eitaa logo
کودکان پاک(نسل ظهور )
418 دنبال‌کننده
929 عکس
614 ویدیو
32 فایل
شیوه های جالب و جذاب برای انتقال مفاهیم مذهبی برای والدین دغدغه مند داستان، لالایی، شعر، کلیپ کودکانه، سرود، نکات روانشناسی، ارسالی، مسابقه @moheb_alhoseini کانال حدیث و احکام @hadiahk14 کانال منجی آخرالزمان @monjiedonya کانال حسینیه آل الله @ghadiriam
مشاهده در ایتا
دانلود
صوت شعر 4و نیم ساله
🍄 شعر کودکانه کرونایی 🍄 🍂 اتل متل کرونا 🍂 یه دردِ ناآشنا 🍂 یه شیطون و ویروسه 🍂 بد ترکیب و بدجنسه 🍂 یه ویروسِ خیلی ریز 🍂 که می شینه روی میز 🍂 یا می پره رو دستا 🍂 چرخ میزنه تو هوا 🍂 می پره بالا ، پائین 🍂 غلت میزنه رو زمین 🍂 سوار کفشا میشه 🍂 وارد هرجا میشه 🍂 از راه چشم و بینی 🍂 یا خوراک و شیرینی 🍂 میره درون بدن 🍂 دور میزنه توی تن 🍂 زیاد و تکثیر میشه 🍂 با همه درگیر میشه 🍂 آدما بیمار می شن 🍂 بیمارا بسیار می شن 🍂 ولی به لطف خدا 🍂 و همّت دکترا 🍂 با سعی و کار و کوشش 🍂 سیلی بزن تو گوشش 🍂 تا بیمارا خوب بشن 🍂 قوی و محبوب بشن 🍂 بهار و شادی بیاد 🍂 ملت ما بشه شاد 🍂 وقتی میای از بیرون 🍂 با کمی آب و صابون 🍂 دستاتو دائم بشور 🍂 تا بشی از غصه دور 🍂 اگه گم بشه ویروس 🍂 میدیم به هم ماچ و بوس 🍂 خونه فامیل می ریم 🍂 دستِ همو می گیریم 🌷 مزروعی (خاشع) 🌷 🔥 🔥 🔥 @amoomolla
شعر کودکانه عید غدیر   مژده ی  عید غدیر بچه ها شادی کنید، آمده عید غدیر   باز گوید مادرم، قصه های دلپذیر بار دیگر شهر ما، نور باران می شود بافروغ چلچراغ، شب چراغان می شود   باز هم امشب پدر، نقل و شیرینی خرید باز بوی عطرِ و گُل، می دهد پیغام عید بنده خوب خدا، یار پیغمبر علی علیه السلام  او امام اول است، بهترین رهبر علی علیه السلام بانگ قرآن مجید، می رسد از کوچه ها  مژده عید غدیر، شادی ما بچه ها  (1)
هدایت شده از کودک دوست داشتنی من
ابراهیم_mixdown.mp3
1.96M
داستان حضرت ابراهیم (ابراهیم در آتش) با صدای هنرمند کوچولو:علیرضا اخلاقی
بازی سنتی تاپ تاپ خمیر  اهداف بازی: سرگرمی و نشاط، تقویت حافظه و دقت  تعداد بازیکنان: ۲ تا ۱۰ نفر  ابزار بازی: به ابزاری نیاز ندارد  محوطه بازی: فضای بسته    شرح بازی: یک نفر بزرگ تر (اوستا) یکی از بچه ها را به حالت سجده می خواباند و به او می گوید، چشم هایش را ببندد، سپس دست یکی از بچه ها را بالا می برد و در حالی که آرام آرام به پشت او می زند، این شعر را می خواند: تاپ تاپ خمیر علی شد امیر رهبر زمین یار مسلمین امام و وصی هم جانشین شیعه تو بگوووو برا ولااااییییت روی زمییییین دست کی بالا؟ امام علی امام علی
این بازی به تاسی از آیه و روایات (چنگ به ریسمان الهی) طراحی شده و در کودک القای همبستگی و اتحاد دارد😍😍😍 🎁🎁در دو پست پشت هم🎁🎁 بازی: هرکس طنابو بگیره،حیدریه،حیدریه 🎯توضیح مختصر بازی: دست هر کدام از بچه ها تکه طناب یا نخ های تریکوی رنگی داده میشود. بچه ها با شنیدن رنگ طنابشان به طرف مربی رفته و طنابشان را به طناب قبلی گره میزنند، سپس یک دست خود را به طناب میگیرند و منتظر بقیه دوستان میشوند تا همه طنابشان را گره بزنند. سپس قطار بچه ها در حالیکه دستشان به طناب است هوهوچی کنان راه می افتاد و در مسیر از مانع رد میشوند. بعد چند نفر نقاب زنان می آیند و نقش شیطان را بازی میکنند، و در نهایت بچه ها به خط پایان میرسند و مربی برچسبی از امام علی ع بر پیشانی آنها میزند و شکلات یا هدیه ای به آنها میدهد. 🎯شرح بازی: سلام به بچه های من،اونایی که طناب دارن طناباتون جدا جداست نکنه سر و ته ندارن طناب تنها گم میشه یا خم میشه یا شل میشه اما اگه گره زدین محکم و استوار میشه رنگ سفید کجاست بگه ساده و بی ریاست بگه زودی بیاد پیش خاله طنابشو گره بده (بچه ای که طناب سفید دارد می آید و طنابش را به طناب مربی گره میزند و در این حین بچه ها می خوانند) بچه ها: هرکی طنابو بگیره حیدریه حیدریه طناب آبی این وراست کجاست کجاست پیش ماهاست زودی بیاد پیش خاله طنابشو گره بده هر کی طنابو بگیره حیدریه حیدریه قطار قطار بازی کنیم هو بکشیم شادی کنیم طناب سبز دست کیه زودی بیاد پیش خاله هرکی طنابو بگیره حیدریه حیدریه طناب قرمزو ببین دوست داره که اینجا باشه وقتی بیاد پیش خاله طناب ما بلند میشه هرکی طنابو بگیره حیدریه حیدریه طناب نارنجی و زرد زودی بیان پیش خاله سوت قطار در اومده بگید بله بگید بله هرکی طنابو بگیره حیدریه حیدریه بنفش و صورتی کجان مشکی و قهوه ای کجان زودی بیان پیش خاله قطار داره سوت میزنه هرکی طنابو بگیره حیدریه حیدریه قطار ما یواش یواش ، یه عالمه بلند شده رنگاوارنگ و ناز نازی ، محکم و سربلند شده هو بکشید داریم میریم، به خونه امام علی طنابامون محکم شده، باید بریم پیش ولی (بچه ها هوهو چی کنان راه افتند، ناگهان مربی میگوید ایست و برایشان میخواند) غدیر قطار شادیه، فلاح و رستگاریه هرکی سوار اون شده، پیش خدا عزیز شده سوت بکشید داریم میریم بچه ها هوهو چی کنان راه میروند در حالیه یک دستشان به طناب است. مربی در مسیرشان یک مانع کوچک قرار میدهد تا از آن عبور کنند. سپس می گوید: ایست و میخواند)