«مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است»
به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟!
مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است
هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازهست
خبر رسیده، خبرهای دیگر آمدهاست
خبر رسیده... خبر، کودکیست در آوار
که زار زار پی نعش مادر آمده است
خبر رسیده... خبر، بیقراری پدریست
که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است
خبر رسیده، خبر، ضجهی پرستاریست
که از تنفس گلهای پرپر آمده است
خبر رسیده... ولی خواب برده دنیا را
خبر رسیده : کجایید؟! محشر آمده است
مرا به غزه ببر تا نماز بگذارم
که صبح صادقِ الله اکبر آمده است
بیا به غزه ببر، شعر خون چکان مرا
که آفتاب زده ...تیغها برآمده است
بگو به حرمله، در چله تیر مگذارد
بگو که دورهی کودککشی سرآمده است
از این نبرد مبادا که جا بمانم من
که حیدر است پی فتح خیبر آمده است
نه! کارساز نشد شعر... کارزار کجاست؟
مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است.
🔹️شاعر :میلاد عرفان پور
#شعرآیینی
#شعرمتعهد
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم
پیر و جوان نداشت که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم
کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند
در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم
گودال و بام ، مرز قبول شهادتند
راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم
شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند
دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم
در روضه های کرببلا جانگدازتر
داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم
هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما
پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم
🔸شاعر: محسن ناصحی
#شعرآیینی
11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آشنای هر دل آگاه، یاعلی
ای سر رسیده گاه بزنگاه، یاعلی
کوهاست بار عشق و منم کاه، یاعلی
با مرگ میرسی اگر از راه، یاعلی
جان مرا بگیر و بیا، آه، یاعلی
ای یکّه تکیهگاه همه بیپناهها
ای همدم همیشگی روسیاهها
ای مقصد نهایی و حتمی راهها
ای خیره بر کرامت عامت نگاهها
هفت آسمان گدا و تویی شاه، یاعلی
آدم نبود و نور خدا بود برملا
پس کردگار خواست که نورش شود دوتا
یک حصّه مصطفیٰ شد و یک حصّه مرتضیٰ
خورشید آفریده شد از روی مصطفیٰ
روشن شد از فروغ رُخَت ماه، یاعلی
از توست شور عالم هستی بدون شک
زینسان یکیست ابجد نام تو با نمک
گردد به گرد درگه تو روز و شب ملک
ای نور نور، ای سبب خلق نُه فلک
ای جلوهگاه عالیِ الله، یاعلی
عالمْ تمامْ فانی و باقی بقای توست
عرش عظیم و جنّت و دوزخ برای توست
یا مرتضیٰ، رضایت حق در رضای توست
مقصود از آفرینش عالم، ولای توست
کِی میشود محبّ تو گمراه، یاعلی؟
توحید، با نگاه تو برجسته میشود
زندیق، با تو عارف وارسته میشود
هرکس که بیتو زیست، دلش خسته میشود
دوزخ بدون شک دهنش بسته میشود
گویند اگر تمامی افواه؛ یاعلی..
⬇️⬇️
شاعر :سیدمهدی طباطبایی
#شعرآیینی
حوزه علمیه خواهران استان کرمانشاه
ای آشنای هر دل آگاه، یاعلی ای سر رسیده گاه بزنگاه، یاعلی کوهاست بار عشق و منم کاه، یاعلی با مرگ می
....⬆️
نامت چه دلرباست، کلامت چه دلبرست
یک قطره از فضائل تو حوض کوثرست
از موج شوق تو، دل ما بحر احمرست
از عمر نوح، زندگیاش پربهاترست
آنکس که گفت نهصد و پنجاه؛ یاعلی
از تو بنای دین محمّد ثبات یافت
هرکس تو را نیافت، چه نفع از صلات یافت؟
از نام دلربای تو عالم حیات یافت
از ذلّت و غریبی و ظلمت نجات یافت
یوسف که گفت در تهِ آن چاه؛ یاعلی
فخری که مستحقّ مباهات کردناست
طوق محبّتیست که ما را به گردناست
شاهنشها، وفای تو چون روز روشناست
با ما چنان مکن که سزاوار دشمناست
ما سر نهادهایم به درگاه، یاعلی
روی دفینه، مار درازی به خواب بود؟
یا پیچ و تاب زلف تو بر رخ حجاب بود؟
از وصل تو هرآنچه که دیدم سراب بود
کاشا بنای هجر از اوّل خراب بود
گنج تو رنج داشت به همراه، یاعلی
فیضی که دادهای تو به ما، هیچکس نداد
یعنی کسی به غیر تو ما را نفس نداد
نور تو میوه داد به ما، خار و خس نداد
ما را ربود عشق تو از ما و پس نداد
شیواترست قصهٔ کوتاه، یاعلی!
شاعر :سیدمهدی طباطبایی
#شعرآیینی
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این عشق آخر می کند کار خودش را
این دیده ی تر می کند کار خودش را
با دست خالی بر نمی گردیم،یعنی
موسی بن جعفر می کند کار خودش را
اشکی که جاری می شود در بین روضه
فردای محشر می کند کار خودش را
مستی دو چندان می شود در پای ایوان
الحق که ساغر می کند کار خودش را
جان می سپارم آخرش در کاظمینت..
اینبار نوکر می کند کار خودش را
شاعر:احسان نرگسی
#شعرآیینی
زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
بایداین بار به غوغای قیامت برسم
من به "قد قامت" یاران نرسیدم، ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه ،مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه ست...دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به شهادت برسم
🔸️شاعر: محمدمهدی سیار
#شعرآیینی
#شعرمتعهد
https://eitaa.com/joinchat/1756430378Cea1be86d05
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار باید غصه تا آخر بماند
چشمان زینب تا همیشه تر بماند
یادت میآید که به من گفتی: عزیزم
اصلاً نباید خانه بی مادر بماند؟
میمیرم از این غُصه بابایم چگونه
تنها بدون تو در این سنگر بماند
بس بود سیلی تا که تو از پا بیفتی
دیگر غلاف و دود و میخِ دَر بماند
وقتی نمیمانی! مگیر از ما رُخت را
تا صورتت در خاطرم بهتر بماند
تو میروی و بغض سنگینی که باید
یک عمر در این خانه با دختر بماند
میترسم از ظهری که میگویی قرار است
جسم حسینت بین خون بی سر بماند
دلواپسم، آه از غروبی که ببینم
برخاک، بی انگشت و انگشتر بماند
این شعر دیگر طاقت غم را ندارد
اندوهِ دستِ آتش و معجر بماند
شاعر :عاطفه سادات موسوی
#شعرآیینی
https://eitaa.com/joinchat/1756430378Cea1be86d05
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
پنجمین خورشید تا گل کرد در شبهای من..
فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق
جلوهگر شد از مدینه، ماه من، مولای من
عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین
حضرت حق گفت: «او نوریست با امضای من
وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست
سیب شیرینیست او از شاخۀ طوبای من
قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت است
باقر نور است، بشنو از لبش آوای من»
فصل لبخند گل پنجم، امام باقر است
پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من
تشنۀ یک جلوه از خورشید سیمای توام
ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من
شاعر : رضا_اسماعیلی
#شعرآیینی
https://eitaa.com/joinchat/1756430378Cea1be86d05
ز فهمم فراتر جوادالائمه
هزاران برابر جوادالائمه
ز هر خوب ، بهتر جوادالائمه
ز هر بهترى ، سر جوادالائمه
شَهِ ذره پرور جوادالائمه
همه دُرّ و گوهر جوادالائمه
هم اول هم آخر جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
خبر دار سازید هر چه گدا را
که باید ببینند آقای ما را
ببینند در چهره اش مصطفی را
جمالِ علی ابن موسی الرضا را
ببینند اعجاز دست خدا را
ببینند سیمای مشکل گشا را
به دامانِ مادر ، جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
ارادت چه خوب است ابراز گردد
ببر نام او تا که اعجاز گردد
خوشا نوکری هایمان ساز گردد
هُویّت به این شکل احراز گردد
به نامش اگر صبح آغاز گردد
زِ کارم هزاران گره باز گردد
دعایی کند گر جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
تو آن رنگ و بوی بهاری که مانده
زِ شمس الشموس آن نگاری که مانده
من و سینۀ بی قراری که مانده
تو و بخششِ بی شماری که مانده
به جز نوکری چیست کاری که مانده؟
به قربان این یادگاری که مانده
ز زهرا و حیدر ، جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
جز این خانواده به کس دل ندادم
که این خانه بوده است باب المرادم
مرا مادرم نوکری داد یادم
برای غلامیِّ این خانه زادم
به فکر زیارت اگر اوفتادم
مقیّد به رفتن زِ باب الجوادم
شفیع است محشر جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
ز ماهِ رخش نور تابیده می شد
طراوت به آفاق پاشیده می شد
اگر شاخصِ جود سنجیده می شد
شه کشور جود نامیده می شد
گر از بخشش و جود پرسیده می شد
همه در امامانِ ما دیده می شد
ولی بیشتر در جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
ازل تا ابد از خدایش سلامش
یَمِ علم ، می بارد از هر کلامش
ز دست رضا ریخته مِی به جامش
صفاتش هویداست از رویِ نامش
کند ماه سجده به هر صبح و شامش
نگنجد فقط ذره ای از مقامش
به هفتاد منبر جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
دگر روز آمد شبِ تار رفته
دگر خواب از چشم بیدار رفته
دلم هر کجا در پیِ یار رفته
نه یک بار و ده بار ، صد بار رفته
جمالش گمانم به کرار رفته
و در زهد و تقواش انگار رفته
به موسی ابن جعفر جوادالائمه
سلام خدا بر جوادالائمه
🔸شاعر: مهدی_مقیمی
#شعرآیینی
40.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعرآیینی
سید محمد جواد شرافت
اگر مدحش کنم ترسم که در حقش جفا باشد
که مدح ذات یکتایش فقط کار خدا باشد
چه باید گفت از شان و مقامش تا سزا باشد
کسی که جای او بر شانه های مصطفی باشد
کسی که قد یک ارزن ندارد ترسی از دشمن
کسی که همدم و همرزم او خیرالنّسا باشد
به فرمان علی خورشید بر می گردد از مغرب¹
جهان را تحت فرمان دارد و فرمانروا باشد
تحیر می کند دشمن ز تیغش آنچنانی که
سرش می افتد و پیکر کماکان روی پا باشد
خودش که جای خود دارد کسی حتی اگر حاجت
بخواهد از غلام خانهاش حاجت روا باشد
شراب تو نمیگیرد مرا شرمنده ای ساقی
شراب شیعه بایستی از انگور طلا باشد...
شاعر:محمد مهدی هرمزی
#شعرآیینی