#فصل_خادمی
#روایت_خادمی
__________________________________
▪️مجموعه تصاویر بالا گوشهای از فعالیت طلبه مجاهد و مهاجر إلی الله، علی حسین پور در یک مسجد در منطقه خیرآباد یزد است.
❓امّا چی شد اینجوری شد⁉️
🔹برای رسیدن به جایگاه رفیع #خادمی نکته اوّل صبر و استقامت و نترسیدن از لوم لایم است. مردم در نگاه اوّل مشغول بررسی رفتار یک طلبه هستند و بعد از ایجاد اعتماد و الفت است که، زمینه های خدمت را به طلبه تعارف میکنند.
⚠️امّا همین جا لازم است تا طلبه پیش از قبول مسئولیت ،با کسب مهارتها و مشورت با بزرگان از هر گونه اقدام سریع و عجولانه پرهیز کند.
💠علی آقای حسین پور ما علاوه بر نااُمید نشدن، سعی کرده با صرف زمان و به تدریج اشتیاق را در مردم منطقه ایجاد کند تا از خدمات ایشان استفاده کنند. ایشان ارتباط مستمر خود را قدم به قدم با افراد مختلف در طول سال و در فرصتهای بوجود آمده حفظ کرده اند.
🔹حضور در محیط های خدماتی _البته آشپزخانه باید قدم آخر باشد چون اونجا صاحب زیاد داره😅_ باعث شده تا مردم شوق خدمت خالصانه را در وجود خادم حس کنند و بعد از آن مطالبه ها شروع میشود.
🔸امّا علاوه بر ارتباط با مردم، یک خادم باید با شناخت زمینه های مختلفِ خدمت در منطقه مثل دانشگاه و بوستانها و ... و نیز تسهیلاتی که ارگانهای مختلف می توانند در ارائه خدمات به مردم متقبل شوند، به مردم در کسب خدمات یاری برساند.
🕌 کانون تبلیغی مدرسه علمیه معصومیه |
حوزه علمیه قم
#فصل_خادمی
#روایت_خادمی
_________________________
💠این تصاویر گوشه ای از زحمات یک هسته تبلیغی در استان تهران است که در مسجد شهید شاه آبادی تهران متمرکز هستند و طلاب در معیت استاد بزرگوار طاولی -حفظه الله- مشغول #خادمی هستند.
⁉️الآن هسته های تبلیغی دقیقا چه میکنند، آیا بدون هیچ زمینه ای باید رفت بالا منبر و روضه خوانی کرد و هیأت چند هزار نفری رو هدایت کرد🤯
⁉️امسال قراره که همه مستقیم وارد کار تبلیغی و تربیتی بشیم و آزمون و خطا کنیم.
🔸واقعش این است که در یک تجربه متفاوت و شروع یک حرکت، خیلی مهمه که قدم به قدم و در گام های مشخصی به تدریج کار رو پیش ببریم.
🔶برای این دغدغه ها طلاب برخی هسته ها که از ظرفیت های مناسبی از قبل برخوردارند می توانند در معیت اساتید معین و یا مبلغین مجرّب در هر هسته استانی قدم به قدم با کار تبلیغ و تربیت آشنا شوند.
🔹این همکاری و کار تشکیلاتی علاوه بر آثار اجتماعی فراوان برای مخاطب و عامه مردم ، باعث ارتقاء توانایی های اعضای هسته های استانی میشه و به اُمید خدا در آینده هر یک از اعضا میتوانند در موقعیتهای مختلف استان تشکیل هسته های جدیدی بدهند.
🔷فلذا الآن فقط شما باید بسم الله بگید و وارد گود بشید تا با مدد صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف با گوشه های مختلف کار تبلیغی و تربیتی آشنا بشید.
🕌 کانون تبلیغی مدرسه علمیه معصومیه |
حوزه علمیه قم
#روایت_خادمی
#ایده_تبیینی
#یادداشت_وارده
🔹تحول در نگاه انسان به خود و هستی و ایجاد نظام رفتاری متناسب با آن
اولین کارکرد دین برای بشر این بوده است که او را از کوته بینی و بیخبری نسبت به گستره بیکران عالم هستی نجات داده است.
دین، انسان محصور در چهاردیواری دنیای مادی را از انحصار ابزارهای حسّی بیرون آورد و او را به ابزارهای فهم والا و عمیقتری همچون عقل، شهود و وحی راهنمایی کرد (تحول در معرفتشناسی بشر)
🎍بعلاوه با گشودن افقهای دورتر، به او تعلیم داد که عالم هستی در هر دو بعد زمان و مکان تا بینهایت کشیده شده است؛ نه آفرینش محدود به دنیاست و نه عمر انسان و عالم هستی محدود به مرگ و فروپاشی این جهانیاست (تحول در هستیشناسی بشر)
🌾علاوه بر این و مبتنی بر دو کارکرد گفته شده، دین دستگاهی جدید از بایدها و نبایدها سامان داد و دغدغهی انسان مضطرب را برای سعادت و خوشبختی ابدی با راهبرد رشد متوازن در همه ابعاد، تضمین کرد و اگر چنین نمیکرد آرامش روحی و روانی بشر، یکسره تبدیل به تشویش، معضلات روحی، جرایم رفتاری و پوچی و بیمعنایی در زندگی میشد.
✅ وقتی این را به زبان ساده برای یک دامدار روستایی که یک ساعتی میهمان خانه او بودیم گفتم، پاسخ شنیدم:
بله والله!
اگر دین نباشه مردم مثل گرگ همدیگه رو میدرند!
توماس هابز هم در آغاز عصر پیشرفت مادی غرب گفته بود "انسان گرگ انسان است" و راست میگفت!
اگر دین نباشد انسان گرگ انسان است؛
وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
🍃🌸🍃
♻️ ادامه کارکردهای دین را در کانال
حجت الاسلام فرامرزي بیابید.
#روایت_خادمی
#تجربه_نگاری
#یادداشت_وارده
#تبلیغ_دانش_آموزی
💡 روز اولی بود که راهی مدرسه ای شده بودیم برای تبلیغ، یکی از دبیرستان های دوره اول شهر تهران. تا ظهر، شرایط برای کلاس رفتن جور نشد و به احترام مسئولین مدرسه، بی خیال کلاس رفتن شدم و به همراه دانش آموزان رفتم به یک برنامه قرآنی که چند سازمان با همکاری هم در یک مسجد نزدیک مدرسه تدارک دیده بودند. برنامه خوبی بود، اما من در آن بیکار بودم تقریباً. کمی کسل کننده بود، ولی حسنش این بود که کمی با بعضی بچه ها ارتباط گرفتم و کمی هم، حال و هوای مدرسه شان را فهمیدم...
👌 نزدیک ظهر برگشتیم مدرسه. از صبح، مدیر محترم مدرسه برای نماز ظهر از من قول گرفته بود. البته من هم به عنوان یک آخوندِ موقعیت شناس😊، همان موقع فهمیده بودم که نباید مفتکی نماز بخوانم و پرسیده بودم: «سر نماز میشه یه کم صحبت کرد؟» و جواب گرفته بودم: «بله، گاهی منم پنج دقیقه صحبت میکنم».
🎤 اذان شد و ایستادیم به نماز. نماز ظهر که تمام شد، یکی از مسئولین مدرسه گفت: «حاج آقا بفرمائید...» سریع ایستادم و ظرف شاید سه دقیقه گفتم: «این هفته قراره یه اتفاق مهم بیفته، کی میدونه چه اتفاقی؟» یکی از بچه ها گفت: «ماه رمضون شروع میشه» گفتم: «چرا مهمه؟» یکیشان گفت: «مهمونی خداس» پاسخش، تحسین برانگیز بود🌺 گفتم: «خب این کلمه مهمونی خدا رو چون خیلی شنیدیم، برامون عادی شده و بِش کم فکر کردیم. یه سؤال اینه که، هر مهمونی رفتنی، یه آدابی داره، مثلاً ما وقتی خونه دوستمون مهمونی میریم، همین طوری نمیریم، لباسای بهتر و مرتب تری می پوشیم و ... حالا آداب مهمونی خدا چیه؟ یه سؤال مهم دیگه اینه که مهمونی بدون پذیرایی که نمیشه! پذیرایی مهمونی خدا چیه؟ هر مهمونی یه هدفی داره، گاهی میریم مهمونی که دوست یا فامیلمون رو ببینیم، گاهی برای عرض تبریک و تسلیت و ... هدف این مهمونی خدا چی هست؟» بعد گفتم: «این هفته قراره ایشالا سر کلاسای شما بیام و به این سؤالا جواب بدم. همین. یه صلوات بفرستید» و نماز عصر رو شروع کردم.
✅ بعد نماز، رفتم سر یکی از کلاس های هفتم. سر صحبت را از همین سؤالات بین دو نماز باز کردم. البته اکثرشان، موقع نماز نبودند و سؤالات من را نشنیده بودند. حرف هایم را تکرار کردم و سؤالات را روی تابلو نوشتم.
🔰 آداب مهمانی خدا به احکام روزه داری و واجبات روزه وصل شد. به کمک دانش آموزان، یکی یکی مُبطِلات روزه را تکمیل کردیم و روی تابلو نوشتیم و به بهانه برخی از مبطلات روزه، پای مباحث مربوط به سن تکلیف و معنای تکلیف (که بزرگ شدن و مسئولیت پذیری است و یعنی این که دیگر خدا ما را بچه حساب نمی کند) و بلوغ و البته عفت و پاکدامنی به میان آمد و در این بین، گریزهایی هم به خداشناسی داشتیم.
🔰 سؤال جذاب پذیرایی را خود بچه ها با ثواب، برکات و آثار مختلف روزه داری پاسخ دادند. البته برایشان توضیح دادم که یک روزه صحیح داریم و یک روزه مقبول و گفتم: «کسی که روزه ش علاوه بر این که صحیحه، یعنی احکام روزه رو رعایت میکنه، قبول هم هس، یعنی گناه دیگه ای هم نمیکنه، یه پذیرایی ویژه داره» فایده این حرف این بود که مثلاً وقتی می پرسیدند: «غیبتم روزه رو باطل میکنه؟» یا «اگه کسی نماز نخونه، روزش باطله؟» (که از این سؤالات زیاد داشتند) می گفتم: «نه، اما روزه ش قبول نیس و اون پذیرایی ویژه، روزیش نمیشه» پذیرایی ویژه رو تا آخر ساعت نگه داشتم و نگفتم چی هست و فقط مدام، در جواب همین سؤالات بچه ها، تکرارش می کردم...
🔰 لابلای همین بحث ها، یکی از اهداف اصلی مهمانی خدا را بر اساس عبارت «لعلکم تتقون» در آیه شریفه، تمرین بندگی خدا معرفی کردم و گفتم: «خدایی که خالق عالمه و علم بی نهایت داره و از هر کسی به ما مهربون تره، اگه به ما دستورایی میده، برای خوشبختی خودمونه. منتها ما گاهی عادت کردیم غفلت کنیم و به حرف خدا گوش ندیم. یکی از هدفای روزه گرفتن، اینه که وقتی یه ماه تمرین کردیم به حرفای خدا گوش بدیم و جلوی نفس خودمون رو توی خوردن و آشامیدن بگیریم، میتونیم راحت، همه سال به حرف خدا گوش بدیم، چون یه ماه تمرین کردیم...»
😌 و البته تا اواخر کلاس، پذیرایی ویژه را نگفتم تا خوب کنجکاو شوند...
❇️ در تمام کلاس های هفتم و هشتمی که در طول هفته رفتم، همین بحث را شروع کردم و پی گرفتم. واقعاً خوب و مفید بود...
🔹حجت الاسلام کچویی
🕌 کانون تبلیغی مدرسه علمیه معصومیه |
حوزه علمیه قم