#داستان_کوتاه
🦋چه بچه خوبی!
خیابان شلوغ بود.ماشین ها🚘 وآدم ها زیاد بودند. فاطمه توی خیابان چشمش به پیرزنی افتاد که آن طرف خیابان 🛣 ایستاده بود تا از خیابان عبور کند .
فاطمه خودش گفت:ای وای اون پیرزنه نمی تونه از خیابون رد بشه ! بهتر برمو کمکش کنم . پیرزن وقتی فاطمه را که برای کمک به او آمده بود دید گفت : آفرین به تو دخترگلم 😊 فاطمه گفت : مادرجان مگه کسی رو نداری که به شما کمک کنه❓
پیرزن گفت:چرا دارم او بهترین کس من است😍فاطمه گفت:او چه کسی است ؟ چرا همراه تو نیست ؟ پیرزن گفت:او خدای بزرگ❤️ است که شما را فرستاده تا به من کمک کنید.
☘هرکس به آدم های ناتوان کمک کند، خدا به او در کارهایش کمک کند.
✨حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم✨
☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce