eitaa logo
کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
369 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
970 فایل
┄┅═✧☫ کمیته خادمین شهداء شهرستان گرمی ، انگوت، موران ☫✧═┅┄ موسس : #علی_مرادی_کلان تاریخ تأسیس: ۱۳۹۴/۱۱/۳۰ . شناسایی و جذب ،اطلاع رسانی برنامه ها . 👤ارتباط‌با‌ ادمین : @Alimoradikalan 🕊️ 🏢 کد شامد: 1-1-874541-64-0-2 🕊خــ♥️ـادم الشـَـہـیـد🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
📎رزمنده ضدگلولهٔ دفاع مقدس 🔺مجروحيت‌هاي هاشم كلهرمثل خودش عجيب ومنحصربه فردهستند. جراحاتي كه شايدهركدامشان براي يك نفررخ مي‌دادندبراي هميشه اوراازجبهه دورمي‌كردند.اصابت تیردوشکا به سر، انفجارنارنجک ۴۰تکه دردست،اصابت گلوله پدافتدبه بدن،هیچکدام هاشم رابه شهادت نرساند. 🔺يكبارهمراه مهدي خندان به سوي دشمن پيشروي مي‌كنند،عراقي‌هاازاينكه دوايراني بالباس سپاه آن قدربه آنها نزديك شده‌اندتسليم مي‌شوند. 🔺اماتك‌تيراندازبعثي‌ها،هاشم راازدور نشانه مي‌گيردوتاهاشم ازجايش بلند مي‌شود،تيرقناصه درست به صورت و فك ودهانش مي‌خورد؛«هاشم غافلگير شد.نفهميدچه اتفاقي افتاد،فقط ناخواسته چيزي راقورت داد.شدت ضربه به حدي بودكه درجاچندتاازدندان‌هايش رابلعيد.بقيه هم ازدهانش بيرون ريخت. 20دندان هاشم همان جاريخت.فك ثابت ومتحركش هم درجامتلاشي شد.» 🔺همه این جراحت‌هاموجب شده بودتا روزی هاشم به مادرش که به نماز ایستاده بودبگوید:«ننه من دارم جونمو، قسطی می‌دم.بخدااین مجروحیت‌های من هرکدامش یک شهادته ولی من شهید نشدم.» 🔺پس ازنماز،مادربه هاشم گفته بود: «خوب مادرجان هرچه خدا بخوادهمان می‌شه»هاشم ادامه داده بود:«ننه بعد نمازت دستهایت رابلندکن به سمت آسمان وبگوخدایامن ازهاشم راضیم توهم راضی باش.»مادرهم همین جمله رابه زبان آورده بود.برای همین تاهاشم این جمله راشنید ابتداکف پای مادرش را بوسیده بودوبعدیک پشتک کف منزل زده وگفته بود:دیگه تمام شد... 🌷 🥀@koolebar_Germi