[بسم الله الحق]🌸🍂
.
.
🌕~《هم قسم~》🕊🌿
.
📚📌این کتاب خواندنی که ترجمه کتاب "الوصل" به اهتمام "احمد نطنزی" است توسط موسسه انتشارات آستان قدس رضوی (به نشر) به چاپ رسیده و در شانزدهمین دوره جشنواره انتخاب کتاب سال خراسان رضوی که همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب مشهد در آبان ماه گذشته برگزار شد به عنوان یکی از کتابهای برگزیده سال معرفی گردید.🌸♡
🌝🌙✨مترجم این اثر که جانباز ۷۰ درصد است، در باره این کتاب به خبرنگار ایرنا گفت: یکی از اعضای فعال حزبالله لبنان ترجمه این اثر را به من پیشنهاد داد، من پیشتر در لبنان حضور داشتم و از نزدیک با خانواده "سید عباس موسوی" آشنا شدم و داستان شهادت او به همراه همسر و فرزند خردسالش را شنیدم♥️🍁🥀
^^ ◇وی در تشریح اهداف خود از ترجمه این کتاب اظهار داشت: این اثر را با هدف تبادل فرهنگی بین مقاومت لبنان و مقاومت ایران که هر دو در جبهه ضدصهیونیستی مشغول فعالیت هستند و تبادل تجارب بین فعالان این حوزهها به ویژه بانوان حوزه مقاومت ترجمه کردم تا این جبهه متحد و یکپارچه رشد کند.🎍🌱🍂
📌🔖این مترجم و نویسنده گفت: نام عربی کتاب "الوصول" 📘است و با توجه به اینکه از واژگان معادل این کلمه در فارسی بسیار برای عنوان آثار استفاده شده است، نام "هم قسم"🖇💕 را بر اساس فراز و اوج کتاب و هم قسمی و همراهی این ۲ زوج با همفکری با اهل ادب و متخصصان فن انتخاب کردم.🍁✨
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
بسم الـلّهــ الحق . . .🌼
نامکتاب : رویاۍیکدیدار "♥️🌿
نویسنده : سیدناصرهاشمزاده !✍🏻
داستان زندگی یه پسر ایرانی
که از یه خانوادهی مهم از دین زرتشت بوده !🦋
ولی یه عالمه شبهه و سوال اونو وارد مسیری میکنه که کلا زندگیش عوض میشہ و با مشکلاتی روبه رو میشه که...!؟
همشو که نباید بگم😁
اینم بگم این پسر زرتشتی حضرت سلمان فارسی رحمت اللہ بودن !📿♥️
قسمتۍ از کتاب↓
[_خدا را کی ملاقات خواهم کرد..؟؟
+وقتی خودت را پیدا کردی..
–پدر ، کی خودم را پیدا خواهم کرد؟
+وقتی بفهمی خودت را گم کرده ای، پسرم ]
خیلۍ خیلۍ پیشنہاد میشہ📚
بسیار تاثیر گزار و زیباست ^-^
میای باهم به هزارو خرده ای سال پیش سفر کنیم !؟🚶♀
میخوای با مردم اون زمان آشنآ بشۍ !؟😎
میخوای با راهبای مسیحی و زرتشتی ها آشنآ بشی !؟👌
اصلا میخوای به کامل بودن دینت #اسلام و حقانیت حضرت رسول صل الله علیه و آله پی ببری !؟😍
اگر جوابت مثبتہ یاعلۍ✋
حتما حتما این کتاب رو مطالعه کن..
التماس دعا✋
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
#معرفی_کتاب📚
نام ڪتاب: از کدام سو ☁️
🖋اثر: نرجس شکوریان فرد 🌝✨
ناشر: عهد مانا 🍒✨
✨موضوع:
جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن حد🚫 و حدودهاست...
فرید که بزرگ تر جمعشان بود با سکته ی قلبی💔 در اوج آرزوهایش جان میدهد و جواد و بقیه را در بهت و ترس فرو می برد.🌱
آن ها که لذت هایشان دچار خدشه شده است و سوال های زیادی از دنیا و داشته ها و نداشته ها، برایشان پیش آمده با هم درگیر می شوند و در این میان سوال ترین لحظات می شود سهم جواد قصه ما…⁉️
و حالا جوادِ درمانده😓 مواجه می شود با معاون مدرسه ... 📚📚📚
#کتاب_ازکدام_سو🦋
#نویسنده_نرگس_شکوریان_فرد ♥️📚
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک
واحد پژوهش مدرسه علمیه ام ابیها سلام الله علیها به مناسبت #هفته_کتابوکتابخوانی برگزار می کند.
💻کارگاه منبع یابی و منبع گزینی با محوریت منابع دیجیتالی
با حضور :
👤سرکار خانم فاطمه جعفری
⏳زمان : یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
⏰ساعت ۱۶:۰۰
📱مکان : پیام رسان ایتا (گروه نشست های مجازی مدرسه علمیه ام ابیها سلام الله علیها)
لینک: https://eitaa.com/joinchat/2652504134C21605695af
#هفتهکتابوکتابخوانی
#مدرسه_علمیه_ام_ابیها_س
#تفت
#کارگاهمنبعیابیومنبعگزینی
#پژوهش
#معرفیمنابعپژوهشی
#منابعدیجیتالی
#بســْـــماݪڵھ...🌱✨
نام ڪتاب:⇦آقاےسݪیماݩمےشودمنبخوابم؟!☀️
░🌸برگے از ڪتاب↯➣ 🕊🌿
•••نغمه شال و كلاه كرد و سر ساعت نه، به بالكن رفت. حسابي توي نخش بودم اما چيزي نميفهميدم. تكان نميخورد و مثل يك چوب خشك ايستاده بود و فقط به آسمان نگاه ميكرد. بعد از پانزده بيست دقيقه كه برگشت سردش شده بود. زير پتوي خودم جايش دادم. خيسي چشمانش را به وضوح ديدم. دست به صورت سردش كه اشك، سردترش كرده بود كشيدم. دليل گريهاش را پرسيدم. نتوانست انكار كند...♥️🌥
±خب نکݩہ منتظࢪی ادامشم بگم 😳؟؟!
😇دیگہ وقتشھ خودت دسټ بڪار بشے و از خوندن این ڪتاب زیبا و مذهبے لذت ببری😉🦋
#بہقلم:✍📚
#آقاے_سیدمحمدرضا_واحدے👌
#تعدادصفحاتدلرباےاینڪتاب:
۲۵۶ صفحہ📃🖋
#ڪاࢪےازانتشاࢪات:🌱😄
#عهدمانا👌
◍•ᴗ•◍راستےممنون ازت رفیق ڪه وقت گذاشتی و با این کتاب خوب آشنا شدی!!!☺️💛ツ
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🍃
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🍃✨
﴿بسـْماللہالࢪحمٰݩالࢪَحیم﴾✨🌱
《نام ڪتاب⇦ : ࢪعنـــــ🌲ـــــا》
▓🌱بࢪگے از ڪتاب🌿↯∞
~•○زمستان تازه از راه رسیده بود. هوا سوز سردی داشت.❄️☁️ من فقط ژاکت نازکی به تن داشتم. محکم دست مادرم را گرفته بودم و در کوچه باریکی پیش می رفتیم. به ساختمان قدیمی و رنگ و رو رفته ای رسیدیم. مادࢪم مڪثے ڪࢪد و گفت: « همیݩ جاست∞↻☀️
او دࢪ تمام راھ سڪوت ڪࢪده بود. مے دانستم خیلی عصبانی و ناراحټ است. من فقط شش ساݪ داشتم. 🥀
از دعواهاے شدید چند ࢪوز گذشته مادر و پدرم حس خیلی بدی داشتم و از داخل شدن به این ساختمان قدیمی می ترسیدم. بی اختیار جلوی در ایستادم و با بغض گفتم: « من نمی آم مامان، بیا برگردیم. »
مادرم با خشم گفت: « چی رو نمی آم؟ امروز باید تکلیفم رو با بابات یکسره کنم. »
گریه ام گرفت و گفتم: « مامان، تورو خدا... »
ولی مادرم دستم را کشید و داخل ساختمان شدیم. همه جا بوی کهنگی و نم می داد.💔
#بہقݪم:✍📚
✨#خانممژگاݩشیخے💛
#تعدادصفحاټدلࢪباےاینڪتاب:
۱۸۴ صفحہ📃😍
#کاࢪےازانتشاࢪاٺ:🌱😌
#عهدمانا👌
ممنوݩم ازت #دخترجان 🎀ڪه وقت گذاشتی و با این ڪتاب آموزندھ و اجتماعے آشنا شدی😌♥️
اگر اهل جنجال ؛ ماجراجویی هستے و شخصیتے دارے ڪه میخواے به هدفت بࢪسے و زندگیتو تغیࢪ بدے این ڪتابو از دست ندھ😊🍒
#بہشدتپیشنهادمیشہ🔑☺️
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
♡بـــــســـم رب الـــــزهـــــرا♡
🦋اسـم ڪـتـاب:مادر💙
🦋نـویـسـنـده:نرجس شڪوریانفرد🍀💙
🦋خلاصھ کـتـاب:
ڪتاب «مادر»، نوشتھ نرجس شڪوریانفرد شامل نڪتههاے ناب تربیتے است از زندگے و زمانھ دردانھ هستے، حضرت فاطمھ زهرا"سلاماللہعلیها".
نویسندھ ڪتاب رنج مقدس، در این ڪتاب با نقل داستانهاے تربیتے از زندگیے حضرت زهرا"سلاماللہعلیها" برداشتهاے اجتماعے و اخلاقے خود را نیز بھ مخاطب ارائه دادھ است.☘💙
🦋قـسـمـتـی از کـتـاب:
مادر ما معدن محبت خداست..
و براے همین هم هست ڪه محبتش در دلها نشستھ و تمام نمےشود.
مادرِ ما محدثھ است
و تو هر وقتی ڪه با او بھ نجوا بنشینے ،انگار با خود خدا مناجات ڪردھاے.
چون ساعتها با خدا بودھ...🌱💙
#معرفی_کتاب📚
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
﴿بسماللهالرحمٰݩالرَحیم﴾🌸🌱
《نام ڪتاب:شب صوࢪتێ🐇💞》
±معرفے↯∞✨░
مدیریت عشق مسئله کتاب شب صورتی است. داستان کتاب به مدیریت عشق یک نوجوان می پردازد. نوجوانی که در شهر یزد عاشق می شود و پیرمردی به کمک او می آید.🌙🌵
فضای کتاب در جغرافیای شهر یزد می گذرد و نویسنده در این رمان نیز مانند کتاب کتاب رویای نیمه شب نگاه مهدوی خود را حفظ کرده و در اختتامیه کتاب به نیمه شعبان و شخص امام زمان (عج) توجه دارد.☺️💛
🍃بࢪگے از ڪتاب:🌳⇩
با احتیاط به پنجره نزدیک شد. صدای خنده شنید. از گوشۀ پرده به حیاط نگاه کرد. باورش نمی شد! پس از دو هفتۀ سخت، بالأخره داشت او را می دید. نگین و خواهرش هر کدام، خوشه ای انگور را زیر شیر حوض شستند و رفتند روی تاب نشستند. می گفتند و می خندیدند و آرام تاب می خوردند. نگین شبیه رامین می خندید. یک دستش را دور شانۀ ریحانه انداخت و با دست دیگر، خوشۀ انگور را بالای سر او گرفت تا قطره های آب، روی سر و صورتش بریزد. یک چشم نگین به پنجره های بالای ایوان بود تا کسی او را در آن حال نبیند•♥️☀️•
نو؏جلد:جݪدنرم🍓
قطع:رقعے😊
#تعدادصفحاټ:
۳۸۸صفحہ دلربا📚
#ناشر:📊#دفتࢪنشࢪمعارف🖇📖
بہقلم:✍#آقاےمظفرسالاری🦋
•••••••••••••••••••••••
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙🌱
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیرعبداللهی✨
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها 💛🌱✨
💛[بسماللهالحق]🌱✨
《📿نام ڪتاب:قصہهاےمنوننہآغا👵🏼🗞》
«قصه های من وننهآغا» 🛋مجموعه داستانهای کوتاهی به قلم مظفر سالاری است. او داستاننویس، پژوهشگر و منتقد توانای اهل یزد است که در این مجموعه جذاب، ماجراهایی خاطرهانگیز از دوران نوجوانی و کودکیاش را روایت میکند. این داستانها آن قدر لطیفند که خواننده خود را در فضای اصیل و صمیمی آنها احساس میکند.🌝🌧📿
🍃🌸بࢪگے از ڪتاب↯∞⇦☀️«کلوخانداز»🌳
نزدیک ساعت مارکار یزد -که میدانی قدیمی بود و برج ساعتِ چهارگوش و نوکِ هرم مانند داشت- زمین بزرگی بود که بچهها آنجا فوتبالبازی میکردیم. یک روز که رفتیم دیدیم دور تا دور زمین را کانال کندهاند. شستمان خبردار شد که میخواهند آنجا را هم بسازند. تاکتیک را عوض کردیم و به جای فوتبال، توی کانال پریدیم و پشت خاکهایی که بیرون ریخته بودند و شبیه خاکریز بود، سنگر گرفتیم و شروع کردیم به پرتاب نارنجک به سوی هم. دو دسته شده بودیم و کلوخهای ریگی را به سمت هم میانداختیم. این کلوخها اگر به کسی هم میخورد، خطری نداشت و به یک اشاره، وا میرفت. حمید که همسایه و همشاگردیام بود کلوخی انداخت که از قضا به پشت گردنم خورد و وا رفت و ریگهایش رفت توی یقه و بدنم. همه خندیدند. من خیلی ناراحت شدم. بدون آنکه نگاه کنم کلوخی را برداشتم و به طرف حمید انداختم. این کلوخ، ریگی نبود....🕸⚡️
#ناشر:#دفتࢪنشࢪمعارف📖
تعداد صفحات:۱۷۶ صفحه🌱
بہقلم:✍#آقاےمظفرسالاری🦋
#معرفی_کتاب📕
#هفتهکتابوکتابخوانیمبارک📚🌙
#تهیهبنرتوسططلبہسیڪݪخانم_فاطمهساداتمیࢪعبداللهی
#مدرسه_علمیه_حضرټ_نࢪجس_سلام_الله_علیها✨🦋