🌀«ماتیلدا»، دختری مهربان و استثنایی است، اما والدینش او را فقط مایهی رنجش خود میپندارند. او انتظار دارد تا مدرسه شرایط متفاوتی نسبت به خانه داشته باشد؛ اما مدیر مدرسه، خانم «ترانچبول»، زنی ترسناک است که اصلاً دل خوشی از بچهها ندارد. زمانی که «ماتیلدا» توسط خانم «ترانچبول» مورد حمله قرار میگیرد، به شکلی ناگهانی و اتفاقی متوجه وجود قدرتی عجیب در خود میشود. فقط یک ابرقهرمان نابغه میتواند جلوی خانم «ترانچبول» ایستاده و حق همه ی بچهها را از او بگیرد و به نظر میرسد که «ماتیلدا» دقیقاً همان ابرقهرمان است. «ماتیلدا» همیشه بهترین راه حل را برای مشکلاتش انتخاب میکند. اما او به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست.
👈🏻"رولد دال" در رمان «ماتیلدا»، علاوه بر پیش بردن خلاقانه ی داستان، عواطف انسانی را به باورپذیرترین شکل ممکن به تصویر کشیده است. مخاطب با «ماتیلدا» همذات پنداری میکند، چرا که او دارای احساسات واقعی و ملموس است.
📚منبع: ایران کتاب
#معرفی_کتاب
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#اخبار_دنیای_کتاب
🌀فراخوان روایت نویسی از آیینهای بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی در محورهای «شهیدالقدس» و «به نیت حاج قاسم» منتشر شد؛
👈🏻طبق این فراخوان، علاقهمندان میتوانند به روایت نویسی از برپایی امور خیریه به نیابت از شهید حاج قاسم سلیمانی، بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی و حرکتهای خودجوش مردمی، حضور نوجوانان در بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی، ارتباط معنوی مردم با شهید حاج قاسم سلیمانی، بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی در آن سوی مرزها و بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی در روستاها بپردازند.
👈🏻آخرین مهلت شرکت در فراخوان روایت نویسی از آیینهای بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی تا پایان دی ماه است.
📚منبع: ایبنا
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
روش دانه برفی در نوشتن_قسمت۱.mp3
5.37M
❄️ مینی دوره داستاننویسی به روش دانهبرفی؛
📖 قسمت ۱
در این قسمت، با اولین مرحله از روش دانهبرفی، یعنی نوشتن خلاصه تک خطی آشنا میشویم.
🌱حتماً تمرینهاتون رو برای ما هم بفرستید👇🏻
🆔 @DabirKtbsefid
#دانه_برفی
#دوره_آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
دانه برفی_قسمت ۱ .pdf
634.4K
❄️فایل متنی قسمت اول مینی دوره روش دانهبرفی👆🏻
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
May 11
♦️اگر فکر میکنی نویسنده یا تصویرگر خوبی هستی، اما هیچوقت نتونستی کتابی منتشر کنی، "کتاب سفید" حمایتت میکنه و رویات رنگ واقعیت میگیره؛ فقط کافیه بخوای...
🎁فکرشو بکن؛ کلی جایزه در انتظار نفرات برتره.
🤩یا اینکه قرار باشه اثرت چاپ بشه؛ باهات قرارداد بسته بشه و...
فقط کافیه اراده کنی و بخوای.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
جهت شرکت در "کتاب سفید" به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید:
🌐http://www.ktbsefid.ir
جهت پشتیبانی آنلاین با دبیرخانه به نشانی زیر ارتباط بگیرید:
🆔 @DabirKtbsefid
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
🍃تمرینهایی برای نویسندگی؛
🌀در مورد یکی از چالشهایی که با آن مواجه شدهاید بنویسید؛
👈🏻نوشتن در مورد یکی از چالشهایی که در زندگی با آن روبهرو شدهاید و نحوه برخوردتان با آن و روشهایی که برای مقابله با آن انتخاب کردهاید میتواند یک تمرین بسیار خوب نویسندگی باشد. این تمرین به غیر از بهبود مهارت نویسندگی باعث میشود تا مهارت حل مسائله و تفکر انتقادی نیز در شما توسعه پیدا کند.
✍🏻محمدرضا عاشوری
🖇️
هممون بصورت روزمره، درگیر چالشهای بزرگ و کوچک هستیم؛ همین چالشها میتونن جرقهی نوشتن ما باشن😉
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🎁جوایز نفر برتر هفتهی سوم داستاننویسی، تقدیم شد.
👈🏻شاید برنده ی مسابقه بعدی، خودت باشی؛ پس ی بسمالله بگو شروع کن.
ما منتظریم😊👇🏻
🆔 @DabirKtbsefid
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
داستانهای برگزیده هفته سوم.pdf
461.2K
♦️برندهی این هفتهی مسابقهی داستاننویسی، خانمِ مصمم و با ارادهای است که مدتها به نوشتن علاقه داشته، ولی هیچگاه فرصتش پیش نیامده بود که قلم در دست بگیرد.
👈🏻اکنون بعد از مدتِ کوتاهی تمرین، توانسته یک داستانِ قابل قبول بنویسد. و این همان هدف تیم «کتابِ سفید» است.
🍃به امید موفقیت های روز افزون برای تمام کتاب سفیدی های عزیز.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
کتاب سفید 📚
📣 کتاب سفید برگزار میکند 📣 «مسابقه داستان نویسی هفتگی» 👈🏻با یک تیر دو نشان بزنید؛ هم تمرین نویسند
🖇️
هممون خاطرهها و تجربههای قشنگی از زمستونای گذشتهمون داریم؛ که میشه از دلشون یک داستان خوندنی و جذاب درآورد؛ فقط کافیه تو زمان سفر کنیم و با مطالبی که یاد گرفتین، دست به قلم بشین. پس داستان خودتونو بنویسین و برامون بفرستین😊👇🏻
🆔 @DabirKtbsefid
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#با_نویسندگان
*هدیهی سالِ نو*
♦️مثل اینكه از آن تاریخ حتی به روی كارت اسمش هم حجابی تیره و كدر فرو افتاده بود، برای اینكه از دور با زبان ناگویای خود فقر و درماندگی صاحبش را بیان میكرد. با وجود این، مرد خانواده هر وقت به محوطه نیم ویران خانه خود پا میگذاشت، همسرش با خوشرویی و مسرت از او استقبال میكرد. او را «جیم» میخواند و قلب ماتمزدهاش را با تبسم تابناك و امیدبخش خود روشن میساخت.
زن زیبای دلشكسته اشكباری خود را تمام كرد. برخاست و چند قدم متحیرانه در اتاق راه رفت. سیمای بیرنگش را با مختصری پودر، آرایش بخشید. بعد كنار پنجره رفت و با گرفتگی خاطر به حیاط مقابل نظر دوخت. آنجا گربه خاكستری رنگی به روی محجر حیاط راه میرفت. فكر فردا یك دقیقه تركش نمیكرد. فردا كریسمس بود و او برای مسرت خاطر شوهرش میبایستی هدیهای به او بدهد ولو آن هدیه حقیر و ناچیز باشد؛ درحالی كه فعلاً از مجموع پسانداز خود بیش از یك دلار و هشتاد و هفت سنت نداشت.
✍🏻اُ_هنری
📌ادامه دارد...
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid