ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتاد #صائب_تبریزی 🦋 @koparvaneh

پس از عمری که می‌گردد به کامم یک نفس گردون نمی‌دانم که می‌سازد؟ همان ساعت پشیمانش #هاتف_اصفهانی 🦋 @kpparvaneh

ای بر دل تو غمی گران ادرکنی ای نور زمین و آسمان ادرکنی دستم تهی و لطف تو بی پایان است ای حضرت صاحب الزمان ادرکنی دل های شکسته را خریدن از تو اسرار نگفته را شنیدن از تو بر راه تو آیینه نهادن از من یک جمعه به شهر ما رسیدن از تو هرجا که دم از غم زده بودی رفتم از عشق در آن دم زده بودی رفتم آواره دنبال وطن بودم من هرجا که تو پرچم زده بودی رفتم ای غربت مانده در دل دوران ها خورشید نفهته در پس طوفان ها هرچند دلیل غیبتت انسان است برگرد بخاطر همین انسان ها #محمدحسین_امیری

سئوال کردی و گفتی بگو که برده دلت را دلم بده که بگویم جواب مسلهٔ تو #محتشم_کاشانی 🦋 @kopaevaneh

مےرفت او برای تسلای دیگران با پهنه ای به وسعت رویای دیگران باران، شکسته بند دل دل شکسته هاست سر مےزند برای مداوای دیگران با ماه دلشکسته چه گویم که هر غروب خورشید مےرود به تماشای دیگران با نرم خویـے دل من خوش نداشت رود از این کویر رفت به دریای دیگران هم شعر مینوشتم و هم ساز میزدم او گوش مےسپرد به نجوای دیگران من ماندم و عدم شب تاریڪ با قلم او رفت در شلوغے دنیای دیگران #محمدحسین_امیری 🦋 @koparvaneh

گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت #سعدی_شیرازی 🦋 @koparvaneh

مرا نصیحت بیگانه منفعت نکند که راضیم که جفا بینم از ستمگر خویش #سعدی_شیرازی

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کاری هست #سعدی_شیرازی

گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت #محتشم_کاشانی

📹 شعرخوانی آقای «محمدحسین امیری» در مراسم شب شعر مهدوی 🗓 ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ - تهران، فرهنگسرای شهید حاج قاسم سلیمانی 🎼 @masafmusic

بیا حالم غم انگیز است آقا دلم از غصه لبریز است آقا بدون تو چه تحویلی چه سالی بهارم بی تو پاییز است آقا #محمدحسین_امیری

خداوندا به حق نور ایمان به حق زخم دل های پریشان خداوندا بهار سال نو را بهار بازگشت او بگردان سال جدید را به شما و خانواده محترمان تبریک عرض میکنم، ان شاءالله سال پر از برکت و عافیتی داشته باشید 🌷 #محمدحسین_امیری