🖥#قهرمان_بانو | او کوه بود، من دخترکی با یک دبه آب 📗 برش‌هایی از کتاب خانوم‌ماه   🔹 نمی‌دانم چه حس غریبی توی دلم بود که می‌گفت: قدر این روزها را بدانم. همیشه فکر می‌کردم وقتی احساس خوشبختی زیاد سراغ آدم بیاید باید منتظر یک اتفاق بد بود و من دائما منتظر آن اتفاق بد بودم. با این که چند بار منافقین، ماشین حاجی را هدف قرار داده بودند یا تعقیبش می‌کردند و نقشه قتلش را داشتند و موفق نشده بودند، باز هم من نگران چیز مهم‌تری بودم و این اتفاق مهم‌تر بالاخره افتاد. خبر حمله ارتش بعث به ایران مثل یک بمب منفجر شد و همه‌جا پیچید. نمی‌دانم کجا بودم و چه ساعت و لحظه‌ای بود، ولی دقیقاً انگار در چند قدمی پاییز بودیم.   🔹 همه‌چیز در دایره‌ای از روزمرگی بود، بچه‌داری، عروسی، زایمان، مرگ‌و‌میر، خواستگاری و...، اما این زندگی من بود که به شدت سمت تب و تاب و تحول می‌رفت و هیچ‌خبری از روزمرگی در آن نبود. دیگر مثل قبل حاجی را نمی‌دیدم و خبرهایمان از هم کم بود. دائماً برنامه‌های مختلفی داشت، اگر هم به خانه می‌آمد با مهمان‌های زیادی بود که اصلا فرصت نمی‌شد ببینمش و با او حرف بزنم. به خاطر همین سعی می‌کردم شب‌ها را بیدار بمانم و به بهانه‌های خیاطی و کارهای مختلف کنارش بنشینم.   🔹 احساس می‌کردم یک کوه دارد کنار من حرکت می‌کند. چهارشانه و قدبلند، صدایی مردانه اما ملایم، لبخند‌های گرم و نگاه‌های پر از محبت. ترکیبی از مهربانی و جذابیت. سرم را پایین انداخته بودم و قدم به قدمش راه می‌رفتم. قد من به شانه‌اش هم نمی‌رسید. دست‌های من دست یک دختر نوجوان بود، اما دست‌های او بزرگ و گرم و قوی که هیچ‌کاری برایش سخت نبود. به هر چیزی زورش می‌رسید و انگار از آهن و سنگ ساخته شده بود. قدم که برمی‌داشت زمین زیر پایش می‌لرزید.   🔹 دبه آب خیلی سنگین بود. دستم درد گرفت. فکر کردم بهتر باشد دبه را بگذارم روی شانه‌ام. کنار ایستادم و دبه را به زحمت بلند کردم گذاشتم روی شانه! از اولین پیچ کوچه که رد شدم انگار برق من را گرفت. کنار دیوار ایستاده بود و تکیه داده بود به دیوار، انگار که منتظر کسی باشد یا قرار است جایی برود هر چه بود او هم با دیدن من کمی جا خورد. چشمش به من افتاد. نگاهی کوتاه به من کرد. دستپاچه شدم. لبخند آرامی زد و قبل از اینکه حرفی بزند، دبه آب از روی شانه‌ام افتاد. نگاهی به دبه کردم و نگاهی به او که هنوز با همان لبخند دلهره‌آور داشت به من نگاه می‌کرد. از دیوار یکی دو قدم به سمت من آمد تا خواست کلمه‌ای حرف بزند، نفهمیدم چه شد، پا به فرار گذاشتم. 👈 تقریظ رهبر انقلاب بر «خانوم‌ماه» را از اینجا بخوانید رسانه «ریحانه» را دنبال کنید 🖥 @khamenei_reyhaneh

هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم امروز؛ صفحه پانصد و نود و هفت قرآن کریم سوره مبارکه التين سوره مبارکه العلق توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس

هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم صفحه پانصد و نود و هفت قرآن کریم، سوره مبارکه التين سوره مبارکه العلق با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید Farsi.Khamenei.ir

#کلیپ_تصویری راه شهدا ادامه دارد... 🌷 سومین رویداد بزرگ فرهنگی رفیق شهیدم 🔰ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ان‌شاءالله توفیق داشته باشیم که ادامه دهنده راه شهدا باشیم و شرمنده این عزیزان نشویم.... 🇮🇷📍 شهرستان اقلید – مصلای جمعه حسینیه بازار https://eitaa.com/kshohadayefars 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس

#گزارش _ویدیویی کلیپ شماره ۱_قسمت ۳ ✨قسمت سوم گزارش کلی از مراسم استقبال از شهید گمنام شهرستان نی ریز✨ ⭕دیار دلاور مردان گردان کمیل شهرستان فاطمی نی ریز تمام قد به احترام فرزند حضرت زهرا(س) قیام کرد. ✨کاری از رسانه لباس خاکی های کمیته مرکزی خادمین سپاه نی ریز ✨ #شهید_گمنام_سلام #خادم_الشهدا #فاطمیه ✨کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه ناحیه نی ریز✨ ➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/kshohadayefars 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس

🌷روایت عشق 🌷 🌷 پاسدار کمیته انقلاب اسلامی شهید علی برزگر مروستی 🌷 تولد ۹ آذر ۱۳۴۷ شهرستان خاتم استان یزد 🌷 شهادت ۱۰ آذر ۱۳۶۶ شلمچه 🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ بخش‌هایی از #وصیتنامه این شهید عزیز ✅ آمدنم به جبهه برای این است که دفاع از اسلام عزیز کنم، در زمانی که تمام دشمنان در سراسر دنیا تنها هدفشان کوبیدن اسلام است و می خواهند این نور خداوند که در ایران به صورت انقلاب اسلامی به وجود آمده، آن را از بین ببرند و خاموش سازند، من با آگاهی از این حیله‌ی دشمنان، وظیفه ی شرعی خود دانستم تا با جانم که خلاصه تمام وجودم است، از دینم دفاع کنم ✅ اکنون پیامی به ملتهای مسلمان در سراسر دنیا دارم و آن اینکه ای مسلمین دنیا عزت از دست رفته شما به شما بر نمی گردد تا به طرف اسلام روی آورده و مانند ملت شریف ایران به اسلام پایبند باشید ✅ و شما ای ملت ایران این پیام را من با نثار خونم به شما می دهم که هر چه شما کردید با جانتان و مالتان، از اسلام و ولایت فقیه دفاع کنید تا خدا و رسولش (ص) و امام زمان (عج) از شما راضی باشند ✅ وصیتم به شما این است که مدافع اسلام، قرآن، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه باشید و با کفار و منافقین همیشه در ستیز باشید، اگر می خواهید سعادتمند باشید، راه تنها همین است و بس 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدای عزیزی که امروز سالگرد شهادتشان می‌باشد و این شهید عزیز فاتحه باصلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله #در_محضر_نورانی_شهدا https://eitaa.com/kshohadayefars 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس

🎥 پایان ضبط مستند شهید علی اکبر رنجبر الحمدالله به همت سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بسیج و سپاه، بنیاد روایت فتح و با همکاری ستاد کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس و مرحله ضبط مستند شهید علی اکبر رنجبر به پایان رسید. در این مستند تلاش گردیده عملکرد دبیرخانه کنگره شهدای استان فارس و همچنین پرداختن به سیره شهدا در استان فارس به تصویر کشیده شود. https://eitaa.com/kshohadayefars 🇮🇷 کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس