eitaa logo
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
5.7هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
102 فایل
کریا نام منطقه ایست در قلب تل آویو که وزارت جنگ، ستادکل نیروهای نظامی، آمان، ستاد نیروی هوایی و دریایی در آن مجتمع است. «کِریا» نام مستعار این رژیم پادگانی، اشغالگر و تروریست است. جهت تبادل نظر و ارائه پیشنهادها: https://gkite.ir/es/9435017
مشاهده در ایتا
دانلود
الجزیره: ۲۰۰ روز جنگ در غزه/چرا مقاومت مانده و اسرائیل ناکام است؟ با وجود گذشت ۲۰۰ روز از جنگ علیه غزه، رژیم صهیونیستی به هیچ یک از اهداف اعلام شده خود از این جنگ دست نیافته و مقاومت هم همچنان توانسته است روند نبرد را به خوبی مدیریت کند. ارتش رژیم صهیونیستی طی 200 روز جنگ مستمر در نوار غزه به هیچ یک از اهداف اعلام شده خود دست نیافته است، این در حالی است که ناتوانی در عدم تحقق آن سبب طولانی شدن جنگ شده است.
مردم عادی و غیر نظامی رژیم صهیونیستی @kriyaassess
| رونمایی کتاب اخگر به گریبان خاطرات و تأملات استاد منیر شفیق با حضور مؤلف و مترجم کتاب @yekhezaran
30.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟠صفقة تبادل حرية وحياة.. ضغط عسكري موت وفشل 🟠עסקת חילופי שבויים חירות וחיים.. לחץ צבאי מוות וכישלון 🟠Exchange Deal = Freedom and Life, while..Military Pressure = Failure and Death
50.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. قصف مدينة بئر السبع المحتلة برشقة صاروخية رداً على المجازر بحق المدنيين
روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت: با توجه به تصمیم رئیس جمهور آمریکا در به تعویق انداختن تحویل 3500 بمب به اسرائیل و اظهارات وی در مورد بررسی سایر محموله های تسلیحاتی، اسرائیل تخمین می زند که آمریکایی ها در نهایت بمب ها را برای آن ارسال خواهند کرد، اما جلوگیری از ارسال آنها این است که رفح در جنوبی ترین قسمت نوار به طور کامل تخلیه شود. به نوشته رسانه‌های خارجی، این بمب‌ها یک تن وزن دارند و بر اساس گفتگو با آمریکایی‌ها، واشنگتن به دنبال راهی برای «پایین آمدن از درخت» و توقف تحریم‌های تسلیحاتی است. همانطور که اشاره کردیم، مسئله این است که اسرائیل بمب ها را از ایالات متحده وقتی دریافت میکند اما استفاده از آن قبل از تخلیه رفح ، ممکن نیست . مفسر ما نداو ایال چند روز پیش نوشت که نهاد امنیتی می خواهد باور کند که تحریم تسلیحاتی آمریکا فقط به عملیات رفح محدود شود و این همان سناریوی خوش بینانه ای است که اسرائیل به آن امیدوار است. یکی از مقامات نهاد امنیتی تخمین زد که در حالی که این تسلیحات به اسرائیل تحویل داده می شود، آمریکایی ها استفاده از آنها را فقط در خود رفح ممنوع خواهند کرد. طبق قراردادهای خرید، واشنگتن می تواند این کار را انجام دهد. @kriyaassess
کتاب خاطرات مئير عزري ، سفير و کارگزار اسرائيل در ايران طي هفده سال، از آثار مهمي است که در سال 2000 در دو جلد (جلد اول 360 صفحه و جلد دوم 350) و در قطع رحلي در اورشليم منتشر شده است. برگردان آن به فارسي ابراهام حاخامي و ويراستار آن بزرگ اميد مي باشد. وي در اين خاطرات به تفصيل از مناسبات ميان اسرائيل با مقامات و دولت ايران ياد کرده و خود به عنوان محور اين ارتباط، مناسباتش را با چهره هاي مختلف سياسي، مطبوعاتي و فرهنگي بيان کرده است. علاوه بر آن، در اين کتاب شرحي از زندگي شمار فراواني از يهوديان ايراني که به اسرائيل مهاجرت کرده و طي سالهاي حکومت پهلوي با دولت ايران و مقامات مملکتي در ارتباط بوده و يا در اسرائيل به مقامات بالا رسيده اند بيان کرده است. آنچه در اين کتاب اهميت دارد مسائل پنهاني است که براي نخستين بار آشکار مي شود. دولت پهلوي به رغم آن که در ظاهر تلاش مي کرد تا بر اين فعاليت ها سرپوش بگذارد و اجازه ندهد تا جزئيات اين ارتباطات به گوش مردم مسلمان ايران برسد، در پشت پرده نهايت همکاري و همراهي را با دولت اسرائيل داشته و کمترين برخوردي که نشان از دفاع از حقوق فلسطينيان باشد از خود نشان نداده است. طي اين سالها دولت ايران با مقامات اسرائيل در مهاجرت دادن يهوديان ايراني به اسرائيل کمال همکاري را داشته و عذري در جاي جاي اين کتاب به اين هماهنگي ها و همکاري ها اشاره و تصريح کرده است. در اين کتاب همه گونه اطلاعاتي در باره رفت و آمد اعضاي دولت اسرائيل يا سرويس هاي مخفي آن با طرف هاي ايراني که به بهانه هاي مختلف صورت مي گرفته مي توان يافت. ارتباط با چهره هاي برجسته دربار ، با نخست وزيراني چون اقبال، هويدا و علم و ديگران. ارتباط با روزنامه نگاران و حتي رفت و شد با برخي از عناصر مذهبي که به نوعي تصور مي شده امکان نفوذ در آنان هست. در بخش دانشگاهيان براي نخستين بار از نقش واسطه گري فروزانفر ياد شده است که معير عذري را همراه خود برداشته و به عنوان يک شخصيت سياسي خارجي به قم نزد آيت الله شريعتمداري برده تا مانع از تاثير سفر شلتوت رئيس دانشگاه الازهر در قم شود. اين گزارش که صفحات چندي را به خود اختصاص داده بسيار آموزنده و حساس است. در اين سفر فروزانفر حتي مطالبي که اين يهودي صهيونيست بايد در محفل آيت الله شريعتمداري مطرح مي کرده به او ياد داده است. فروزانفر در اين ديدار در معرفي عذري به آقاي شريعتمداري مي گويد: شخصيت نادري را به حضورتان آورده ام بلکه به ياري حق و دعاي خير شما بتواند افتخار خدمتي داشته باشد. ابوي اين جوان از خدمتگزاران صادق مملکت بوده و خودش نيز مومن با تقوايي است که در اسرائيل به مردم و مملکت ايران خدمت مي کند. عشق وايمان معنوي و اعتقاد به اصول مذهبي او را به اسرائيل کشانده و به منظور اجر اخروي و صواب باقي جريده اي وزين را به زبان فارسي براي ايرانيان آن ديار منتشر مي کند (1 / 294 ). همچنين در بخش مربوط به اين قبيل نويسندگان از ارتباط سعيد نفيسي با مقامات اسرائيلي ياد شده و اين که تا چه اندازه اين افراد مايل و يا شيفته اسرائيل بوده اند سخن به ميان آمده است. در باره سعيد نفيسي نوشته است: ديدار اورشليم او را به سروري جوشان واداشت. در نوشته اي اسرائيل را سرزمين تورات و خانه پاک يهود خواند. ريشه پيروزيها و پيشرفتهاي نوين مردم اسرائيل را جوشيده از همان چشمه ناميد. (279.1). دکتر هشترودي رئيس دانشکده علوم هم از جمله کساني بود که مناسباتي با اسرائيليان داشت و سفري هم به آن ديار رفت و بعدها هم از کارشناسان اسرائيلي براي برخي از مسائل تخصصي به ايران دعوت کرد و... از ديگر چهره ها يکي هم پور داود است که به اسرائيل رفت و " با نخست وزير و چندي از سران کشور ديدارهايي نمود و نکته هايي از پيشينه فرهنگي ايران و اسرائيل را برايشان روشن کرد". (1/282). دکتر داود بهنام، قاسم معتمدي رئيس دانشگاه اصفهان، فرهنگ مهر از ديگر مهره هاي فرهنگي رزيم بودند که سفير اسرائيل با آنان در ارتباط بوده و آنان نيز همکاريها و هماهنگي ها لازم را داشته اند. در بخش ارتباط با روزنامه نگاران از تلاش اسرائيل براي تاثير گذاري روي مديران جرايد و مطبوعات ياد شده و نشان داده شده است که اين کارها تا چه اندازه روي آنان موثر بوده است. چهره هايي مانند عميد نوري، عبدالرحمن فرامرزي، مصطفي الموتي ، زهتاب فرد و بسياري ديگر که برخي از آنها سفرهايي هم به اسرائيل داشته و نسبت به مساله اسرائيل کاملا توجيه شده اند. در اين کتاب از برخي از کساني که همچنان در ايران مشغول فعاليت فرهنگي هستند با علائم اختصاري ياد شده و اين بدان دليل صورت گرفته است تا ماهيت اين افراد شناخته نشود.
مئیر عزری؛ سفیری که سفیر نبود! شاه در سال ۱۹۵۷ با توجه به اهمیت همکاری اسرائیل در زمینه‌های امنیتی و اقتصادی، ژنرال تیمور بختیار، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را به‌منظور بررسی امکانات همکاری بین دو کشور! به اسرائیل فرستاد. مذاکرات ژنرال بختیار با همتایانش در اسرائیل بسیار موفقیت‌آمیز بود. پس از ملاقات‌های متعدد که بین موساد و ساواک صورت گرفت در نهایت سران دو کشور وظیفه‌ی پیش‌بُرد روابط دوجانبه را بر عهده‌ی این سازمان‌ها نهادند. بر این اساس در سال بعد در بهار ۱۳۳۷ از طرف موساد فردی برای تعمیق این روابط به تهران فرستاده شد که باید او را به‌عنوان اولین سفیر اسرائیل در تهران مورد توجه قرار داد. در عین حال باید توجه داشت که وی اولین مأمور موساد در ایران نیز نبوده است. / مئیر عزری «روزی که پا به تهران نهادم، خوش‌آمد گرم دکتر دوریل آغازگر خوبی برایم بود. چنان‌چه خواهم گفت در زمینه‌ی کار تازه‌ام توانست یاری فراوانی به من بدهد. نام‌برده از روز نخست در پارک هتل تهران جای گرفته بود و در دفتری ناچیز در یک چهاردیواری با نام «شرکت بازرگانی نمک» با یک ایرانی به‌نام «م. والانژاد» همکاری می‌کرد. ساختمان دو و نیم اتاقِ این دفتر، نبشی در میدان توپخانه و رویی در فردوسی داشت. خانم جوان فرانسوی، همسر سرهنگ مهدی رحیمی افسر سازمان اطلاعات و امنیت ایران، تنها کارمند این دفتر بود.» [۱] سفیر جدید با این‌که دکتر زوی دوریل (Zvi Duriel) [رئیس آژانس یهود] را فردی بسیار کارگشا برای خود معرفی می‌کند، اما باز هم به‌دلیل شرایط حساس و مأموریت ویژه‌ی اطلاعاتی‌اش نمی‌تواند کارهایش را با او در یک دفتر پیش ببرد. لذا با همکاری چند تن از صهیونیست‌های مقیم ایران دفتر خود را در پوشش شرکت «شرم» که متعلق به یکی از آن‌هاست در خیابان لاله‌زار برپا می‌کند. صندوق پستی شماره ۶۰۵ این دفتر نیز برای پوشش نامه‌نگاری‌های وی مورد استفاده قرار می‌گیرد. [۲] مأموریت اصلی این سفیر در دو حوزه‌ی اقتصادی و امنیتی است و تعاملات سیاسی به‌دلیل نگرانی مقامات ایرانی از واکنش‌های مردم، علما و دیگر کشورهای اسلامی، کمتر در دستور کار قرار می‌گیرد. لذا حتی سفر مقامات سیاسی اسرائیل به ایران یا سفر مقامات ایرانی به اسرائیل از چشم رسانه‌ها دور نگه داشته می‌شود. بر اساس طرح بن‌گوریون که «پیمان کشورهای کمربندی» نامیده می‌شود [۳]، اسرائیل باید برای حفاظت از خود در پشت دشمنان عرب و همسایه‌های خود با ملّت‌های غیرعرب منطقه ارتباطات وثیقی برقرار کرده و به کمک آن‌ها عرب‌ها را دور بزند. کشورهای کلیدی در این طرح عبارت بودند از ترکیه، ایران و اتیوپی. لذا سفیر فرستاده شده به تهران می‌بایست در راستای سلطه‌ی کامل بر ایران و کنترل رفتارهای این کشور در محیط خاورمیانه در جهت حمایت حداکثری از اسرائیل گام بردارد. فرستاده اسرائیل به ایران یک یهودی‌زاده اصفهانی است که به قول خود پس از گذشت سال‌های بسیار هنوز سر سوزنی از وابستگی‌اش به جامعه یهودیان اصفهان کم نشده است. ربی مئیر عزری (Rabi Meir Ezri) در ۱۱ اسفند سال ۱۳۰۰ هجری شمسی برابر با پوریم سال ۵۶۸۴ عبری به دنیا آمده است. پدرش صیون عزری از اولین دانشجویان مدرسه آلیانس اصفهان است که در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی یا ۱۹۰۱ میلادی تأسیس شده بود. این مدرسه به‌وسیله‌ی «انجمن آلیانس جهانی اسرائیلی» (Alliance Israélite Universelle) و با اذن ناصرالدین‌شاه برپا گشته بود. اجازه تأسیس این مدرسه در جریان اولین سفر ناصرالدین‌شاه به اروپا در سال ۱۸۷۳ به‌وسیله آدولف کرمیو (Adolphe Crémieux) با ارائه‌ی شرح مبسوطی از وضعیت یهودیان ایران گرفته شد. در این مدارس زبان‌های فارسی و فرانسه تدریس می‌شد و آموزش تورات، آئین‌های دینی یهود و زبان عبری نیز به‌وسیله پیشوایان یهود انجام می‌گرفت. [۴] صیون عزری در اداره دارائی اصفهان و بعدها به‌عنوان مترجم و معلم زبان فرانسه به کار می‌پرداخت و در عتیقه‌شناسی نیز مهارت قابل توجهی داشت. صیون در سال ۱۹۲۵ به اسرائیل سفر می‌کند و با بسیاری از سردمداران آینده اسرائیل از آن دوره از نزدیک آشنا می‌شود. سیر رشد ثروت روزافزون صیون عزری با تأسیس نخستین کارخانه ریسندگی نوین در اصفهان به‌نام نختاب چند برابر می‌شود. [۵] صیون همچنین نمایندگی کرن کمیت، صندوق ملی اسرائیل (Jewish National Fund)، در ایران را نیز بر عهده می‌گیرد.
سرانجام مدیرمسئول کیهان مجبور می‌شود فرامرزی سردبیر این روزنامه را به‌خاطر فشار بی‌امان مافیای صهیونیستی کنار بگذارد. [۷] مشتریان ویژه‌ی اسرائیل در ایران از سوی دیگر کارشناسان کشاورزی اسرائیلی با دستور جناب سفیر تنها بر سر زمین‌های سردمداران وفادار به اسرائیل حاضر شده و با ترفندهای فوق‌العاده زیان‌بارشان تنها سعی در افزون‌سازی بهره‌وری این زمین‌ها می‌کردند. بر اساس اعتراف مئیر اولین کسانی که در ایران از چاه‌های بسیار عمیق برای برداشت آب در ایران استفاده کردند اسرائیلی‌ها بودند؛ [۸] این در حالی‌است که مردمان ایران هزاران سال در این سرزمین با قنات‌ها توانسته بودند پایداری منابع آب را حفظ کرده و بدون آن‌که آسیبی به طبیعت بزنند روزگار خود را نیز بگذرانند؛ اما کارشناسان کشاورزی اسرائیل که در مرحله‌ی اول بر سر زمین‌های سردمداران حاضر می‌شدند و پس از اعلام طرح اصلاحات ارضی که با طراحی خود آن‌ها تهیه شده بود، در برخی مناطق خاص دیگر نیز به‌کار گرفته شدند، با حفر چاه‌های عمیق فشار بیش از حد به سفره‌های آبی آورده و موجبات نابودی روستاها و دشت‌های کشور را پس از مدتی فراهم آوردند. البته طرح اصلاحات ارضی خود مبنای بزرگ‌تری برای نابودی کشاورزی ایران فراهم آورد. از جمله مهم‌ترین افرادی که کشاورزان اسرائیلی به‌صورت ویژه اقدام به آبادسازی زمین‌های آن‌ها کردند، عبارت‌اند از: سپهبد حاج‌علی کیا، کیهان یغمائی، سناتور عماد تربتی، ملک تاج علم، شهاب خسروانی، امین مدنی، شمس پهلوی و دولتشاهی. از جمله خدمات کم‌نظیر! اسرائیلی‌ها به ملت ایران تغییر کشت زمین‌های کشاورزی است که با وعده‌ی سودهای هنگفت مثلاً به سراغ کشت پنبه بروند که معمولاً نیز با شکست مواجه می‌شدند؛ و هم زمین‌ها توانایی خودشان را از دست می‌دادند و هم نیازهای کشور به محصولات اصلی دیگر تأمین نمی‌شد. نمونه‌ای را که خود مئیر در خاطراتش ذکر کرده است، در ادامه می‌آوریم. «… یکی دیگر از زمین‌داران بزرگ خوزستان علی فیصلی از سرشناسان خرمشهر بود که از کارشناسان ما خواست زمین‌هایش را سراسر پنبه‌کاری کنیم. در سال ۱۹۶۲، کارشناسان اسرائیلی در برپائی دهکده‌ای نمونه برای استانداری خوزستان در شاپور پیمانی با دولت بستند. کارها همه به خوبی انجام شدند ولی به انگیزه آسان‌گیری‌های کشاورزان بومی و خودداری از انجام دستورهای دریافتی، همه‌ی کاشته‌ها زیر آفتاب داغ سوختند و از میان رفتند. یکی دیگر از بهترین کارشناسان اسرائیلی به نام یعقوب اهرنوف نیز که دویست جریب زمین را برای پنبه‌کاری به دست گرفته بود، به انگیزه کمبود تراکتور، نمک بیش‌ازحد زمین و کاستی در ابزار سم‌پاشی نتوانست برنامه پیش‌بینی‌شده‌اش را آن‌گونه که باید به پایان برساند…» سفیری که سفیر نیست! یکی از روزنامه‌های تهران درباره‌ی مئیر عزری چنین می‌نویسد و با جملات نغزی سعی می‌کند ژرفای اقدامات وی را بازنمایی کند: «سفیری که سفیر نیست، ولی همه‌جا هست. به‌خاطر حفظ منافع بازرگانان کشورش با هر کسی دم‌خور است و با اعمال نفوذ می‌خواهد ایران را از بستن معاهداتی با شرکت‌های آمریکایی بازدارد که مورد پشتیبانی دولت هستند و شرکت‌های متبوع کشور خودش را جایگزین کند.» به عبارت دیگر باید گفت مئیر و دوستانش این‌قدر گاو شیرده پهلوی را خوب می‌دوشیدند که هیچ‌یک حاضر نمی‌شدند اینجا را ترک کنند. مئیر ۱۵ سال سفیر اسرائیل در ایران بود و بعد از اتمام دوره‌ی سفارتش چند سالی نمایندگی بانک روچیلدها و چند شرکت نفتی و بازرگانی را در ایران عهده‌دار شد. خوان پهلوی‌ها برای فرنگیان چنان پرسود بود که هیچ‌کس حاضر نبود از آن دل بکند. در این دوره ایران یک واردکننده‌ی به تمام معناست. واردات از اسرائیل اقلامی چون جوجه‌های یک‌روزه، گاو، گوسفند، محصولات کشاورزی، نهال درخت تا انواع تسلیحات را در بر می‌گیرد. شرکت‌های اسرائیلی به کارهای ساختمانی در ایران مشغول می‌شوند. مثلاً پروژه‌ی احداث شهرک قدس -غرب- به شرکت بریژیت اسرائیل رسید. [۹] در بسیاری از این قراردادها نقش مئیر و دوستانش بسیار چشمگیر است.
ربی مئیر عزری مئیر نیز در مدرسه آلیانس و سپس در کالج انگلیسی ادب این شهر تحصیل می‌کند. او همچنین در سال‌های ۱۳۲۰، ۱۳۲۱ در دانشکده بازرگانی نیز به تحصیل می‌پردازد. مئیر در جوانی، درحالی‌که پدرش نیز به کار «فرستادن یهودیان ایرانی و لهستانی به اسرائیل» مشغول بود، به جنبش خلوتص (HeHalutz) روی آورد. خلوتص جنبش پیشاهنگی جوانان یهودی در زمینه‌ی تعمیق فرهنگ یهودی، آموزش زبان عبری و مهاجرت به اسرائیل فعالیت می‌کرد. وی همچنین با شلمو هیلل -نماینده آژانس یهود- کمیته مهاجرت را راه می‌اندازند. مئیر در سال ۱۳۲۶ دبیری این جنبش در ایران را بر عهده دارد. در این زمان یهودیان ایرانی، عراقی، افغانی و لهستانی از ایران با کمک انجمن‌های یهودی ایران از جمله خلوتص به اسرائیل فرستاده می‌شوند. پیچیدگی‌های این مهاجرت‌ها و شیوه کار یهودیان مسأله‌ای بسیار قابل توجه است. آن­‌ها در سالن اجتماعات گورستان یهودیان تهران مأمنی را برای اسکان موقت یهودیانی که از نقاط مختلف به تهران می‌آمدند فراهم کرده بودند. از سوی دیگر با تأسیس یک دفتر هواپیمایی و ارتباط‌گیری با مقامات بالای شرکت هواپیمایی ایرانین ایرویز (Iranian Airways) از جمله غلامحسین ابتهاج توانستند بهای بلیط‌ها را تا حد زیادی کاهش داده و بسیاری از افراد را که دارای مشکلاتی بودند، با عنایت سفارش‌کنندگان والامقام به‌سوی اسرائیل روانه کنند. نکته‌ی مهم‌تر دراین‌باره این است که بر اساس توافقی که در این بین انجام گرفت، پروازهای مورد نظر برای پرواز به‌سوی رُم و پاریس در مسیری انحرافی اول به‌سوی حیفا یا پایگاه هوائی رامت داوید رفته و مسافران یهودی که خود هم از داستان بی‌خبر بوده‌اند را در آن‌جا پیاده می‌کردند. [۶] سازمان پیشاهنگی برای ارتباط با اسرائیل و عراق از یک سیستم بیسیم مخفیانه در سال‌های ۱۳۲۷ استفاده می‌کرده‌اند. این پیام‌ها به‌وسیله دفتر غزل‌های سلیمان رمزنگاری شده بود. مئیر در سال ۱۹۵۰ خود نیز به اسرائیل می‌رود و در آن‌جا در حزب مپای (Mapai) مشغول به کار می‌شود. هم‌زمان که تلاش ویژه‌ی خود را برای طی کردن پله‌های ترقی در حزب و دیگر بخش‌های اسرائیل به‌خصوص نخست‌وزیری طی می‌کند، نشریه‌ای فارسی‌زبان به‌نام «ستاره شرق» (כוכב המזרח) نیز پایه‌گذاری می‌نماید. این نشریه برای فارسی‌زبانان اسرائیل منتشر شده و تعدادی از شماره‌های آن نیز به ایران فرستاده می‌شود. مأموریت علیه سرزمین مادری در سال ۱۹۵۸ پس از ۸ سال مئیر عزری به‌عنوان سفیر به ایران فرستاده می‌شود. مئیر به‌دلیل آشنایی با فرهنگ و جامعه ایرانی به‌سرعت در پست جدید موفقیت‌هایی به‌دست می‌آورد به‌ویژه آن‌که دوستان قدیمی او این روزها همه در مناصب کشوری و لشگری پست‌های مهمی را بر عهده گرفته‌اند. مئیر علاوه بر این، از زبانی چرب و دستی گشاده! برای برقراری ارتباطات شخصی و بهره‌گرفتن از این دوستی‌ها در زمان‌های لازم برخوردار بود. شیوه‌ی عملکرد مئیر عزری در منصب سفارت اسرائیل در ایران بیشتر از آن‌که رویّه‌ای دیپلماتیک داشته باشد، به‌سان سازمان‌های مافیایی است! بر این اساس شبکه‌ی ارتباطی مئیر با سران صهیونیست‌های ایران، بهائیان و مقامات رژیم پهلوی به‌گونه‌ای است که هیچ‌کس توان اندک انتقادی نسبت به یهودیان و یا رژیم جعلی و غاصب اسرائیل در ایران نداشته و اگر چنین مسئله‌ای نیز رخ دهد به‌سرعت با پاسخ خشن این باند مافیایی روبه‌رو می‌شده است. در این راستا نمونه‌ای از جنایت صهیونیست‌ها در حق مردم ایران را که خود مئیر از آن یاد کرده است در ادامه می‌آوریم. مافیای صهیونیستی ماجرا از این قرار است که بازرگانی یهودی شیر خشک‌های فاسدی را وارد کشور می‌کند که منجر به بیماری بسیاری از کودکان بی‌گناه می‌شود. روزنامه کیهان با انتشار خبر این واقعه از چنین اقداماتی انتقاد کرده و بازرگان یهودی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در واکنش به انتشار این خبر باند مافیایی صهیونیست‌ها در ایران نگران عواقب افشاگری اندک این روزنامه علیه خود می‌شوند. چرا که این روزنامه پیش از این نیز سخنان نیش‌داری علیه آن‌ها منتشر کرده بود. بر این اساس، اعضای این باند در سفارت اسرائیل دور هم جمع شده و به فکر مقابله با کیهان می‌افتند. مئیر خود در این‌باره می‌نویسد: «در پی رایزنی‌هایی پُرجنجال بر آن شدیم تا نخستین گام زورآزمائی را با درخواست پس گرفتن آبونمان‌ها از روزنامه کیهان برداریم؛ و با ندادن آگهی‌های بازرگانی به آن روزنامه تا دو سه ماه آینده نیروی خود را بیازماییم.»از سوی دیگر آن‌ها با تقویت روزنامه اطلاعات، رقیب کیهان در آن زمان، سعی کردند تا با استفاده از اهرم مالی، کیهان را سر جای خودش بنشانند: «کم‌وبیش دو ماه گذشت تا روزی که یکی از بازرگانان هم‌کیشمان که با ژاپنی‌ها دادوستدی گسترده داشت از سوی مصباح‌زاده [مدیرمسئول کیهان] پیامی برایمان آورد که نام‌برده می‌خواهد دیداری با ما داشته باشد.»
چه کسی حکومت می‌کند؟ شبکه مافیایی اسرائیل در ایران به قدری قدرتمند است که همه‌ی مقامات رده اول کشور نیازمند توجه و حمایت او هستند. این مسألهدر اشکال مختلفی قابل رؤیت است. به‌عنوان مثال می‌توان به جشن عروسی دختر ارتشبد ازهاری در سال ۱۹۷۱ اشاره کرد که در جریان این مهمانی، زمانی که عزری وارد می‌شود، ارتشبد ازهاری وی را در صدر مجلس و در کنار خانواده خود جای می‌دهد، ازهاری در این زمان رئیس ستاد بزرگ‌ارتشتاران است، این اقدام ازهاری موجب تعجب همگان می‌شود. مئیر این صحنه را خود چنین توصیف می‌کند: «چشمان گرد سران ارتش ایران و وابستگان نظامی کشورهای بزرگ جهان به‌ویژه آمریکایی‌ها شگفت‌زده مانده بود…» [۱۰] و البته بعید نیست چنین خوش‌نشینی‌هایی در نهایت باعث شده باشد که آمریکایی‌ها به دوران کاری وی در ایران پایان دهند. در روایت دیگری عزری دیدار خود با هویدا، نخست‌وزیر، را چنین روایت می‌کند: «… در پی گفت‌وگوهای روزمره ناگهان پرسید: آیا در تفسیر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اسرائیل یا هر جای دیگر، اظهارنظر در مورد افراد و شخصیت‌ها از همان شیوه‌ای تبعیت می‌کنید که با آقای عَلَم داشتید؟ آیا در کیفیت و کمیت کار خودتان با ما دو نفر به تساوی رفتار می‌کنید؟…» [۱۱] هویدا که شاید بتوان او را قدرتمندترین نخست‌وزیر دوره پهلوی دانست که توانست ۱۳ سال در این منصب باقی بماند، این‌چنین عاجزانه لطف سفیر اسرائیل را گدایی می‌کند و شاید ترس او از مئیر بیشتر از نگرانی‌اش از سوی شاه باشد. هویدا در دیدار دیگری با مئیر در سال ۱۹۷۴، یعنی دو سال پس از اتمام دوره‌ی سفارتش، درباره‌ی توجه شاه به او چنین می‌گوید: «هفته‌ی پیش خدمت شاه شرفیاب بودم، ایشان با افسوس از رفتن شما یاد می‌کردند و می‌پرسیدند چرا از دستگاه‌های دولتی کناره گرفته‌اید؟… با این همه کار شاقی که بر دوش شاه است تعجب می‌کنم چگونه در فکر آینده و توفیق شما هستند، گو این‌که من به یاد ندارم یک نفر سفیر خارجی به اندازه‌ی شما از دست شاه ایران این همه مدال و نشان افتخار گرفته باشد.» [۱۲] باند مافیایی صهیونیست در ایران که مئیر یکی از بزرگان آن است، بر همه‌ی مسائل تسلط دارد. به‌طوری که مئیر در گوشه‌ی دیگری از یادنامه خود به وضوح اعتراف می‌کند که شیوه‌ی کار سفارت اسرائیل در ایران با شیوه‌ی کار دیگر نمایندگی‌ها در ایران متفاوت است و برای هماهنگی کار نیاز نیست از طریق وزارت خارجه و مقامات بالا اقدام کند و بسیاری از کارها را به‌صورت مستقیم با مقامات محلی پیش می‌برد. گویی وی مقامی ایرانی است! [۱۳] نکته‌ی فاجعه‌بارتر در مورد مئیر عزری این است که شاه نیز در مورد وی گفته‌ای ویژه دارد که نشان می‌دهد او نیز مانند دیگر مقامات حکومتش به سفیر اسرائیل وابسته بوده و قدرت خود را متکی به وی می‌دانسته است. این جمله‌ی ویژه را بعد از مرگ شاه، تیمسار امیر فضلی از قول او نقل کرده است: «اگر عزری هنوز در ایران بود، شاید این رویدادها پیش نمی‌آمدند.» [۱۴] آشکارا این جمله نشان می‌دهد قدرت مافیای صهیونیستی در ایران از ساواک نیز بیشتر بوده است. مئیر عزری در سال ۲۰۰۰ کتاب «میراث کوروش» را منتشر کرد. این کتاب نیز نشانه‌ای بی‌بدیل در راستای نمایش اندیشه‌ی «همزاد نشان‌دادنِ تمدن ایرانیان و یهود» است که چند هزار سال تمدن ایران را به آغاز امپراتوری هخامنشی تقلیل می‌دهد! بر اساس این طرح، یهودیان سعی می‌کنند مبدأ تمدن ایران را کوروش قرار داده و از آن‌جا که مشهور است او یهودیان را از بند بخت‌النصر آزاد کرده، یهود را به‌عنوان سرفصل اصلی تاریخ ایران قلمداد کنند. مرکز مئیر عزری برای مطالعات ایران و خلیج‌فارس مئیر عزری همچنین در سال ۲۰۰۶ «مرکز عزری برای مطالعات ایران و خلیج‌فارس» [۱۵] را در دانشگاه حیفا تأسیس کرد. ✍️ محمد کرمانی به‌کوشش: اندیشکده مطالعات یهود پی‌نوشت‌ها: [۱] عزری، مئیر (۱۳۹۳)، خاطرات مئیر عزری اولین سفیر اسرائیل در ایران، به کوشش غلامرضا امامی، نشر علم، تهران، صفحه ۸۶. [۲] ص ۸۷. [۳] ص ۶۹۶. [۴] ص ۲۶. [۵] ص ۳۲. [۶] ص ۶۰. [۷] ص ۲۰۰. [۸] ص ۴۶۵. [۹] ص ۵۱۸. [۱۰] ص ۱۵۵. [۱۱] ص ۷۶۴. [۱۲] ص ۲۸۹. [۱۳] ص ۱۵۷. [۱۴] ص ۲۵۱. [۱۵] The Ezri Center for Iran and Persian Gulf Studies