eitaa logo
کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
3.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
777 ویدیو
42 فایل
[﷽] زنده‌ نگه داشتن‌ یاد شهدا، کمتر از شهادت‌ نیست‌( امام خامنه‌ای) صفحهٔ‌رسمی رسانه #راهیان_نور استان آذربایجان_شرقی واحد برادران: واحد خواهران: @aynod_k روبیکا:https://rubika.ir/koolebar_azsh
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشار دستخط رهبر معظم انقلاب بر لوح تصویرسازی شهدای مدافع حرم استان خوزستان که در جریان دیدار اخیر دست‌اندرکاران دومین کنگره ۲۴ هزار شهید استان خوزستان به نمایش درآمده بود بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام خدا و اولیائش بر ارواح طیبه‌ی این شهیدان عزیز سیّدعلی خامنه‌ای این لوح شامگاه پنج‌شنبه ۱۷ اسفند در جریان برگزاری کنگره شهدای استان خوزستان در اهواز منتشر شد. 🌷 @koolebar_azsh
کتاب یادت باشد کتابی است که می‌شود ساعت‌ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق می‌زنی انگار همه شهدا به تصویر کشیده می‌‌شوند و تازه می‌فهمی آنهایی که فدایی زینب (س) شدند، چقدر شبیه هم هستند، فرقی نمی‌کند اسمشان چه باشد! محمد بلباسی، محسن حججی، مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی یا حمید سیاهکالی و... اینان همگی « » تا ما « » راه، از آسمان می‌گذرد! ــــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر دنبال کتابی برای آرامش روح، برای پیدا کردن راه یا حتی برای هدیه دادن به بهترین عزیزانتان هستید، این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه بدهید. از آن دست کتاب‌هایی که دوست نداری تمام شود، از آن دست کتاب‌هایی که وقتی به آخر می‌رسی، نمی‌دانی اول راهی یا آخر راه! فقط می‌شود گفت ﴿باران کلمات که می‌بارد، دلمان برایشان تنگ می‌شود، راه می‌افتیم بدون چتر؛ ما بغض می‌کنیم، آسمان گریه﴾ به یاد شهدای مدافع حرم و در سالروز ولادت🌷 @koolebar_azsh
۱۶ اردیبهشت سالروز حماسه شهدای مدافع حرم استان مازندران در کربلای خانطومان سوریه گرامی باد. شهید آوینی: «آنگاه که چشم به روز گشودیم، خود را فرسنگ ها دور از شهر خانه مالوف، اما در پناه حق یافتیم! شهر و خانه تمثیل سکونند و دشواری هجرت، در دل کندن از خانه عادات و دیار تعلقاتی است که با آنها انس داریم و چگونه پای سلوک در طریق حق گذارد آنکه توان هجرت ندارد؟ آوارگی، شـرط انس گرفتن با حق است.» 🌷 @koolebar_azsh
۲۴ اردیبهشت سالروز شهادت شهید گمنام جبهه مقاومت، ابوالفضل سرلک گرامی باد. او از یاران نزدیک حاج قاسم و از فرماندهان زبده قرارگاه حلب و مربی آموزشی فرماندهان مقاومت در سوریه بود که در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۲۴ و درست در بهبوحه شروع بیماری کرونا و در ایامی که مردم ایران ترس بسیار شدیدی از ابتلا به بیماری کرونا داشتند، شهید و غریبانه و بدون برگزاری مراسمی خاص به خاک سپرده شد. ✨شهیدان مدافع حرم خطاب به همه مسلمانان و آزادی خواهان جهان: «رفتیم که شمع ظلمت شب باشیم، آغوش گشودیم که در تب باشیم. گفتید مدافع حرم اما ما، رفتیم که در پناه زینب باشیم.» 🌷 @koolebar_azsh
یقین داشته باشید که من با قلبی مالامال از عشق به اهل بیت (ع) و با عقلی سلیم و احساسی پایدار و منطقی پا در این مسیر می‌گذارم، نه جبری بر رفتن دارم و نه علاقه‌ای به شهرت دنیا، بلکه بر اساس وظیفه شرعی دفاع از دین اسلام و تصفیه روح زنگار گرفته ام، این راه را انتخاب کرده‌ام. یا امام زمان (عج) مرا به سربازی ات بپذیر و روح را به لطف کریمانه‌ات از خطا‌ها و گناهان پاک گردان تا قابل فیض دفاع از حریم‌تان شوم و مرا به حرم امنتان راه بدهید تا جان ناقابلم ارزش یابد و بتوانم آن را هدیه درگاه حرمتان نمایم.» 🌷 @koolebar_azsh
گفت:«حیف است آدم این دعا را بخواند، بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.» توقع این جواب را نداشتم سنی نداشت آن موقع . این حرفش از همان شب در گوشم مانده، هر وقت نوای دعای کمیل را می شنوم، همیشه به یاد محمود رضا و این جمله اش می افتم. کتاب «تو شهید نمی‌شوی»، روایت‌هایی از حیات جاودانه شهید مدافع حرم به قلم برادرش احمدرضا است. @koolebar_azsh
📖 یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر می‌کنند سه روز روزه بگیرند! به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل می‌شوند، سه روز روزه می‌گیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌شود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را می‌لرزاند؛ به این دختر ــ به خانمش ــ می‌گوید که "گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمی‌لرزانَد" و آن خانم می‌گوید که «من مانع رفتن تو نمی‌شوم، من نمی‌خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ زهرا سرافکنده باشم!» تعریف رهبر معظم انقلاب از یک کتاب 📚یادت باشد 🌷 @koolebar_azsh
دست نوشته در روز عرفه: خدایا معرفتم ده تا حسینی شوم و حسینی قربانی ات... شهید آوینی: «در عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود!» 🌷 @koolebar_azsh
دوست دارم نزدیک امام باشم اواخر دهه ۶۰، در بهمن_ماه انقلاب_به دنیا آمد. اسمش را هادی گذاشتند چرا که آغاز زندگی اش گره خورده بود با امام هادی علیه‌السلام؛ شاید هیچ کس آن زمان نمی‌دانست که پایان زندگی دنیایی هادی نیز به آقا ختم میشود، در آن روزهایی که باز هم در بهمن ماه و در سامرا به شهادت رسید🕊 هادی طلبه بود ، به نجف رفته بود تا درس طلبگی بخواند؛ نجف، همان شهر دوست داشتنی که پر از راز های مگو برای عاشقان این دیار است! به قول هادی: «نجف شهری است که مثل تصفیه‌کُن است که گناه‌ها را به سرعت از آدم می‌گیرد و جای گناهان ثواب می‌دهد این مولای ما خیلی مهربان است.» هادی رفته بود نجف که بماند؛ برای همین وصیت کرده بود که در وادی السلام دفنش کنند؛ گفته بود: دوست دارم نزدیک امام باشم آری! او علی شناس خوبی بود... میگویند بعد از شهادت، یکی از نشانه هایی که سبب شناسایی هادی شده بود عکس «آقا» روی لباسش بود. اما ولایت مداری هادی فقط به عکس ختم نمیشد؛ این را از سابقه فعالیت فرهنگی و جهادی و پای کار بودنش در مراحل مختلف انقلاب می‌فهمیم. نمیدانم هادی اگر الان بود و امر ولایت را برای جهاد انتخاباتی میدید دقیقا چه کار میکرد؟ اما میدانم که هادی الان هست و مؤثرتر از قبل پای کار انقلاب... این ما هستیم که باید انتخاب کنیم در این جهاد، همسنگر شهید ذوالفقاری و دیگر شهدا باشیم... 🌷 @koolebar_azsh
شهید سید مصطفی صادقی یکی از شهدای مدافع حرمی است که پیکر او بعد از گذشت ۶ سال از شهادتش در جریان تفحص سوریه پیدا شد و هویتش شناسایی گردید. سیدمصطفی دو دختر دارد؛ او وقتی ۳۷ ساله بود و دخترهایش ۷ ساله و ۴ ساله بودند به شهادت رسید. حالا اما دخترها بزرگتر شده اند و قد کشیده اند. حالا ۱۳ ساله و ۱۰ ساله هستند؛ و وقتی خبر بازگشت پدر را می شنوند سراسیمه راهی معراج شهدا می شوند تا پیکر او را در آغوش بگیرند. پیکر پدر کفن پوش شده و حالا در آغوش دخترکانی است که شش سال پیش پاهای او را در آغوش می گرفتند تا دیرتر برود و بیشتر پدر را ببینند. حالا اما قد و قواره پدر کوچک شده و در آغوش دختر نوجوانش جا شده است.💔 @koolebar_azsh
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اراده‌ی قوی، فهم درست، روحیه‌ی ایثار، شجاعت، خستگی‌ناپذیری، ‌ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا، و بسی دیگر از خصوصیات برجسته،‌ بخش‌هائی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسل‌های دوم و سوم انقلاب است.» 🌷 @koolebar_azsh
پسرم بابا رفت که حضرت زینب(س) تنها نماند. خانم زینب(س) در کربلا تنها ماند و در کربلا ماها نبودیم ولی حالا چی اکنون کربلای دیگر آغاز شده، اگر من باز جا بمانم... @koolebar_azsh
﷽ مسجد اگر مسجد باشد کارخانه انسان سازی میشود...🌱 شبیه مسجدالنبی در صدر اسلام و شبیه مسجد امیر المؤمنین در انقلاب اسلامی که تداوم اصیل راه انبیاست✨ "مسجد امیر المؤمنین" جایی است حوالی شهریار در شهرکی به نام کهنز. گوشه‌ای از ایران که شاید خیلی هایمان حتی اسمش را نشنیده باشیم اما با اهالی اش آشنا هستیم... اهالی همچون مصطفی صدر زاده سجاد عفتی محمد آژند و جوانان زیادی که با اینکه دوران پیروزی انقلاب را ندیده بودند اما علمدار انقلاب شدند. حالا سهم مسجد امیر المؤمنین از حماسه دفاع از حرم حداقل سه شهید و دو جانباز است... بله! انقلابی که عطرش تا کوچکترین جمع های مردمی منتشر میشود و قلب ها را مجذوب آرمان های الهی می‌کند. قلب هایی شبیه قلب محمد آژند. مداح خوش صدای جمع های کوچک و بزرگ محله کهنز که برای فدا کردن ارزشمندترین دارایی‌‌اش، راهی کوه و بیابان میشود...🕊 چون میداند که بهای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام بیش از این جان می‌ارزد؛ پس میرود و جان نثار می کند و شبیه اربابش بیابان مهمان پیکرش میشود. وقتی بعد از پنج ماه برمیگردد پدرش اینگونه با او درددل می‌کند. «محمدم! شبیه همان روضه هایی که می‌خواندی شهید شدی...» @koolebar_azsh
داستان کربلا گفته بودیم که هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند! داستان فدا شدن و فدا کردن هست و نیست ها در راه آرمان ها... داستان ابراهیمی که پسرش را قربانی میکند و اسماعیلی که شوق فدا شدن دارد🕊 مادر مصطفی و مجتبی بارها داستان کربلا را در روضه ها شنیده بود برای همین اینقدر بی عیب و نقص نقشش را بازی کرد... مادر پسرانش را برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها هدیه کرده بود؛ می‌دانست اینگونه بهترین مادر دنیا، برایشان مادری میکند... آن روزها سوریه رفتن برای ایرانی ها راحت نبود، اما مصطفی و مجتبی تصمیم‌شان را برای رفتن گرفته بودند؛عجیب نبود، آنها هم داستان کربلا را خوانده بودند و می‌خواستند کربلایی باشند. جالب آنجاست که بعد از شهادت هم به علت مجهول بودن هویتشان به قم برگشتند و در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها طواف داده شدند وقتی برای مراسم تشییع به مشهد برگشتند و نام شهیدان را گفتند خیلی ها متعجب شدند، برایشان عجیب بود که هر دو برادر با هم در سوریه شهید شدند.🌷 مادر آمده بود برای آخرین بار صورت فرزندانش را ببیند و گونه‌شان را ببوسد اما چند قدمی که جلو آمد دوباره برگشت علت را که پرسیدند پاسخ همان داستان کربلا بود مادر میخواست شبیه زینبی باشد که پسرانش را برای حسین فدا میکند و حتی از خیمه ها بیرون نمی‌آید تا بیاموزد اینگونه باید در راه خدا فدا کرد. بله! به قول شهید آوینی «هر كس می خواهد ما را بشناسد داستان كربلا را بخواند...» همان داستان اصلی زندگی تک تک ما که برای عاقبت بخیری باید پیدایش کنیم @koolebar_azsh
همیشه می‌گفت: نباید به گناه نزدیک بشیم! بـاید برای خودمون تـرمـز بذاریم، اگر بگیم فلان کار که به گنـاه نزدیکه ولی حروم نیـسـت رو انـجام بدیم، تا گناه فاصله نداریم..! @koolebar_azsh
شهیدِ قدس در مهارت رضا همین بس که بارها این ماجرا تکرار شده بود که رضا تجهیزات فرسوده می‌گرفت و نه تنها احیا میکرد که قابلیت های جدیدی هم به آنها اضافه میکرد... خلاصه ذهن و دست های رضا آنقدر ماهر بودند که هیچ دستگاهی نباید از درست شدنش ناامید میشد. می گویند خیلی اهل کتاب بود. و مهندسی معکوس رضا فقط در حوزه تجهیزات نظامی نبود! رضا خوب می‌دانست که از کجا آمده و برای بازگشت باید مسیر زندگی‌اش را چگونه تنظیم کند. راستی می‌دانستید رضا نظر کرده بود؟! نوجوان که بود به طور ناگهانی فلج میشود و پدرش وقتی تمام درها را بسته می‌بیند متوسل به عمه سادات میشود تا برای پسرش مادری کند🥀 رضای ۱۵ ساله آن روزها شفا گرفت تا سالها بعد فرمانده‌ نخبه‌ای بشود که به مدافعین حرم درس رزم دهد و آخر سر هم خودش در سوریه به شهادت برسد. درست در آخرین جمعه ماه رمضان، روز قدس! «رضا کارگربرزی» در روز قدس به شهادت رسید به هزار و یک حکمتی که نمیدانیم... @koolebar_azsh
شهید مدافع حرم🌷 ۱۸مرداد روز بزرگداشت گرامی باد. @koolebar_sarab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غوغای سرتاسر 🌷 لحظاتی از حضور رهبر معظم انقلاب در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی و صحبت با خانواده شهید ۱۸مرداد، سالروز شهادت و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم @koolebar_azsh
السلام علیک یا سیدة الزینب چه بگوییم و آن هم از کدامتان؟! از حججی بگوییم و شجاعتش یا عباس دانشگر و جوان مومن انقلابی بودنش شاید هم باید وسط مسجد امام علی(ع) سراغ مربی‌های پرنشاط نوجوانانش را بگیریم و به مصطفی صدرزاده و سجاد عفتی برسیم. انگار باید «یادت باشه» بخوانیم و از سبک زندگی بگوییم که شهره شهر میشود و آقایمان از آن مثال می‌آورند. اگر امام رئوف(ع) دعوتمان کنند باید در مشهد هم حسابی بگردیم از رفقایی مثل سنجرانی و قاسمی دانا بگوییم و پای حرف مادر مصطفی و مجتبی بختی بنشینیم. در مشهد از مصطفی عارفی که اهل تربت جام است گرفته تا ابوحامدی که افغانستانی است، برایمان حرف زیادی برای گفتن دارند... شمال، جنوب، شرق، غرب و دورتر؛ ایران، عراق، افغانستان، پاکستان. فهمیدم! شاید باید از همان چیزی که شما را دور هم جمع کرده است بگوییم؛ ولایت✨ ولایتی که نزدیکترینش به ما امروز ولایت فقیه است و شخص امام خامنه‌ای؛ او که بیش از همه‌ی ما، با شما آشناست... شما از زبان آقا معجزه انقلاب هستید.✨ همینقدر مختصر و همینقدر مفید! خوش به سعادتتان؛ همین. نه صبر کنید! یادم رفت که چه مأموریت بزرگی به ما داده‌اید. یادم رفت که تداوم مسیرتان را امروز به ما سپرده اید، کمکمان کنید که این روزها در طرف درست تاریخ نقش آفرینی کنیم. بله! دارم از همان آرمانی میگویم که از لابه لای خطوط وصیت نامه هایتان پیدا کرده ام؛ شبیه همین تک جمله آقا محسن حججی: «خودتان را برای ظهور امام‌ زمان و جنگ با اسرائیل آماده کنید.» 🌷 @koolebar_azsh
به یاد جگرگوشه اباعبدالله الحسین(ع) و نورچشمان یاران سیدالشهدا(ع)... مدیونیم 💔 🌷 @koolebar_azsh
📚 اگر با مطالعه کتاب یادت باشد این سؤال برایتان ایجاد شد که چگونه می‌شود مانند حمید شد، یا چگونه می‌شود فرزندی چون حمید تربیت کرد، کتاب کاش برگردی را بخوانید. معتقدم این روایت نه‌ تنها روایت مادر زکریا، بلکه روایت همه مادران شهدای سرزمین ماست. این «د ر ا م» تنها بر «م د ا ر» زندگی یک «م ا د ر» نیست؛ بلکه مادرانه‌ای برای همۀ نسل‌هاست. آینه‌ای روشن از همۀ مادرانی که از جگرگوشه‌هایشان گذشتند تا ما طعم تلخ نا امنی را نچشیم.💔 این مادرانه فرصتی برای مرور تلاش همۀ مادران این سرزمین در تربیت نسل بالندۀ مدافعان غیرت و شهامت است. 🥀هر چه جلوتر می رفتیم فاطمه محکم تر مرا بغل می کرد، می دانستم آغوش پدر می خواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس می کردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم... وسط همین اتاق بین عکس‌های زکریا به دخترش گفتم: «می‌دونی بابات کی می‌آد؟ وقتی امام زمان (عج) بیاد، اون موقع بابات با دوستای شهیدش برمی‌گرده.» فاطمه به چشم‌هام خیره شد و پرسید: «واقعاً اگه امام زمان (عج) بیاد، بابای منم برمی‌گرده؟ چه‌کار کنم امام زمان (عج) زودتر بیاد؟» بغلش کردم و گفتم: «تو دلت پاکه دخترم! هروقت شما خیلی دعا کنی، هروقت همه ما کار خوب بکنیم و خودمون رو برای اومدنش آماده کنیم.» همان‌جا دست‌های کوچکش را بالا گرفت و برای امام زمان (عج) دعا کرد. من هم همراه با صدای گرفتهٔ فاطمه شروع کردم به دعا کردن. یا صاحب الزمان (عج) کاش برگردی... @koolebar_azsh
همیشه سرش پایین بود و به چشمای نامحرم نگاه نمی کرد. روز سوم شهادتش این عکس رو زدند، وقتی نگاهم افتاد گفتم دورت بگردم احمدجان این عکس همه شخصیت توست! شهید مدافع حرم احمد اعطایی 🌷 @koolebar_azsh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌