🌱داستانی کوتاه از شهید رجایی🌱
🌷سقف خانه
عمو رجایی صبح ها خیلی زود از خواب بیدار می شدند. بعد از کمی ورزش، سماور را روشن می کردند و چایی را دم می کردند.
بعد سراغ بچه ها می رفتند.
جمیله، حمیده و کمال، هر کدام را با یک بازی بیدار می کردند.
یک روز بعد از صبحانه، وقتی همه دور سفره نشسته بودند، شهید رجایی نگاهش به سقف خانه افتاد و دید که خراب شده.
شهید رجایی رو به بچه ها گفت: کی امروز میتونه به من کمک کنه که سقف رو درست کنیم؟
بچه ها آستین هایشان را بالا زدند، با هم گچ درست کردند و سقف خانه را درست کردند.
🌷🌿🌷🌿🌷
#شهید_رجایی
#داستان
#شهیدانه
کانال ❤️مادرانه 👩👧👧کودکانه❤️
https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4