@iransedaD1738039T13673128(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
3.02M
👩👦مادر شیاوچان مریض بود. شیاوچان از اینکه مادرش را در حال بیماری می دید ناراحت بود و دلش می خواست برای او کاری کند تا زودتر خوب شود
🏕️ اما نمی دانست چه کاری باید انجام دهد. یک روز که شیاوچان به جنگل رفته بود در آن جا پیرمردی را دید. پیرمرد به او گفت ....
🔎موضوعات قصه:
#بیماری
#مادر
#قصه_های_قبل_خواب
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/q86834
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738230T14004943(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.44M
👨🏻پدر احمد بهعلت ضربهای که به سرش خورده،
🐑 صدای گوسفند از خودش درمیآورد... ادامهی داستان را بشنوید.
🔎 موضوعات قصه:
#پدر
#بیماری
#گلچین_قصه_های_کیهان_بچه_ها
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j46150
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738630T11908483(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.63M
🐻«خرس کوچولو» مریض شده بود و مادرش میگفت: «مریضیت کار میکروبه.»
💊خرس کوچولو هم میخواست به جنگ میکروبها بره. مادرش میگفت: «برای مبارزه با میکروبها باید داروهایی رو که دکتر برات مینویسه، استفاده کنی.» اما خرس کوچولو... .
🔎موضوعات قصه:
#خرس
#بیماری
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738630T11753144(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.6M
👨🏻⚕«سهند کوچولو» پسربچهی شاد و مهربونی بود که هیچ علاقهای به رفتن پیش دکتر نداشت.
😧یه روز سهند داشت توی حیاط خونهشون بازی میکرد که یهدفعه احساس کرد دلش خیلی درد میکنه و شروع کرد به گریه کردن... .
🔎موضوعات قصه:
#دکتر
#بیماری
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737095T15589244(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
1.47M
🧔🏻♂مردی شکمش درد گرفت. پیش طبیب رفت.
👨🏻⚕طبیب او را معاینه کرد و از خوراکش پرسید.
🤔طبیب از مریض پرسید آیا دل درد تو سابقه هم داشته؟ گفت: نه.
طبیب گفت ایا چیزی خورده ای؟
مریض گفت: فقط نان سوخته خورده ام. مزه ی زغال داشت.
👁️طبیب دارویی را که نور چشم را زیاد می کند در چشم او ریخت. مریض عصبانی شد ...
🔎موضوعات قصه
#بیماری
#طبیب
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1738047T13279459(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.68M
🐢«لاکی»، موقع بازی فوتبال، لاکش شکسته و مجبوره که توی بیمارستان بستری بشه تا پزشکها لاکش رو جراحی کنن.
🏥 اون تا حالا توی بیمارستان بستری نشده و نمیدونه اتاق عمل چهجور جاییه؛ درست مثل خیلی از ما که نمیدونیم.
🔎موضوعات قصه
#بیماری
#لاک_پشت
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1738206T11089117(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.77M
🧔🏻♂روز تعطیله و پدر با «یان» و «یولیا» به پیادهروی میرن.
👒 هوا بارونیه و باد میوزه. پدر به بچهها میگه: «لطفاً کلاههاتون رو روی سرتون بذارین». اما یولیا دلش نمیخواد کلاهش رو سرش کنه... .
🔎موضوعات قصه
#بیماری
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1738003T14670785(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.49M
🧑🏻🦱شاگردان مکتب خانه از درس و مشق خسته شده بودند پس با هم یکی شده و نقشه ای کشیدند.
🧔🏻♂آنها تصمیم گرفتند تا هر کدام جداگانه به استاد بگویند که رنگ رخش زرد شده و حالش هیچ خوب نیست.
👆🏻استاد وارد شد. شاگرد اول همانی را گفت که قرار بود بگوید. شاگرد دوم هم. شاگرد سوم و چهارم و پنجم ...
🔎موضوعات قصه
#استاد
#بیماری
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda