کودک یار مهدوی مُحکمات
#محرم_مهدوی ▪️داستان پابرهنه دسته های عزاداری وسط خیابان در حرکت بودند. مردها در صف های مرتب پشت س
#ادامه_داستان_پا_برهنه
...👆می خواست بداند اگر او هم کفش هایش را دربیاورد پاهایش یخ می زند❓
روی زمین نشسته و آهسته جوراب هایش را در آورد.
هر لنگه جورابش را توی یکی از جیب هایش گذاشت سرش را خم کرد و کفش هایش را نگاه کرد.
اگر کفش هایش را درمی آورد حتما مادر دعوایش می کرد نگاهی به مادرش انداخت.
شانه های مادر می لرزید و حواسش به او نبود، خم شد و کفش هایش را در آورد بندهایش را گره زد و دور گردنش انداخت.
پاهایش سرد شد ولی ایرادی نداشت. دستش را بالا آورد و مثل مادرش و مردهای توی دسته به سینه زد. پاهایش یخ بود ولی حالا می دانست بر بچه های امام حسین چه گذشته؟😢
☑️ کودکیار مهدوی محکمات
(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان )
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce