار کردم ؟
وامرءته میگفت من از شما خوشم نمیاد
اونم مثل ابیلهب ازدنیارفت و دوتا فرشته اومدن تا از وامرءته سوالاتی بپرسن
فرشته ا از وامرءته سوال کردن و پرسیدن چرا کار بد کردی و پیامبرو اذیت کردی؟چرا مردمآزاری کردی؟
وامرءته گفت نه من پیامبرو اذیت نکردم
ولی فرشتهها بازم از کارای بد وامرءته فیلمگرفتهبودن و بهش نشوندادن
فرشتهها میان یه حبل از مسد میندازن دور جید وامرءته (یعنی یه ریسمان از لیف خرما میاندازن دور گردن وامرءته)
📚شهر داستان با تلخیص و تغییراتی اندک
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/TyWIR?playlist=120689
داستان هاي آسماني - سوره مسد
کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ جزء ۳۰ قران شامل ۳۷ سوره
☘ سوره مسد(۱۱۱)
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿۱﴾
بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد (۱)
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ﴿۲﴾
دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد (۲)
سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿۳﴾
بهزودى در آتشى پرزبانه درآيد (۳)
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿۴﴾
و زنش آن هيمهكش [آتش فروز] (۴)
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿۵﴾
بر گردنش طنابى از ليف خرماست (۵)
https://eitaa.com/koodakAliAsghar