eitaa logo
کوچہ‌ٔپروانہ(م‌ح.امیرے)
202 دنبال‌کننده
5 عکس
13 ویدیو
2 فایل
همسایۂ افسردهٔ دلان چند توان بود؟ ای سوخـتگان کوچۂ پروانہ کدام است؟ شفایـے اصفهانے
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهرستان ادب
18.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی محمدحسین امیری در بیست‌ودومین ماه‌شعر آفتابگردان‌ها @shahrestanadab
🥀 (ع) آمده باز علی تا که هنر رو بکند پیش این قوم جگر خوار جگر رو بکند از گریبان علی بوی نبی می آید چقدر نام علی روی نبی می آید ای علی آمده ای اذن سفر میخواهی تشنه ای و سبو از دست پدر میخواهی دشت از شهد لبت حس حلاوت دارد آفتاب از عطشت حس خجالت دارد پیش چشمان پدر چند قدم راه برو میروی نور دو چشمم پسرم آه برو داشت انگار حکایات تداعی میشد داشت القصه که هنگام جدایی میشد پیش چشم همگان میرود از خیمه برون شاه شمشاد قدی یک نفر از فاطمیون کی کند وصف قلم لحظه شیدایی را چشم کی درک کند آن همه زیبایی را نوه حیدر کرار پر از شور و شعف رفت تا بادیه را پر کند از در نجف رفت تا بادیه آیینه حیدر باشد از علی تا همه دشت مکرر باشد رفت تا مشت بکوبد به گمان های غلط رفت تا خط بکشد روی اذان های غلط حبس در سینه نفس بود و عدو مینالید به نبردش مه و خورشید حرم میبالید تک و تنها نشده دشمن اگر این همه هست هرکجا نام علی هست یقین فاطمه هست ناگهان ناب ترین لحظه اعصار رسید بین آن همهمه هنگامه دیدار رسید ناگهان گیسوی او باز شد و سلسله شد چشم ها تار شد و دشت پر از هلهله شد گرد و خاکی شده پیدا و خدا رحم کند همه یک گوشه صحرا و خدا رحم کند اهل حیرت بشتابید و در این آدینه از تن کرببلا جمع کنید آیینه بشتابید که این بادیه گوهر دارد در خودش شان نزول علی اکبر دارد پسرم پاشو نباید کمرم تا بشود چشم ناپاک نباید به حرم وا بشود لب و دندان تو خونی و منور شده ای ای علی بیشتر از پیش پیمبر شده ای زین سبب کار پدر بعد تو تنها آه است اربا اربا شدنت قربه عندالله است آه انگار که یک نیزه به پهلو مانده رد چکمه به روی طره گیسو مانده زائر علقمه بر روی سرت آمده است مادرم فاطمه بر روی سرت آمده است آن طرف را بنگر هرچه دهن میخندد زود برخیز که یک دشت به من میخندد تو گمان میکنی این قامت اصغر بوده؟ زینب این طفل که دیدی علی اکبر بوده ذره ذره شدنش چیست خدا میداند ذره پرور تر از او نیست خدا میداند دشت میدید پیمبر به سرانجام ارام میرود تحت کسا بازهم ارام ارام 🦋 @kooparvaneh
🥀 برای شب باز هم روضه مهیاست خودت را برسان جای خالی تو پیداست خودت را برسان آب و جارو شده مجلس همگی آمده اند صاحبش حضرت زهراست خودت را برسان کی توانیم که بی اذن بگوییم حسین لال را چشم تمناست خودت را برسان من رسیدن به تورا یاد ندارم، تو بیا چشم ماهی سوی دریاست خودت را برسان ما غمی از تو نبردیم ولی آقا جان میتوان از غم ما کاست خودت را برسان باور ما همه این است میایی امشب روضہ حضرت سقا است خودت را برسان 🦋 @kooparvaneh
چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را 🦋 @kooparvaneh
🥀برای (ع) روضه به آسمان برسان که قمر نمی آید دم دعای عمو این سحر نمی آید چه انتظار عجیبی نشسته بر دل ما هماره منتظر و یک نفر نمی آید رباب فاتحه جای "وان یکاد"بخوان کسی که گفت می آیم دگر نمی آید به آن صنوبر بالا بلند ما هرگز قدی شکسته تنی مختصر نمی آید به پای بی ادبی نیست گر بلند نشد که ایستادن بی دست بر نمی آید چه ناتوان شده بابا پس از علی اکبر که هرچه میکشد این تیر در نمی آید 🦋 @kooparvaneh
🥀روضه شب مگذار حسینم که در این موسم پیری از دشت و بیابان ببرندم به اسیری دیدند فقط ناز پدر را وندیدند این دخترکان تو یتیمی و فقیری از گریه طفل تو دل آشوب شدم من این هرم بیابان و چه به کودک شیری شاهی وسط معرکه بی یار مبادا یارب که نیوفتد ز بر اسب امیری 🦋 @kooparvaneh
این میزبانان شان مهمان را شکستند با تازیانه ساق ریحان را شکستند بر سفره حیدر زمانی می نشستند عمری نمک خورده نمکدان را شکستند بهر دو لقمه بیشتر سر میبریدند با دشنه هاشان قیمت نان را شکستند از عرش پایین را ببین احمد که قراء با خیزران دندان قرآن را شکستند ظلمت نبود اینجا اگر عباس میبود این قوم فرق ماه تابان راشکستند با اسب در گودال رفتند، استخوان بالاترین معنی انسان را شکستند 🦋 @kooparvaneh
محال است اینکه معشوق از محبت بی‌خبر باشد مگو پروانه تنها سوخت، آتش نیز می‌سوزد 🦋 @kooparvaneh
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
🥀 عمر تباه مانده برای شما فقط کوه گناه مانده برای شما فقط از کوله های کوکتل و ابزارهای شر یک پشته آه مانده برای شما فقط از کندن کتیبه و پرچم سیاه ها روی سیاه مانده برای شما فقط از سلطه شکسته و مطرود پهلوی یک قبر شاه مانده برای شما فقط از آن غریو و غرش کفتار طورتان ترس نگاه مانده برای شما فقط از آسمان روشن و بی ابر خارجی تصویر ماه مانده برای شما فقط از آن عزیز مصر شدن ها که وعده شد یک قعر چاه مانده برای شما فقط کشتی نوح بود و به کوهی گریختید یک کوه کاه مانده برای شما فقط @shaeranehowzavi
بی انتظار نتوان از وصل کام دل برد شادی چه قدر دارد جایی که غم نباشد 🦋 @kooparvaneh
در کویِ بی‌وفایان دانی سرشکِ من چیست؟ چون پیشِ اهلِ کوفه، تسبیح ِکربلایی 🦋 @kooparvaneh