🐦دو گنجشک با هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند و البته جوجه گنجشک شان هم در کنارشان خوش بود. 🐍روزی گنجشک پدر برای یافتن غذا بیرون رفته بود که ناگهان ماری از راه آمد و آمد تا به لانه رسید. 🔎موضوعات قصه #گنجشک #مار #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂در زمان های قدیم جوانی به نام حسن بود که با همسرش در روستایی زندگی می کرد. 🥰او فردی مهربان و سخاوتمند بود و به هرکسی که از او کمک می خواست، کمک می کرد. 🍙 روزها گذشت تا اینکه ارثی که پدرش برای گذاشته بود، تمام شد و فقط دو کیسه برنج باقی ماند... 🔎موضوعات قصه #بخشش #ارث #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐦سال ها پیش در گوشه ای از سرزمین هندوستان کلاغی تنها روی شاخه های یک درخت ناروَن برای خودش لانه ای ساخته بود. 🌳در اطراف آن درخت باغ بزرگ و سرسبزی بود که تعداد زیادی پرنده در کنار هم زندگی می کردند. 😞 کلاغ از تنهاییش راضی نبود به همین دلیل.... 🔎موضوعات قصه #کلاغ #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی موشک🚀🚀 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐈 گربه ای لاغر در خانه ی پیرزنی بینوا زندگی می کرد. 🍗گربه بوی کباب را فقط از خانه ی همسایه حس کرده بود. 🐁تنها چیزی که به دهنش خیلی خوشمزه بود این بود که موشی را ببیند و آن را به چنگ آورد و با او بازی کند. 🐱روزی گربه ی لاغر به جست و جوی خوراک تازه از دیوار بالا رفت. 🔎موضوعات قصه #گربه #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂مرد ثروتمندی بود که همسایه درویشی داشت. 🏺 مرد ثروتمند هر زمان که معامله ایی می کرد، ظرف روغنی به عنوان هدیه برای درویش می فرستاد. 👳🏻‍♂درویش که قناعت پیشه کرده بود، کمی از روغن ها استفاده می کرد و بقیه را در خمره بزرگی نگه می داشت. 🔎موضوعات قصه #خیالبافی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda