eitaa logo
نیکوکاری و قرض الحسنه کوثرِفدک
42 دنبال‌کننده
379 عکس
7 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍒🍒مجموعه داستاتهای کودکانه🍒🍒 🐰 یکی بود یکی نبود ، زیر گنبد کبود ، خرگوش مهربانی بود که در روستای سرسبز و خوش آب و هوایی زندگی می کرد . یک روز صبح ، آقای خرگوش تصمیم گرفت که به مزرعه برود و برای ناهارش چند هویج بچیند و با آن یک سوپ خوشمزه بپزد . خرگوش مهربان چهار هویج را از زمین کند و به طرف خانه به راه افتاد . او در مسیر برگشتن به خانه آقای موش را دید . آقای موش به خرگوش مهربان سلام کرد و گفت : ' خرگوش مهربان ، بچه هایم گرسنه هستند . ممکن است یکی از هویج هایت را به من بدهی ؟' خرگوش هم یک هویج خوش رنگ را به آقای موش داد . موش از او تشکر کرد . سه هویج دیگر برای خرگوش مهربان باقی مانده بود . 🐰 سپس خرگوش به آهو خانم رسید . آهو خانم به خرگوش مهربان سلام کرد و گفت : ' خرگوش مهربان ، داشتم به بازار می رفتم تا برای بچه هایم هویج بخرم ، خیلی خسته شده ام و هنوز هم به بازار نرسیده ام . ممکن است یکی از هویج هایت را به من بدهی ؟ ' خرگوش یکی دیگر از هویج هایش را به آهو خانم داد . حالا دو هویج دیگر برای او باقی مانده بود . اینبار خرگوش مهربان ، اردک عینکی را دید . اردک به او سلام کرد و گفت : ' خرگوش مهربان ، آیا تو می دانی که هویج برای بینایی چشم مفید است ؟ آیا یکی از هویج هایت را به من می دهی ؟ ' خرگوش هم با خوشرویی یکی دیگر از هویج ها را به اردک عینکی داد و به راه افتاد . حالا آقای خرگوش فقط یک هویج در دست داشت . 🐰 او از جلو خانه ی مرغی خانم عبور کرد . مرغی خانم او را صدا کرد و پس از سلام گفت : ' خرگوش مهربان ، جوجه هایم سرما خورده اند و من باید برایشان سوپ درست کنم این هویج را به من میدهی ؟ خرگوش مهربان هم یک هویج باقی مانده را به مرغی خانم داد و به سمت خانه به راه افتاد . آقای خرگوش خسته و گرسنه به خانه رسید . هیچ هویجی برای او باقی نمانده بود . او با خود فکر می کرد که برای ناهار چه غذایی بپزد ، که ناگهان زنگ در خانه به صدا درآمد . خرگوش مهربان پرسید : ' چه کسی پشت در است ؟ ' صدایی شنید . ' سلام ، ما هستیم ، آقای موش ، آهو خانم ، اردک عینکی . مرغی خانم 🐰 خرگوش مهربان در را باز کرد . با تعجب به دوستانش نگاه کرد . آن ها گفتند : ' امروز تو هویج هایت را به ما دادی . ما هم با هویج تو غذا پختیم و برایت آورده ایم . ' خرگوش که خیلی خوش حال شده بود ، دوستانش را به داخل خانه دعوت کرد و پرسید : ' چه غذایی پخته اید ؟ ' همه با هم گفتند : ' سوپ هویج ' سپس همه با هم دور میز نشستند و سوپ هویج خوردند . 🐰 @left_raight_news