eitaa logo
کوثر
205 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5هزار ویدیو
12 فایل
در صورتیکه علاقمند به فعالیت در کانال و ارسال مطالب هستید به بنده پیام بفرستید @seyedhadi6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شرکت تعاونی ماندگاران اسوه نوین آذربایجان 🇮🇷
. ⬅️ ۲۰ ماه حبس در انگلیس برای یک پست در فیسبوک کسی که پیشنهاد حمله به هتل مهاجران رو در فیس بوک داده بود به ۲۰ ماه حبس محکوم شد 💚🍀💚🍀💚 🍀 شرکت تعاونی ماندگاران اسوه نوین آذربایجان 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3033792569C4d78e7a883 http://splus.ir/stbs1399 🌴 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌴
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
وقت خداحافظی مادر ازش پرسید: علیرضا کی برمی‌گردی؟ گفت: وقتی راه کربلا باز شد..! پیکر علیرضای ۱۶ساله، ۱۶ سال بعد مصاف با اعزام اولین کاروان به کربلا در فکه‌ی شمالی پیدا شد ... 💠 @bank_aks
یک دانشجوی ایرانی که در حج پرچم فلسطین بالا برده، بالای پنجاه روز است در دست سیستم امنیتی عربستان اسیر است. حقوق اولیه او هم رعایت نشده و تازه بعد پنجاه روز اجازه داده‌اند از طرف کنسولگری ملاقات شود. کم‌کاری در این مورد چه از جانب مسئولین و رسانه‌ها و چه فضای مجازی و دانشجویی در این مورد واقعا قابل درک نیست. ‎ را آزاد کنید 🔴 👇 @bidariymelat
🔴سردار رادان: دشمن برای حرکت به سمت برهنگی برنامه دارد! 🔸موضوع فقط کشف حجاب نیست. دشمنان برای حرکت به‌سمت برهنگی و عریانی و موضوعات دیگر برنامه دارند. 🔹ما مجری قانون هستیم و اگر قانونی مشکل دارد باید قانون را اصلاح کنیم نه اینکه بر مجری قانون که مظلومانه اما مقتدرانه قانون را اجرا می‌کند، خرده بگیریم. عکس: محمدمهدی دهقانی 🔴 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اربعین، ماموریت ما کار است... 💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💚 حتما نایب الشهید ابراهیم رئیسی باشیم 🏴 @e_arbaeen به بزرگترین کانال اربعین بپیوندیم 👆
هدایت شده از عفاف و حجاب
احمد میدری گزینه اصلی وزارت کار کیست؟   1) احمد میدری خطاب به مقام معظم رهبری: «قبل از نوشیدن جام زهر، عذرخواهی کنید!»، «شورای نگهبان بزرگترین مانع اصلاح است!» : میدری از نمایندگان اعتصابی و متحصن مجلس ششم که  به دنبال کنار زدن شورای نگهبان و نوشاندن جام زهر به رهبر کبیر انقلاب اسلامی بودند. میدری چون دوست بسیار نزدیک علی ربیعی(برادر عباد امنیتی کثیف) است توانسته علی رغم وارد ساختن صدمات جبران‌ناپذیر اجرایی و امنیتی به کشور به جایی پاسخگو نباشد. احمد میدری به همراه حدود 130 نماینده دیگر مجلس ششم شورای اسلامی در اردیبهشت سال 1381 در شرایطی که کشور در معرض تهدیدات جدی خارجی و ضعفهای داخلی قرار داشت و به تازگی التهاباتی چون ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای و کوی دانشگاه را پشت سر گذاشته بود نامه موسوم به «جام زهر» را خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشتند تا بر التهابات قبلی افزوده و رهبری را در پرونده هسته ای و تهدیدات نظامی آمریکا مجبور به تسلیم کرده باشند.
هدایت شده از عفاف و حجاب
شب گذشته ۷۰ نفر از نیروهای ویژه کماندو اسراییل برای علمیات خرابکاری که بتوانند نیروهای یمنی را از پای در بیارن تا راه برای کشتی های خارجی از راه دریای سرخ در خلیج عدن باز بشه وبراحتی تردد کنند توسط روسیه و ماهواره فضایی شناسایی شدن و به ایران خبر دادن ایران هم به حوثی های یمن گزارش داد که درزمان مناسب کمین گذاشته همشون را دود کردن فرستادن هوا چندتاشون ذغال شدن
هدایت شده از  مکتب سلیمانی🌿
🔴🔻 (ره): اشخاصی که انقلابی نیستند، نباید در رأس وزارتخانه‌ها باشند. نباید به مجلس معرفی شوند، اگر هم معرفی شدند، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند؛ الاّ اینکه ، و باشد. اگر بنا باشد اینطوری باشد، باید عزای جمهوری اسلامی را بگیریم! 🛑‍ @TABEIN_14
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ اینفلوئنسر لبنانی از خجالت رژیم‌های عربی حامی اسرائیل درآمد؛ بروید در نوکری و خباثت خود بمیرید! 🔹‌«جنا علّول» اینفلوئنسر لبنانی در واکنش به جنایت مدرسه تابعین غزه خطاب به حکام و رسانه‌های عربی: 🔹‌ای نوکران و همدستان اسرائیل، این را فهمیدیم که حتی یک موشک به سوی اسرائیل شلیک نمی‌کنید حداقل موضعی شرافتمندانه می‌داشتید که به دنیا بگوییم از عرب‌ها یک حرف خوب شنیدیم. شما اساسا هیچ وجدانی ندارید، شما تفاله‌ها به زباله‌دان تاریخ خواهید پیوست!
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🌷 🌷 .... 🌷قرار بود یک پمپ بنزین بزرگ را که در پشت جبهه به تانک‌های عراقی سوخت می‌داد، بمباران کنیم. این هدف مهم نزدیک یا چسبیده به شهر العماره بود.... صبح زود توجیه انجام شد و طبق قرار با خلبان شماره دو کارهای قبل از پرواز را انجام داده و استارت زدیم. در همان اول کار شماره دو متوجه نقص فنی در هواپیما شد و به من اعلام کرد مشکل دارد. به او گفتم: «هواپیما را خاموش کند و برگردد گردان.» خودم به تنهایی بلند شدم و به سوی هدف پرواز کردم. از دور هدف مشخص شد و من برابر دستورالعمل‌های بمباران با زاویه در محل تعیین شده اقدام به اوج‌گیری و شیرجه کردم. 🌷همه چیز برای زدن هدف آماده بود و داشتم به سرعت و ارتفاع مناسب می‌رسیدم تا چهار پاد راکت (۷۶ تیر راکت) را شلیک کنم که متوجه شدم سمت شیرجه طوری است که ممکن است تعدادی از راکت‌ها به خانه‌های مسکونی اصابت کنند. در آن لحظه از فشردن دکمه شلیک راکت‌ها منصرف شده و بار دیگر از سمت مناسب آمدم و عملیات را با موفقیت انجام دادم، دود و آتش به هوا بلند شد. پدافندی که در حمله اول غافلگیر شده بود، حالا کاملاً آگاهانه به سمت من تیراندازی می‌کرد. ولی لطف الهی باعث شد سالم از مهلکه خارج شوم. 🌷در برگشت نزدیک هورالعظیم یک دستگاه تانک ایستاده بود و راننده‌اش روی آن نشسته بود. وقتی تانک را دیدم از رویش رد شده بودم. تصمیم گرفتم برگردم و آن را با مسلسل نابود کنم. وقتی برگشتم متوجه راننده شدم که به ریشش دست می‌کشید و خواهش می‌کرد که او را نزنم. احساس کردم خداوند هنوز روزی او را قطع نکرده است. به همین دلیل از زدنش منصرف شده به پایگاه دزفول برگشتم. همیشه آن حالت فرد عراقی را در ذهن دارم. اگر چه نمی‌دانم حالا زنده است یا نه. : آزاده و جانباز ۷۰ درصد سرافراز، سرلشگر خلبان غلامرضا یزد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از محبان ولایت ولی امر (عج)
‍ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ یکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه فروشی رفتم صحبت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به میان آمد، کلاه فروش گفت: روز فوت مرحوم شیخ در دکان سلمانی بودم و یک نفر در صندلی اصلاح نشسته بود چون سر و صدای تشییع کنندگان برخاست مشتری پرسید چه خبر است؟ سلمانی گفت: جنازه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را تشییع می‌کنند به محض شنیدن این خبر مشتری آنچنان به فغان و ناله افتاد که تصور کردیم از منسوبان شیخ است چون از او توضیح خواستیم، گفت: من با این مرد بزرگ نسبتی ندارم لیکن حکایتی میان من و او هست که اینچنین موجب شوریدگی احوال من شده آنگاه داستان خود را اینگونه تعریف کرد: پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره ژاندارمری کار می‌کردم روزی حاج شیخ به پدرم فرموده بودند: اگر احتیاج نداری از شغل کدخدایی استعفاء کن پدرم نیز به موجب توصیه حضرت شیخ از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و دیگران هم مرا به این دشمنی، تحریک و تشویق می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به قتل برسانم و چون گاهی از اوقات نیمه شب‌ها که از مأموریت خود باز می‌گشتم مرحوم شیخ را دیده بودم که تنها از ده خارج می‌شوند بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف گلوله سازم اتفاقاً در یکی از شب‌های تاریک زمستانی که به طرف آبادی می‌آمدم حضرت شیخ را دیدم که عبا بر سر کشیده و می‌خواهند از ده خارج شوند با خود اندیشیدم که وقت مناسب فرا رسیده اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و صدای شلیک من کسی را آگاه نکند باری، مسافتی در عقب ایشان آهسته رفتم تا آنکه کاملاً از ده بیرون رفتند در آن حال که خواستم تفنگ خود را به قصد شلیک از دوش بردارم ناگهان حضرت شیخ روی به طرف من گردانیدند و فرمودند: حبیب کجا می‌آیی؟! بی اختیار گفتم: خدمت شما می‌آمدم و سخت از کار خود به وحشت افتادم فرمودند: بیا تا با هم به زیارت اهل قبور برویم بیدرنگ پذیرفتم و به قبرستان ده که مسافتی فاصله داشت رفتیم و فاتحه خواندیم آنگاه حضرت شیخ فرمود: دوست داری که به شهر رویم و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کنیم؟ عرض کردم: آری، فرمودند:‌ دنبال من بیا چند قدمی نرفته بودیم که دیدم پشت در صحن مطهر رسیدیم و چون درها بسته بود اشارتی کردند و در باز شد ولی کسی را ندیدم که در را گشوده باشد دستور دادند تا وضو بگیریم با آب جوی وضو ساختم و بسوی حرم مطهر روانه شدیم در اینجا نیز درهای بسته با اشاره حضرت شیخ باز شدند و داخل حرم شدیم و زیارت کردیم و در هنگام بازگشت درها یک به یک پشت سر ما بسته شد چون از صحن خارج شدیم فرمودند: دوست میداری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را هم زیارت کنی؟ عرض کردم: آری و هنوز چند قدمی به دنبال ایشان نرفته بودم که در برابر صحن و حرم رسیدیم ولی من چون تا آن وقت به زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نرفته بودم ابتدا آنجا را نشناختم درهای بسته صحن و حرم حضرت امیر هم به اشاره حضرت شیخ باز شد زیارت کردیم و خارج شدیم در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: حبیب شب گذشته است و تو هم خسته‌ای بهتر است که به «نخودک»‌ باز گردیم عرضه داشتم: آقا هر چه صلاح می‌دانید انجام دهید باز پس از چند قدمی ناگهان خود را در همان جای ملاقات نخستین یافتم پس از آن به من فرمودند: حبیب مبادا که تا من زنده‌ام از سرّ این شب با کسی چیزی در میان گذاری که موجب کوری چشمان تو خواهد شد و دیگر اینکه هیچ وقت نزد من نیا و هرگاه که مرا دیدی از دور سلامی بکن و والسلام آیا این کراماتی که من از ایشان دیده‌ام جای آن نیست که چنین در ماتم این بزرگوار شیون و فغان کنم؟!
هدایت شده از عفاف و حجاب
نجاح محمد علی: دیشب آقا مشرف شدند جمکران