غم مخور #خدا با ماست
آن زمان که #ناخوش بودم #شفایم داد
آن زمان که گناه کردم و #توبه ام را پذیرفت و #هدایتم کرد
آن زمان که تنگ دست بودم و چیزی در دنیا نداشتم که حتی صدقه بدهم رب #وهاب مرا #رزقی نکو داد
آن زمان که #حاجتی در دل داشتم و دعایی بر زبان و رب #کریم دعایم را #اجابت کرد
با کلید #صبر #عبادات #استغفار #ذکر
#حسن_ظن
بله الله متعال با ما #مومنین است او مراقب ماست
#حدیث_روز
_حضرتفاطمةالزهرا(س):
″بِشرٌ في وَجهِ المُؤمِنِ
يُوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ؛″
«خوشرويىهنگامروبهروشدنبامؤمن،
بهشترابرفردخوشروواجبمیكند.»
📚 بحارالأنوار_ج۷۵_ص۴۰۱
🗓️۲۳روزتا #فاطمیه
📍 #فاطمیهخطمقدمماست
🗒️⃟🖇️•» #حدیث
"سوال جواب اعرابی از رسول خدا(ص)"
می خواهم داناترین مردم باشم. حضرت فرمود: از خدا
بترس.
می خواهم همیشه دل من روشن باشد. حضرت فرمود:
مرگ را فراموش نکن.
می خواهم همیشه در رحمت حق باشم. حضرت فرمود:
با خلق خدا نیکی کن.
می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد. حضرت فرمود:
توکل به خدا کن.
می خواهم در چشم مردم خوار نباشم. حضرت فرمود:
پرهیز گار باش.
می خواهم عمر من طولانی باشد. حضرت فرمود:
صله رحم کن.
می خواهم روزی من وسیع گردد. حضرت فرمود:
همیشه با وضو باش.
می خواهم به آتش دوزخ نسوزم. حضرت فرمود:
چشم و زبان خود را ببند.
می خواهم بدانم گناهان من به چه چیز ریخته می شود.
حضرت فرمود: به تضرع و توبه.
می خواهم سنگین ترین مردم باشم. حضرت فرمود:
از کسی چیزی مخواه.
می خواهم پرده ی عصمتم دریده نشود. حضرت فرمود:
پرده عصمت دیگران را ندر.
می خواهم که گورم تنگ نباشد. حضرت فرمود:
مداومت کن به خواندن سوره ی تبارک.
می خواهم مال من بسیار شود. حضرت فرمود:
سوره مبارکه واقعه را هر شب بخوان.
می خواهم فردای قیامت ایمن باشم. حضرت فرمود:
میان شام و خفتن مشغول ذکر باش.
می خواهم خدای تعالی را در نماز حاضر یابم. حضرت فرمود:
در وقت وضو ساختن دقت کن.
می خواهم در نامه ی عمل من گناه نباشد. حضرت فرمود:
به پدر و مادر نیکی کن.
می خواهم برای من عذاب قبر نباشد. حضرت فرمود:
جامه خود را پاک نگهدار.
می خواهم از خاصان درگاه خدا باشم. حضرت فرمود:
شب و روز #قرآن بخوان و در کارها راستی و درستی
پیشه کن.
🌿بر محمد و خاندان پاک و مطهرش صلوات.
✍زهرا ساجد
🌷۸ کلمه قرآن درموردحجاب:
🌷۱.یغضضن...۳۱نور.. به نامحرم نگاه نکنید
🌷۲.یحفظن فروجهن.......پاکدامن باشید
🌷۳.ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن.۳۱نور
بدنهارابپوشانند
🌷۴.ولایبدین زینتهن..............۳۱نور
زینتتون رابه نامحرم نشان ندهید
🌷۵. ولایضربن بارجلهن..............۳۱نور
باکفش صدادارجلب توجه نکنید
🌷۶. ولاتخضعن بالقول........۳۲ احزاب
صداتون رازیبانکنید
🌷۷. ولاتبرجن...............۳۳ احزاب
خودنمایی نکنید
🌷۸.یدنین علیهن من جلابیبهن
به زنان بگو خودرابپوشانند.۵۹ احزاب
🍁🍂🍁🍂
✍زهرا ساجد
🥀ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت
زهرایی و خورشید غبار قدمت
🥀کی گفته که تو حرم نداری بانو؟
ای وسعت دلهای شکسته ، حَرَمت . .
🥀 فرا رسیدن ایام فاطمیه اول
🥀تسلیت باد
⭕️✍حکایتی زیبا و خواندنی
حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار میهماندوست بود و تا میهمان به خانه او نمى آمد، غذا نمى خورد.
زمانی فرا رسيد كه يك شبانه روز، هیچ میهمانی بر او وارد نشد؛ پس از خانه بيرون آمد و به جستجوى میهمان پرداخت.
پيرمردى را ديد، جوياى حال او شد، ولی فهميد آن پيرمرد، بت پرست است. حضرت ابراهيم گفت: «افسوس! اگر بت پرست نبودی، میهمان من می شدى و از غذاى من مى خوردى»
پيرمرد از كنار ابراهيم گذشت.
در اين هنگام جبرئيل بر ابراهيم نازل شد و گفت: «خداوند مى فرمايد اين پيرمرد، هفتاد سال مشرك و بت پرست بود، ولی ما رزق او را كم نكرديم. اينك که غذای يك روز او را به تو حواله نموديم، تو به خاطر بت پرستى، به او غذا ندادى!»
حضرت ابراهيم عليه السلام پشيمان شد و به جستجوى آن پيرمرد رفت. او را پيدا كرد و با اصرار به خانه خود دعوت نمود. پيرمرد بت پرست گفت: «چرا بار اول مرا رد كردى، ولی حالا دعوت می کنی؟»
حضرت ابراهيم ، پيام و هشدار خداوند را به او خبر داد.
پيرمرد به فكر فرو رفت و گفت: «نافرمانى از چنين خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است.»
آن گاه به یگانگی خداوند اقرار نمود و آيين ابراهيم عليه السلام را پذیرفت.
✍زهرا ساجد
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛ روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم، لطفا کمک کنید.»
روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت، نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن رو برگرداند و اعلان دیگری را روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او انداخت و آن جا را ترک کرد.
عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.مرد کور از صدای قدم های او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید بر روی آن چه نوشته است؟
روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد...
مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است ولی من نمیتوانم آن را ببینم!!
✍زهرا ساجد
|📃|
روزی امام رضـا علیه السلام از ڪوچه رد مے شدند ڪه جـواني از ایشـان سوال ڪرد: شمـا گنـاه نمي تـوانیــد بڪنیـد یـا
دوست نـدارید؟
حضـرت حرڪت ڪردند و به خانه ای
رسیـدنـد ڪه چـاه فـاضـلاب خـود به بیـرون
مي ڪشیـدند.
حضـرت از آن جـوان سـوال ڪردند :
آیـا تو گرسنـه ڪه مي شـوی حتي فڪر میڪني ڪه ڪمي از این نجـاست ها میـل ڪني؟
جـوان گفـت: هرگـز .....
امـام فرمـودند:
گنـاه مانند آن نجـاست است. اگـر بر نجـس بـودن گنـاه علـم پیـدا ڪنیـم آنـگاه هـرگز خودمـان سمـت گنـاه نمي رویـم و نیـازی نیسـت ڪسي مـانع ما شـود.
✍زهرا ساجد
بسم الله الرحمن الرحیم
✍امام علی(ع) فرمودند:
از سه چيز نباید حيا كرد:
1⃣ پذيرايى از ميهمان
2⃣ بلند شدن در برابر پدر و معلّم
3⃣ و گرفتن حق، گر چه اندك باشد.
📚عيون الحكم و المواعظ ص۲۱۲
🌱سیدبن طاووس در( جمال الاسبوع) نمازی را برای هدیه کردن به امام زمان ذکر کرده که به سهولت راه انس با حضرت(عج) را هموار میکند.
این نماز مانند نماز صبح دو رکعت و نیت آن نماز هدیه به صاحب الزمان(عج) است
اما فقط بعد از ذکر رکوع و سجده در هر رکعت باید سه مرتبه ذکر
«صلّی الله علی محمّدٍ و آله الطاهرین»
را بیان کرد.
همچنین، بعد از نماز عرضه می داریم:
«اللّهمّ أنتَ السَّلام و مِنکَ السَّلام، یا ذَا الجلالِ و الإکرامِ صلِّ عَلَی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ الطّیبین الطّاهرین الأخیار، و أبلغهم منّی أفضلَ التّحیّةَ و السلامَ.
أللّهمَّ إنّ هاتَینِ الرَّکعَتَیْنِ هَدیَّةٌ مِنّی إلَی عَبْدِکَ وابْنِ عَبْدِکَ و وَلیِّکَ وابْنِ وَلیِّکَ سِبْطِ نَبیِّکَ فی أرضِکَ و حجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ، یا وَلیَّ المُؤمِنینَ، یا وَلیَّ المؤمنینَ، یا ولیّ المؤمنینَ.»
✍زهرا ساجد
شناخت کاملِ خدا و امام زمان یعنی همیشه و همه جا امام زمانت را ببینی
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
پیر مردی به امام صادق(علیه السلام) گفت : خود را به من بشناسان.
امام فرمودند: آیا میخواهی مرا بشناسی؟
گفت: بله.
امام به اصحابی که در خدمتش بودند فرمود : او را به دجله بیندازید.
آنها اطاعت کردند . پیرمرد شاکی بیرون آمد ولی تا 3 مرتبه او را به دستور امام در آب انداختند . تا اینکه بار سوم دیگر طاقت شنا کردن نداشت و به حالت "انقطاع" رسید. در این زمان امام صادق با دست کریمانۀ خود او را بیرون آوردند.
پیرمرد به پای امام افتاد و اظهار کرد که امام را بخوبی شناخته است .
اطرافیان گفتند: چگونه شناختی؟
عرض کرد: هنگامی که از شنا کردن عاجز شدم (عجز نشانی از انقطاع است) و یقین به هلاکت و نابودی خود کردم و از همه چیز و همه جا دل بریدم (یاس از خود و کلا از ما سوی الله)، خدا را صدا زدم. در این هنگام پردهها از مقابل چشمانم کنار رفت، امام صادق(علیه السلام) را دیدم که بین مشرق و مغرب عالم همه جا را پر کرده است و غیر از او چیزی نمیدیدم (همه جا امام صادق میدیدم) اینجا بود که او با دست کریمانه اش مرا نجات داد.
📚ترجمۀ کتاب القطره /جلد 1 /صفحۀ 556
✍زهرا ساجد
📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد...
۱۹ آذر سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج) شهید مدافع حرم اسماعیل زاهدپور گرامی باد.
#یادشهداباذکرصلوات