eitaa logo
خانه ایثار نجف آباد
1.9هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
8 فایل
⭕️نجف آباد، قدس غربی. ⭕️ شروع فعالیت از شهریور1399. با حمایت «شهرداری نجف آباد » و استفاده از منابع مختلف از جمله آرشیو «کنگره شهدای نجف آباد» ⭕️ شرعی و قانونی اجازه دارید حتی بدون ذکر منبع، از مطالب این کانال استفاده کنید. @njf_sakha ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
اصغر 0 واثقی.نجف آباد.اواسط تیر65. فاو.mp3
1.86M
⭕️ مصاحبه با اصغر واثقی از نجف آباد. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
ذبیح الله 0 جوانمرد. خمینی شهر.اواسط تیر65. فاو.mp3
805.8K
⭕️ مصاحبه با ذبیح الله جوانمرد از خمینی شهر. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
عبدالله 0 جعفری.لنجان سفلی.اواسط تیر65. فاو.mp3
1.4M
⭕️ مصاحبه با عبدالله جعفری از لنجان سفلی. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
اصغر 0 یزدانی.مبارکه.اواسط تیر65. فاو.mp3
922.3K
⭕️ مصاحبه با اصغر یزدانی از مبارکه. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
رمضانعلی 0 جلالی.خمینی شهر.اواسط تیر65. فاو.mp3
1.14M
⭕️ مصاحبه با رمضانعلی جلالی از خمینی شهر. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ اواخر آبان 60. شوش. مقر نیروهای نجف آباد بعد از عملیات طریق القدس. در آستانه تشکیل تیپ 8 نجف اشرف
⭕️ مخاطب: سلام. نفر هفتم نشسته از چپ جانباز قطع پا، علیرضا احمدی می باشند. ⭕️ مخاطب: سلام. نفر چهارم از چپ پاسدار بازنشسته محمدحسن عباسی بازنشسته لشکر۸نجف، اهل و ساکن نجف آباد است. 🆔@ksn2500 🆔 aparat.com/ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ مصاحبه با اصغر واثقی از نجف آباد. رزمنده یکی از گردان های پیاده لشکر 8 نجف اشرف. اواسط تیر 65. خط
⭕️ مخاطب: سلام. ایشان اصغر واثقی جانباز و پاسداربازنشسته لشکر۸نجف و اهل روستای خونداب ازبخش مهردشت شهرستان نجف آباد میباشند که احتمالا در حال حاضر ساکن نجف آباد هستند. 🆔@ksn2500 🆔 aparat.com/ksn2500
⭕️ سخنرانی محمد پاکپور در لشکر8 در سال77 آذر77، هم‌زمان با ایام میلاد امام حسین و روز پاسدار، لشکر8نجف‌اشرف مراسمی در نمازخانه پادگان عاشورا در نجف‌آباد برگزار می‌کند که طی آن بیشتر پاسداران و سربازان وظیفه لشکر حضور دارند. در این مراسم، محمد پاکپور فرماندۀ وقت لشکر و حجت‌الاسلام بِلباسی مسئول وقت حوزه نمایندگی ولی‌فقیه سخنرانی می‌کنند که در این فیلم، صحبت‌های این دو نفر نشان داده می‌شود. در ابتدای فیلم، فیلم‌بردار که به احتمال قوی علیرضا محمدی از پاسداران جوان لشکر است، ورودی نمازخانه و تابلوهای نصب شده در این محدوده را نشان می‌دهد که بر روی آن‌ها، تصاویری از دوران دفاع‌مقدس و مقطع پس از آن دیده می‌شود. در نمای بعدی، دوربین به داخل نمازخانه رفته و حاضرین را نشان می‌دهد که در یکی از اولین نماها، حجت‌الاسلام یدالله پورهادی امام‌جمعه وقت نجف‌آباد را در کنار پاکپور، بلباسی، برخی مسئولان لشکر و تعدادی از والدین شهدای پاسدار لشکر نشان می‌دهد. هم‌زمان، صدای پاسداری شنیده می‌شود که در جایگاه، مشغول خواندن متنی است که بخشی از آن در محکومیت فضاهای سیاسی و فرهنگی ایجاد شده در سطح کشور است. این مقطع زمانی، مصادف با اولین دوره ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی و دوران موسوم به اصلاحات بود. در ادامه حجت‌الاسلام بلباسی صحبت کرده و پس از او محمد پاکپور سخنرانی می‌کند. در انتهای فیلم نیز مجری برنامه از حجت‌الاسلام پورهادی برای سخنرانی دعوت می‌کند. یکی از نکات جالب این فیلم، تعداد زیاد سربازان وظیفه است به طوری‌که جمعیت آن‌ها، بیشتر فضای نمازخانه را پُر کرده. 📌این فیلم، طی دو بخش در مطالب بعدی منتشر می شود. 🆔@ksn2500 🆔 aparat.com/ksn2500
حسین 0 پابسته.شاهرود. .بهار65. بعد والفجر8. فاو.mp3
797.7K
⭕️ مصاحبه با حسین پابسته از شاهرود. رزمنده گردان یا مهدی لشکر 8 نجف اشرف. بهار 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو. @ksn2500
حسینعلی 0 خانی. گرمسار. بهار65. بعد والفجر8. فاو.mp3
662.7K
⭕️ مصاحبه با حسینعلی خانی از گرمسار. رزمنده لشکر 8 نجف اشرف. بهار 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
رضا 0عامری. کاشان .اسفند65. بعد کربلای5. فاو.mp3
544.8K
⭕️ مصاحبه با رضا عامری از کاشان. رزمنده لشکر 8 نجف اشرف. اسفند 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
عبدالله 0 محمدرضایی. قزوین . اسفند65. بعد کربلای5. فاو.mp3
605.5K
⭕️ مصاحبه با عبدالله محمد رضایی از شال قزوین. رزمنده واحد ادوات لشکر 8 نجف اشرف. اسفند 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
فرج الله 0 بابایی . لنجان سفلی . اسفند65. بعد کربلای5. فاو.mp3
1.25M
⭕️ مصاحبه با فرج الله بابایی از لنجان سفلی. رزمنده واحد ادوات لشکر 8 نجف اشرف. اسفند 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
مصطفی 0 بیگی . زنجان . بهار65. بعد والفجر8. فاو.mp3
413.3K
⭕️ مصاحبه با مصطفی بیگی از زنجان. رزمنده لشکر 8 نجف اشرف. بهار 65. خط پدافندی شبه جزیره فاو عراق. @ksn2500
⭕️ دو تصویر مربوط به فعالیت های جهاد سازندگی نجف آباد در دوران دفاع مقدس. احتمال دارد این تصاویر مربوط به فعالیت های این مجموعه در جریان عملیات والفجر4 در حوالی بانه در پاییز 62 باشد. @ksn2500
⭕️ شهید غلامرضا حاج‌صادقیان فرزند حسن. 31 تیر 61 در 27 سالگی طی عملیات رمضان در شرق بصره به شهادت رسید و در قطعه دو، ردیف پنج گلزار شهدای نجف‌آباد به خاک سپرده شد. @ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ شهید غلامرضا حاج‌صادقیان فرزند حسن. 31 تیر 61 در 27 سالگی طی عملیات رمضان در شرق بصره به شهادت رس
⭕️ بخشی از وصیت نامه شهید غلامرضا حاج صادقیان فرزند حسن (نفر اول از راست): «وصی قانونی و شرعی خود پدر بزرگوارم حاج حسن حاج صادقیان قرار دادم که وجوهی که در بانک در دفترچه موجود می باشد دریافت کنید و برای دوسال نماز وروزه که ممکن است درایام صغارت و کوچکی فوت شده باشد بدهید و چنانچه باقی مانده جنابعالی طبق میل و اراده خود عمل نمائید و تعلق به شما دارد. درثانی از پدر گرامی استدعا دارم رضایت والده ام را نسبت به من فراهم سازد. در پایان چنانچه مشمول ارثیه شدم با میل خود مخارج مسجد و یاحمام ویا مدرسه یا حسینیه نمائید.» @ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ بخشی از وصیت نامه شهید غلامرضا حاج صادقیان فرزند حسن (نفر اول از راست): «وصی قانونی و شرعی خود پد
⭕️ «پروانه حمل شهید»، برگه ای که در مقاطعی از دوران دفاع مقدس، جهت انتقال پیکر شهدا از جبهه به زادگاهشان صادر می شد. @ksn2500
⭕️ تصویری از شهیدان مهدی زین الدین (نشسته) و احمد کاظمی در کنار صادق آهنگران مداح شناخته شده دوران دفاع مقدس. @ksn2500
⭕️ آزاده و رزمنده شهید مسعود معمار فرزند غلامحسین. نفر وسط در ردیف ایستاده ها. 5 آذر 80 در 43 سالگی بر اثر شدت عوامل جانبازی به شهادت رسید و در گلزار شهدای یزدانشهر به خاک سپرده شد. شهید معمار، متولد شهر آغاجاری خوزستان بود و در زمان انجام خدمت نظام وظیفه در ارتش طی دوران دفاع‌مقدس، به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. شهید معمار در زمان شهادت دانشجوی رشته خاک‌شناسی دانشگاه خمینی‌شهر و نیروی آموزش و پرورش نجف‌آباد محسوب می‌شد. @ksn2500
⭕️ از صبح دومین روز،گرسنگی رویِ درد را کم کرد. رفتم سراغ مرق های کنار آب. علفهایی شبیه سیخ «سیخور» که بعید میدانم حیوانی از آن میخورد. چند تایی را به دندان گرفتم ولی تلاشم ثمر نداد. مرق ها با کاهش آب، به سرعت خشک می شدند. هدف بعدی، علف های نرمتر کنارۀ جوی بودند. چنگ زدم و ده بیست نخ کندم. در آب تکان دادم تا گِلشان تمیز شود. مزۀ بسیار تلخش پشیمانم کرد. تُف کردم و چندباری دهانم را با آب شست وشو دادم. یکبار دیگه به علفها فرصت خورده شدن دادم که اینبار هم نتیجه نگرفتم. دوباره به خوردن گِل رسیدم که این انتخاب نیز من را به جایی نرساند. در گِل و لای کنارۀ آب مقداری جست وجو کردم، چیزِ خوردنی نبود. صید ماهی های داخل آب، «فِرزی» نیاز داشت که نداشتم. خطر خفگی و گیرافتادن در گل و لای، اجازۀ امتحان نمی داد. برگِ درختی پیدا نمیشد، فقط مقداری برگ بید دیدم که باد از دسترسم خارج کرده بود. گنجشک و پرنده اطرافم زیاد بودند ولی با آن شرایط جسمی توانی برای حرکت نداشتم؛ چه برسد به شکار پرنده و چرنده! از حشرات، قورباغه، مارمولک و امثال آن چیزی ندیدم تا برای خوردنش وسوسه شوم. چاره ای نبود، هر آب خوردن نیتی خاص داشت. یکبار برای تشنگی و دفعۀ دیگر جهت گرسنگی. حالت دوم، آداب خودش را داشت؛ چشمها را بسته و «بسم الله» میگفتم. تا سه شب اول، به پیدا شدن امیدوار بودم. کسی نیامد و «مُردن» شد تنها امیدم. از نرسیدن بچه ها خیلی ناراحت بودم و خیلی سوالات ذهنم را درگیر کرده بود. احتمال میدادم، مشکل من عملیات را عقب انداخته یا گوینده اسیر شده و حرفی از من نزده باشد. بارها وسوسه شدم، یِه طوری عراقیها را خبر کنم تا از این وضع خارج شوم. تیرِ خلاص دشمن، گزینۀ مطلوبی بود. اسارت اما پایان خوبی نبود؛ احتمال داشت حرفهایی از جزئیات عملیات زده و تمام زحمات بچه ها مثل شناسایی سورکوه بر باد رود. امیدم همچنان به مرگ بود. عراقیها به خوبی پیدا بودند، میدان مین شان را تقویت کرده، سیم خاردار جدید کشیده یا مین اضافه میکردند. صدای تردد موتور سیکلت و چکش زدنشان خیلی زلال به گوش می رسید. میشد دادی بزنم، دستی تکان داده یا تکهای لباس سرِ چوب کنم. اشهدی در کار نبود و هر لحظه چشم به راه مرگ بودم. صبحها امید بیشتری برای مردن داشتم؛ «دَهَنَم قُفل میشه و خفه میشم.» 📌 بخش هایی از خاطرات رزمنده جانباز اکبر کاظمی در کتاب «معجزه شیلر»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س) 🆔@ksn2500 🆔 aparat.com/ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ از صبح دومین روز،گرسنگی رویِ درد را کم کرد. رفتم سراغ مرق های کنار آب. علفهایی شبیه سیخ «سیخور» ک
⭕️ تخریب چی لشکر8 نجف اشرف که به واحد اطلاعات عملیات مامور شده پس از رفتن روی مین، نزدیک به 15شبانه روز با بدنی مجروح و تنها با خوردن آب بین مرگ و زندگی تردد می کند تا معجزه وار در اولین صبح عملیات والفجر4 موقتا از خطر مرگ نجات داده شود. این البته پایان ماجرا نیست و «اکبر کاظمی» که سال ها بعد بابک حمیدیان در فیلم منتسب به او بازی می کند، دوبار دیگر تا آستانه کشته شدن توسط ایرانی ها پیش می رود. @ksn2500
⭕️ پاسدار شهید مدافع حرم موسی جمشیدیان، نیروی لشکر8نجف ‌اشرف، 14 آبان94 در 32 سالگی در جنوب حلب به شهادت رسید و در گلزار شهدای قلعه سفید به خاک سپرده شد. @ksn2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ پاسدار شهید مدافع حرم موسی جمشیدیان، نیروی لشکر8نجف ‌اشرف، 14 آبان94 در 32 سالگی در جنوب حلب به ش
⭕️ پاسدار شهید مدافع حرم موسی جمشیدیان در کنار پاسدار شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده اولین شهید مدافع حرم استان اصفهان. @ksn2500