eitaa logo
کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
13.7هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
47 فایل
به استقبال دومین کنگره ملی شهدای استان فارس آبان ماه ۱۴۰۳ با ندای: "فارس، درقله افتخار و شهادت" ادمین : @S_morteza_aleali انعکاس خبر : @Vahid_3101
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "راهی برای رفتن"🌱 📖گزیده:بیانات و کلیدواژه های فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با دست اندرکاران برگزاری کنگره شهدا 🖊 نویسنده:ساجده تقی زاده 📚نوبت چاپ: اول، 1402 بریده ای از کتاب: این راه،راهی است که خوف و حزن ندارد،ترس و اندوه ندارد؛راه خدا است دیگر؛در این راه بایستی ثابت قدم بود،در این راه بایستی با قدرت حرکت کرد،در این راه باید با وسوسه های دشمنان متزلزل نشد. در پایانِ راهی که شما می روید«لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» نه ترس است نه اندوه. سید علی خامنه ای/یازدهم آذرماه 1400 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "چشم لشکر"🌱 📖گزیده:روایت حسن خسروانی از هشت سال جنگ تحمیلی 🖊 نویسنده:کیوان نوری کوچی،سعیده سادات حسینی 📚نوبت چاپ: اول، 1402 بریده ای از کتاب: راهی شدیم.هرچه در مسیر می دیدیم،می نوشتیم.مثلاً می نوشتیم:«پی ام پی گلوله خورده،تانکر آبی و الوار چوبی گوشه ای افتاده.»به همین شکل نوشتیم و تا خط رفتیم.حدوداً نزدیکی های ظهر به سنگردیدبانی رسیدیم.همه بچه ها هم جمع شدند.کل سنگر را پوشانده بودندو فقط سوراخی برای چشمی دوربین باز بود.دوربینی داخل سنگردیدبانی قرار داشت که قرار شد همه به ترتیب موقعیت عراقی ها را ببینند.عراقی ها متوجه حضور ما شدند و شروع به تیراندازی کردند.کمین عراقی ها نزدیک بود.قبل از خط پنج شش تا کمین در دل زمین حفر کرده بودند.نوبت من شد که با دوربین نگاه کنم،حدود پنج دقیقه کل منطقه را دیدم.بعد نوبت یکی از بچه ها شد.تا داخل سنگر رفت و خواست نگاه کند،سه تاتیر از سوراخ دوربین داخل داخل آمد،آخی گفت و بر زمین افتاد.دقیقاً در چشمی دوربین زده بودند... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "در قاب خاطرات"🌱 📖گزیده:خاطرات دانش آموزان شهید استان فارس 🖊 نویسنده:علی مرادی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: در آخرین مرخصی و قبل از اینکه برای دفعه ی دوم اعزام شود،توی یکی ار قبرهای خالی که برای شهدا آماده کرده بودند،خوابیده وآرزوی شهادت کرده بود.شاید بعضی ها بگویند خیال بافی است اما یکی از عکس هایی که از او مانده،شاهد این ادعاست: اینجانب قربانعلی در تاریخ 1365/10/30 در قبر یکی از شهداآرزوی شهادت می کند. بهار آمدهمه شادند،غیر از من که غمناکم منم روزی شوم خرم که لاله روید از خاکم. قریب دوماه بعد و در عملیات کربلای 8،قربانعلی به آرزویش رسید. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس 📖گزیده:روایت هایی درباره خلبان سرلشکر شهید عباس دوران 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: دوم، 1403 چکیده ای از کتاب منزل دایی ما چند کوچه پایین تر از خانه پدری مان بود. وقتی به سمت در رفت،جوراب نپوشید و وارد حیاط شد.بدون اینکه کفش کفش پا کند،پابرهنه به سمت در حیاط رفت. دنبالش رفتم و پرسیدم:«عباس چرا کفش نمی پوشی ؟ چرا پابرهنه؟» گفت:«می خواهم مزه خاک وطنم را با همه وجودم حس کنم.» کوچه های محل خاکی بود.گفتم :«عباس،اول که زشت است.بعد هم پایت روی این سنگ ها و آشغال های کوچه زخم می شود.» خندید و رفت. یک ساعتی طول کشید که برگشت. تکه شیشه ای به کف پایش رفته و زخمی شده بود. نشست، پایش را شست و پانسمان کرد.گفتم:« دیدی،رفتی خودت را زخمی کردی و برگشتی؟!ارزشش را داشت ؟» گفت:«بله،ارزشش را داشت.من مدت ها چشم انتظار این خاک بودم.دوست داشتم با ذره ذره وجودم این خاک را حس کنم.» 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
✨مسابقه کتابخوانی "غروب آخرین روز" ✨ برای تهیه کتاب،شرکت در مسابقه و ارسال محتوا به @Ftm_dhghn1 در پیام رسان های بله و ایتا، پیام بفرستید. 🔸تولید محتوا می‌تواند به صورت پادکست، موشن گرافی، پوستر و کلیپ و ... باشد🔸 ✨مهلت ارسال آثار تا ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۴✨ 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
ابتدای سفر 🚌 گفتند خوب ببینید تا بتوانید خوب بنویسید... ✍️🏻 ذهنمان درگیرش شده بود! 🧠 مگر همه ما به یک مکان مشخص نمی‌رویم؟! 📍 بالای تپه‌ای ایستاده‌ایم 🏞 یکی تانکی را می‌بیند 👀 یکی با دست مسجدی با گنبد آبی را نشان می‌دهد🌀 یکی به دنبال جزئیات است و نوشته‌های هر پرچم را بررسی می‌کند 🚩 خلاصه که هر کس متناسب با حال و هوایش 🌤 چیزی را می‌بیند و درک می‌کند که مختص خود اوست... 🦋 آری پنجره چشم هر کس چیزی را می‌بیند که در آنچه که می‌تواند روایت کند تاثیر دارد! 📝 اینک نوبت به تو رسیده! 🫵🏻 از دریچه چشمان خودت روایت کن آن‌ چه را که فقط تو می‌بینی... ❤️ *❣️مسابقه دانش‌آموزی حکایت همچنان باقیست...❣️* (روایت‌نویسی سفر به مناطق جنگی جنوب کشور🌴) ⏳️ مهلت ارسال آثار: ۳ اسفند ماه ۱۴۰۳ 📤 نحوه ارسال: به آیدی @Ftm_dhghn1 در پیام‌رسان ایتا و بله
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "آسمان زیر آب"🌱 📖گزیده: خاطرات غواصان لشکر 19 فجر، در 98 صفحه 🖊 نویسنده: علیرضا فخرایی 📚نوبت چاپ: اول 1403 بریده ای از کتاب: وقتی رفتم قسمت غواص ها، یک بار که یکی از بچه ها راه می رفتیم، دیدم پشت یک تپه، یک قبر کنده شده. گفتم: "این قبر مال کیه؟" گفت: "مال همه" -همه یعنی کیا؟ -همه بچه های اطلاعات عملیات، غواص ها، حتی خودت. -یعنی چی؟ -هرکی میاد توی این واحد، درست مثل این که از همون روز اول قبر خودش رو با دست خودش کنده. هر روز ممکنه شهید بشی. بچه ها شب که می شه، آخر وقت ها می رن می خوابن توی قبر و با خودشون خلوت می کنن... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "من غدیری ام"🌱 📖گزیده: شهید حاج علی کسایی "مستند روایی" 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: با هم رفته بودیم گلزار شهدا؛ جایی که سعی می کرد هر هفته وقت بگذارد و سری به آنجا بزند. یاد رفقای شهیدش کرد و با صبر و حوصله به آن ها سر زد. بعد آمدیم همان جایی که حالا برایش قبر حفر کرده بودند. ایستاد و گفت:«محمود،به خدا من دیگه خسته شدم!» _از چی خسته شدی؟! _من دیگه طاقت زنده موندن ندارم. _چرا؟! _همه دوست هام رفتن .دویست نفر از کسایی که یا دوستم بودند یا شاگردم،توی همین گلزار شهدا دفن شدن.من از روی این ها خجالت می کشم که هنوز زنده ام. می ترسم جنگ تمام بشه و من شهید نشده باشم. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "جلوتر از خاکریز"🌱 📖گزیده: مجموعه خاطرات شناسایی 🖊 نویسنده: عبدالله عمیدی 📚نوبت چاپ: اول، 1402 بریده ای از کتاب: بعداز حرکت هم آیه ی «وجلعنا...» را خواندیم، چون برایمان پشتوانه ی محکمی بود.بالاخره به طرف جلو حرکت کردیم.وقتی مقداری راه رفتیم،مجید به من گفت که صدای خش خش بیسیم و صدای پا می آید! شناسایی رفتن ما پارتیزانی بود؛یعنی هیچ امکاناتی مثل بیسیم که دست و پا گیر بود،با خود نمی بردیم.ولی عراقی ها می آوردند و ما نمی دانستیم. فهمیدیم تعدادی عراقی مارا محاصره کرده اند... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "بانوی جبهه ها " 🌱 📖گزیده: شعر انقلاب و دفاع مقدس 🖊 نویسنده:پروانه نجاتی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: کتاب حاضر ترکیبی از اشعار سرکار خانم پروانه نجاتی است در قالب چهار دفتر و با محوریت دفاع مقدس،ایثارگر و جهاد از خانم پروانه نجاتی. برخی از موفقیت های ادبی خانم نجاتی: _برنده جایزه قلم زرین ایران _برنده کتاب سال دفاع مقدس _برنده کتاب فصل ایران _شاعر برگزیده دفاع مقدس _شعر خوانی در محافل بین المللی بلغارستان،تاجیکستان،لبنان،آلمان و عربستان. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "گفتند نمی شود " 🌱 📖گزیده:مروری بر ابتکارات مهندسی رزمی،جهاد سازندگی فارس در دوران دفاع مقدس 🖊 نویسنده:محمد حسین عظیمی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: بعضی از آقایان و متخصصان که در کشورهای مختلف مثل ایتالیا و آمریکا دوره دیده بودند،با بحث کلک یا پل شناور با حالت تمسخر برخورد می کردند و می گفتند باید حداقل در ساحل خودی و دشمن دو تا دکل به ارتفاع صدتا دویست متر نصب کنیدتا افت کابل ها را در زمان حرکت خنثی کند که به دلیل تسلط دشمن بر رودخانه این کار امکان پذیر نیست.این آقایان خیلی با قدرت و قوت می گفتندکه از نظر محاسبات ریاضی اصلاََ جواب نمی دهد؛اما بچه های جهاد با شهامت و جسارت در حضور فرماندهان اصلی جنگ قول دادندکه این کار هم شدنی است؛البته بعدها در منطقه جنوب یکی ازهمان متخصصان را که مسئولیت بالایی هم داشت دیدم.اتفاقاََ باهم روی یکی از خضرها که بچه های جهاد فارس روی کارون داشتند،سوار شدیم.کمتر از پنج دقیقه طول کشید تا از این طرف کارون به آن طرف رفتیم.گفتم این همان چیزی است که بچه ها می گفتند.این آقا آنجایی پی برد که جهادگران هر چه میگفتند،عمل می کردند. 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس