eitaa logo
کودک خلّاق (بازی، کاردستی...)
103هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
18 فایل
کپی مطالب فقط برای مربیان مهد و والدین مجاز است. 📚 کتابفروشی ما: @child_book 🔴 رزرو تبلیغات: @t_madaranee ⬅️ ادمین ارسالی اعضاء: @Admin_koodakemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 🔻برای از بین بردن ترس کودکان خردسال چه کنیم؟ یکی از راه های بسیار خوب، شیوه ی بازی است. بازی هایی وجود دارد که می توان با توجه به سن کودکان در تاریکی انجام داد. 🌀 👇 خوب است والدین لحظاتی چراغ را خاموش کنند و این بازی را در تاریکی انجام دهند. البته مدت زمان آن باید کوتاه باشد و حساب شده انجام شود. باید بازی را در قسمتی از اتاق آغاز کرد که روشن است و کسانی که می خواهند پنهان شوند و کودک آنها را بیابد، باید به اتاقی تاریک بروند و کودک آنها را در اتاق تاریک پیدا کند، و کم کم با تاریکی انس بگیرد. 🌀 این بازی برای کودکان خردسال جذاب است. چراغ اتاق خاموش، و شمعی روشن می شود، و پدر و مادر در مقابل نور شمع، با انگشتان خود، روی دیوار سایه می اندازند. می شود سایه های گوناگونی ایجاد کرد که کودک آنها را دوست دارد. 🌀 👇 پدر و کودک، در اتاق تاریک، پلیس بازی می کنند. چراغ خاموش می شود؛ چراغ قوه ای را در دست می گیرند و به دنبال شیء گمشده ای می گردند؛ ❌البته نباید دنبال مجرم، دزد، هیولا و موجودات خیالی باشند، زیرا ممکن است ترس دیگری در کودک ایجاد شود. برگرفته از 👈 تألیف: حسین دهنوی 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
شناخت بزرگتر و کوچک تر ✔️ مناسب ۳ تا ۵ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج‌محمدرضا_طاهری_نشسته_برق_شادی_توی_چشمای_هادی_.mp3
6.16M
🎊 نشسته برق شادی 🎊 توی چشمای هادی 🎊 ملائک دم گرفتن 🎊 با آهنگ منادی 🎙 حاج محمدرضا طاهری 🎉 علیه‌السلام مبارک🎉 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 دوستی آقای خروس، در شهربازی حیوانات، صاحب یک چرخ‌دستی کوچک بود و بچه‌ها را در شهربازی می‌چرخاند، اما امروز، وقتی از خواب بیدار شد، سرش خیلی درد می‌کرد و تب داشت. اگر پیش بچه‌ها می‌رفت، آن‌ها هم مریض می‌شدند، اگر هم نمی‌رفت، دلش پیش بچه‌هایی بود که به آن‌ها قول داده بود امروز، آن‌ها را سوار چرخ‌دستی کند؛ اگر نمی‌رفت، آن‌ها حتما ناراحت می‌شدند. آقای کلاغ، مثل همیشه، لنگه جورابش را گم کرده بود. با خودش گفت: «شاید پیش خروس باشد.» رفت تا از او سوال کند که دید خروس بیچاره، بیمار و خیلی ناراحت بچه‌هاست. آقای کلاغ، آن‌قدر برای خروس ناراحت شد که جورابش را فراموش کرد و به آقای خروس گفت: «باید استراحت کنی تا خوب بشی. نگران بچه‌ها نباش. خب، یک روز دیگه، اون‌ ها رو در شهربازی می‌چرخونی.» آقای خروس گفت: «من به اون‌ها قول داده‌ام و نمی‌خوام اون‌ها ناراحت بشن.» خروس، این را گفت و با درد، آب دهانش را قورت داد. آقای کلاغ، کمی قدم زد و بعد، با هیجان، به خروس گفت: « تو، اصلا نگران نباش و استراحت کن. من می‌تونم امروز، به‌جای تو، اون‌ها رو به گردش ببرم؛ خوبه؟» آقای خروس خیلی خوش‌حال شد و از آقای کلاغ خیلی تشکر کرد. آقای کلاغ، سریع، به شهربازی رفت. بچه‌ها، همه منتظر بودند تا سوار چرخ‌دستی شوند. آقای کلاغ، به هر کدام از آن‌ها، یک بادکنک زیبا داد و شروع کرد به آواز خواندن برای آن‌ها. آن روز، هم بچه‌ها گردش کردند، هم آقای خروس استراحت کرد و هم آقای کلاغ کاری کرد که آقای خروس، بدقولی نکرده باشد. 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ذکر روز شنبه شنبه شروع هفته خدا یادم‌ نرفته خالق این جهانه خدای مهربانه ذکر لبم همینه یا رب العالمینه 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸❤️🍃🌸🍃🌸 🌸بر عسکری 🎊آن نور ولایت صلوات 🌸برآن گل 🎊گلزار رسالت صلوات 🌸خواهی که 🎊خدا گناه تو،عفوکند 🌸بفرست برآن 🎊روح کرامت،صلوات 🌸اَللّهمّ صلِّ علی محَمّد 🎊وآل مُحَمَّد وَعجِّّل فرجهُم 🌸🍃خجسته میلاد با سعادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارکباد.
چی به چی مربوطه؟ ✔️ مناسب ۳ تا ۵ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
تصویری از فیلم بالا 👆 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
تصویری از کاردستی فیلم بالا 👆
دختر محجبه 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
بازی با مقوا و پوم پوم ✔️ مناسب ۴ تا ۷ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
آموزش مرحله به مرحله نقاشی آناناس 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی روزگاری نزدیک روستایی استخر بسیار بزرگی بود که داخل آن پر از قورباغه های بزرگ و کوچک بود. هر روز غروب بچه ها نزدیک این استخر مشغول بازی می شدند. یک روز، یکی از این بچه ها که مشغول بازی بود چند تا قورباغه را دید که در قسمت کم عمق استخر شنا می کردند. پسرک با خودش فکر کرد که کمی با این قورباغه ها شوخی کند. پس دوستش را صدا کرد و گفت”بیا به این قورباغه ها سنگ بزنیم، فکر کنم خیلی خوش بگذره، چون اونا به این طرف و اون طرف می پرند تا سنگ بهشون نخوره.” دوست پسرک قبول کرد و آن ها شروع کردند به پرتاب کردن سنگ به طرف قورباغه های بیچاره. پسرک و دوستش از این کار خیلی لذت می بردند و با صدای بلند می خندیدند، اما بعضی از این قورباغه های بینوا هلاک شدند و مردند. پسرک و دوستش از دیدن این منظره خوشحال تر شدند و بلندتر خندیدند. بالاخره یکی از قورباغه ها که خیلی از کار این دو پسر عصبانی شده بود، سرش را از آب بیرون آورد و گفت”خواهش می کنم بس کنید، نخندید. این بازی شما خیلی بی رحمانه است و چند تا از دوستای ما تا الان مردند. این بازی شما اصلاً خنده دار نیست.” وقتی پسرک و دوستش صدای قورباغه را شنیدند از ترس پا به فرار گذاشتند. آیا شما هم تا به حال با دوست خود شوخی ای کرده اید که باعث رنجش و ناراحتی اش شده باشد. اگر چنین اتفاقی افتاد، چه کاری برای جبران آن انجام داده اید؟ 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰