18.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🖋 استادی میفرمود:
یک وقتی در جلسهای که با عزیزان مؤسسهای بابت مسألهای، جلسهای داشتم. در وسط جلسه یکی از اعضای اصلی مجموعه که البته در جلسه شرکت نداشت، در بین جلسه چای آورد.
بعد از جلسه من با یکی از اعضای حاضر در جلسه که آدم فاضلی بود کار داشتم. یک لحظه که به خودم آمدم، دیدم که ایشان غیبش زد!
از این اتاق به آن اتاق، دنبال ایشان بودم که بالاخره ایشان را در آبدارخانه پیدا کردم! دیدم خیلی سریع و پنهانی، لیوانها را جمع کرده است و سریع در حال شستوشوی آنهاست.
خیلی به هم ریختم. او با خودش فکر کرده بود که «وقتی ما درجلسه چای میخوریم یکی در بیرون جلسه باید جور آن را بکشد! حداقل وقتی چای میخوریم خودمان هم زحمت شستوشوی لیوان را بکشیم!» خیلی به هم ریختم!😔😔
چرا من باید از این مسأله غافل باشم ولی او به این مسأله توجه داشته باشد. کمک بعدی من به ایشان، هیچ فائدهای ندارد. غفلت من از شستن لیوانها نشانه بیتوجهی من به دیگران است. نشانهی خودمحوری من است. نشان از این دارد که من در جلسه این و آن را نمیبینم. عوامل قبل و بعد را کم توجه میکنم.
👈 *بزرگی انسانها را از دغدغههایشان میتوان شناخت. وقتی من فقط به فکر خودم هستم، یعنی هنوز حقیرم. وقتی من از رنجهای دیگران غافل میشوم و رفاه خودم را بر اضطرار دیگران ترجیح میدهم، یعنی هنوز حقیرم. شخصیت بزرگ است که از خودش رد شده است و وسعت وجود پیدا کرده است.*
#خودخواهی
#دغدغه
#سبک_زندگی_توحیدی
#غفلت
#وسعت_وجود
#خودسازی
@kowsaredu