eitaa logo
کودکان پاک(نسل ظهور )
418 دنبال‌کننده
929 عکس
613 ویدیو
32 فایل
شیوه های جالب و جذاب برای انتقال مفاهیم مذهبی برای والدین دغدغه مند داستان، لالایی، شعر، کلیپ کودکانه، سرود، نکات روانشناسی، ارسالی، مسابقه @moheb_alhoseini کانال حدیث و احکام @hadiahk14 کانال منجی آخرالزمان @monjiedonya کانال حسینیه آل الله @ghadiriam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نوای بهشت (قرآن و اهلبیت)
۱ يكي از پيامبران كه نامش در قرآن دوبار آمده و در آية 56 سورة مريم به عنوان پيامبر صديق ياد شده، حضرت ادريس است. وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا(مریم۵۶) و یاد کن در کتاب خود احوال ادریس را که او شخصی بسیار راستگو و پیغمبری عظیم الشأن بود. وَإِسْمَاعِيلَ وَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ(انبیا۸۵) و (نیز یاد آر حال) اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را که همه بندگان صابر ما بودند. ۲ ادريس كه نام اصليش «» است در نزديك در مكان فعلي مي‎زيست. او بود و مدت سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم ـ عليه السلام ـ مي‎رسد. از كتاب‎هاي آسماني بر او نازل گرديد. تا قبل از ايشان مردم براي پوشش بدن خود از پوست حيوانات استفاده مي‎كردند، او نخستين كسي بود كه خياطي كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدريج از لباسهاي دوخته شده استفاده مي‎كردند. او بلند قامت و تنومند و نخستين انساني بود كه با و بر علم و و احاطه داشت و آنها را تدريس مي‎كرد. كتابهاي آسماني را به مردم مي‎آموخت و آنها را از اندرزهاي خود بهره‎مند مي‎ساخت،‌ از اين رو نام او را ادريس (كه از واژة درس گرفته شده) نهادند. آرزوي ادريس براي ادامه زندگي به خاطر شكرگزاري فرشته‎اي از سوي خداوند نزد ادريس ـ عليه السلام ـ آمد و او را به آمرزش گناهان و قبولي اعمالش مژده داد. ادريس بسيار خشنود شد و شكر خداي را به جاي آورد، سپس آرزو كرد هميشه زنده بماند و به شكرگزاري خداوند بپردازد. فرشته از او پرسيد: «چه آرزويي داري؟» ادريس گفت: «جز اين آرزو ندارم كه زنده بمانم و شكرگزاري خدا كنم، زيرا در اين مدت دعا مي‎كردم كه اعمالم پذيرفته شود كه پذيرفته شد، اينك بر آنم كه خدا را به خاطر قبولي اعمالم شكر نمايم و اين شكر ادامه يابد». فرشته بال خود را گشود و ادريس را در برگرفت و او را به آسمانها برد. اينك ادريس زنده است و به شكر گزاري خداوند اشتغال دارد.(ارشاد القلوب ديلمي، ج 2، ص 326)