eitaa logo
کتاب سفید 📚
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
74 ویدیو
47 فایل
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ جهت شرکت در طرح به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید: 🌐 http://www.ktbsefid.ir ارتباط با ادمین: 🆔 @DabirKtbsefid
مشاهده در ایتا
دانلود
سلااام صبح همگی بخیر☺️ امروز درباره یک کهن الگوی مهم صحبت می‌کنیم: کهن‌الگوی آرتمیس یا شیرزن اما قبلش، شاید بپرسید چرا هنگام طراحی داستان بهتره از کهن الگوها استفاده کنید؟ چون 👇
به جرات می‌توان گفت شخصیت پردازی از مهمترین مولفه‌های نوشتن یک داستان است، خواه داستان کوتاه خواه رمان. بسیاری از نویسنده‌های تازه‌کار می‌گویند ایده ی فوق العاده ای داشته اند و زمان زیادی هم صرف میکنند تا سی صفحه اول داستان را بنویسند... اما بعد👇 ناگهان انرژی و پشت کار خود را از دست می‌دهند 🥲 و روز به روز نوشتن ادامه‌ی داستان برایشان سخت تر خواهد شد. خبر خوب اینکه، مشکل از داستان نیست، بلکه از شخصیت هایتان است. ⁉چطور توقع دارید داستان تان پیش برود در حالی که نیروی پیش برنده شخصیت پوچ و تهی است؟ کهن‌الگوها به نویسنده این امکان را می‌دهند که شخصیت‌هایی بسازد که هم پیچیده باشند و هم در عین حال برای مخاطب آشنا و قابل لمس. کهن‌الگوها احساسات عمیقی را در مخاطب بیدار می‌کنند. چرا؟ چون این الگوها ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند و بخشی از تجربه انسانی مشترک هستند. مخاطب به طور ناخودآگاه با این شخصیت‌ها همذات‌پنداری می‌کند. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
کهن‌الگوی آرتمیس (شیرزن یا عجوزه) آرتمیس یا شیرزن، ایزدبانوی شکار و طبیعت در اساطیر یونان، نمادی از آزادی، قدرت، و استقلال است. این کهن‌الگو در داستان‌نویسی، زنی را به تصویر می‌کشد که وابسته به دیگران نیست و با اراده‌ای راسخ، مسیر زندگی‌اش را خود انتخاب می‌کند. ویژگی‌های شخصیت‌های آرتمیسی آزاد و مستقل: شخصیت‌هایی با روحیه آرتمیسی، از وابستگی گریزان‌اند و معمولاً در جستجوی آزادی و هویت شخصی خود هستند. هدفمند و متمرکز: این شخصیت‌ها اغلب اهدافی واضح و بلندپروازانه دارند و تا رسیدن به آن‌ها از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند. محافظ طبیعت و عدالت: آن‌ها رابطه‌ای عمیق با طبیعت دارند و معمولاً برای دفاع از عدالت یا حمایت از مظلومان قدم برمی‌دارند. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
آرتمیس یا شیرزن از چه چیزهایی هراس دارد؟ 🔹کهن الگوی شیرزن می‌ترسد که آزادی و استقلال خود را از دست بدهد. 🔹 ذات رقابت جوی او موجب می شود تا از شکست و ناکامی وحشت داشته باشد، فرقی نمی کد شغل باشد یا یک رویداد ورزشی. 🔹از ضعیف بودن و بی پناه بودن بسیار می ترسد. ترجیح می دهد بمیرد اما قربانی نباشد. 🔹از مردن نمی ترسد اما از این که شاهد مرگ زنان و کودکانی باشد که توانایی کمک به او را داشته است می ترسد. 🔹کهن الگوی شیرزن از اینکه سایر زنان به سبب خصیصه های مردانه اش، او را از خود برهانند هراس دارد. ویکتوریالین اشمیت | کتاب 45 کهن الگوی شخصیت، مترجم ابراهیم راهنشین ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
در شخصیت‌پردازی، آرتمیس می‌تواند قهرمانی باشد که از موانع عبور می‌کند، حقیقت را می‌جوید، و بدون نیاز به حمایت دیگران، داستان خود را می‌سازد. او معمولاً در مواجهه با چالش‌ها به جای تسلیم شدن، قوی‌تر ظاهر می‌شود و مخاطب را به تحسین وا می‌دارد. چگونه از آرتمیس الهام بگیریم؟ دنیای او را بسازید: شخصیت آرتمیسی شما ممکن است در دل طبیعت یا در دنیایی پر از نابرابری زندگی کند. محیط او باید بازتابی از روح آزاد و عدالت‌جویش باشد. چالش‌های معنادار ایجاد کنید: آرتمیس از چالش‌های کوچک عبور نمی‌کند؛ او برای نبردهای بزرگ و معنادار ساخته شده است. رشد شخصیتی را نشان دهید: هرچند آرتمیس مستقل است، اما رشد و یادگیری او در مسیر داستان می‌تواند پیچیدگی بیشتری به شخصیتش بدهد. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
مثالی از قهرمانان ادبی و تاریخی آرتمیس: زن شگفت انگیز ژاندارک ملکه بودیکا فامولان در رمان جنگجوی زن سال در رمان ساحل جومارچ در رمان زنان کوچک اسکت در رمان کشتن مرغ مقلد آن شرلی در رمان آن شرلی در گرین گیبلز ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
نویسندگی مقصد نیست، مسیره...😉 ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
یک شیوه برای رمان نویسی حسین سناپور 🔹موضوع اصلی کتاب حاضر متمرکز بر بررسی و آموزش روش‌های نوشتن رمان می‌باشد و تأکیدی بر اصول کلی داستان‌نویسی ندارد. در نتیجه، تمامی نکته‌های مهم اصولی، به ویژه اصول ابتدایی داستان‌نویسی، در این کتاب به طور مستقیم آموزش داده نشده و فرض می‌شود که خواننده با عناصر اساسی داستان و تکنیک‌های اولیه نوشتن داستان آشنا است. 💡عناوین بخش‌های این کتاب به شرح زیر هستند: "پرونده‌سازی برای شخصیت‌ها"، "خلاصه‌نویسی"، "نظرگاه"، "لحن"، "فصل‌بندی"، "ضرباهنگ"، "زمان"، "کشمکش"، "گفت‌وگو"، "شروع و پایان"، "موتیف‌ها"، "توصیه‌های غیر فنی" و "موخره". 🌱این کتاب به خوانندگان علاقمند به نوشتن داستان‌ها و رمان‌ها، تکنیک‌های پیشرفته تر در داستان‌نویسی را ارائه داده و به آنها کمک می‌کند تا داستان‌های جذاب‌تر و مفهومی تری ایجاد کنند. تسلط به این عناصر و تکنیک‌ها به نویسندگان این امکان را می‌دهد تا داستان‌های متنوع و شگفت‌آوری را بپردازند و خوانندگان را به دنیای خود معطوف کنند. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
🥀آه از نماز شب نشسته و قامت ناگهان خمیده...! آه از موی سپید یک شبه...! آه از دل زینب...! 🖤وفات شهادت گونه‌ی اسوه‌ی صبر و اطاعت محض از امام زمان خویش، حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها بر شما تسلیت باد. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
ابتدا سرشار از ایده و خلاقیت بودم. اما به من پیشنهاد شد تکنیک را یاد بگیرم، چون اگر بخواهی با تکیه بر ایده جلو بروی در ادامه کم می‌آوری. اگر این را در جوانی نفهمیده بودم نمی‌‌توانستم ساختار داستان را پیش از نوشتن بنویسم. ساختار یک مسئله کاملاً فنی است و باید هرچه زودتر آن را یاد بگیرید. ✍گابریل گارسیا مارکز ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
قانون سه گانه در شخصیت پردازی برای شخصیت خود سه مرحله مشخص کنید—این مراحل می‌توانند فیزیکی، اجتماعی یا احساسی باشند—و در هر مرحله، تغییری را در طول داستان برای شخصیت ترسیم کنید. مثلاً: از پسری خودخواه به نوجوانی تبعیدی و سپس مردی قهرمان. از دختری جوان به مادری دلسوز و در نهایت زنی سالخورده. از یک سرباز ساده به ستوان و سپس ژنرال. کسی که همه چیز را می‌داند، کسی که همه چیز برایش سؤال است، کسی که هیچ نمی‌داند. تولد، زندگی، مرگ. آغاز، میانه، پایان. این سه‌گانه‌ها ساختار و مسیر داستان را مشخص کرده و به شخصیت عمق بیشتری می‌بخشند. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
آخر پدر احضارم کرده بود. پیشش رفتم .گفت: دخترم از قبل رفتن چند کلمه ای باهات حرف دارم! ازجا بلند شدم و دنبالش رفتم، وارد باغچه شدیم وقتی از چیزی نگران بود قدم میزد .درست مثل الان، سعی می‌کرد خودش را آرام نشان بدهد. لبخند مهربانی زدوگفت : دخترم نمی خوای خواهر وبرادر تو ببینی؟ گفتم: نه بابا! بذار وقتی برگشتم.خیلی دلم براشون تنگ شده اما اگه الان اونارو ببینم دل کندن ازشون برام سخت میشه. اونا هم اذیت میشن، تو این مدت به نبودن من عادت کردن، دوست ندارم اشکاشونو ببینم. وقتی برگردم دیگه تنهاشون نمی ذارم... انگار میخواست چیزی بگوید، دودل بود. گفتم: بابا حرف دیگه ای مونده؟ نگاه نگرانش رابه چشمانم دوخت وگفت: میخوام ازت حلالیت بگیرم! می دونم بعد مرگ مادرت، خیلی بهت سخت گذشت همه بار بچه ها رو دوش تو بود. متاسفم که درباره ی خودم چیزی بهت نگفتم. نمی خواستم نگرانت کنم. اگه الان مادرت اینجا بود بهت افتخار می‌کرد.متاسفانه اون یه تصادف معمولی نبود یه سوقصد بود . با چشمانی از حدقه درآمده گفتم : چی ؟ گقت : هدف من بودم مادرت قربانی شد .اون از قصد خودشو جلوی ماشین اونا انداخت .تا ما فرصت فرار داشته باشیم.بعدش دوستام رسیدندو اونا فرار کردند.اگه فداکاری مادرت نبود هممون کشته می‌شدیم. بغض داشت خفه ام می‌کرد. اشکهایم قطره قطره روی صورتم می افتاد. پس مادرم خودش را فدای ما کرد. نگاهش که به چشمان اشکی من افتاد.بغلم کرد. وگفت : نمی خوام تو رو هم از دست بدم. مجبور نیستی اینکارو انجام بدی! گفتم :نه بابا، منم میخوام یه سهمی تو این کار داشته باشم. باید انتقام مادرم بگیرم! دوتا شونه مو گرفت وگفت: دخترم !ما برای انتقام نمی جنگیم .برای آزادی وازادگی،می جنگیم .ولی مرحبا به شجاعتت . درسته اونا تا دندون مسلحند اما ما از اونا قویتریم چون برای جنگیدن هدف داریم. وبه کاری که انجام میدیم ایمان داریم. اونا ازمرگ می ترسن ولی ما با آغوش باز به استقبال شهادت می ریم. دشمن از همین روحیه می ترسه. فقط بهم قول بده مراقب خودت باشی! گفتم :چشم بابا، شما هم منو حلال کنین. رفتار خوبی با هاتون نداشتم. نمی دونستم نبودنتون به خاطر مسولیت سنگینی بود که داشتین.. زنجیری که به گردنم بود باز کردم انگشتر بابا را ازش جدا کرده وبهش دادم .وگفتم: اینم امانت شما،! انگشتر رادستش کرد. سرم را بوسید. دیگر وقت رفتن بود. قرار شد، آرسن هم همراه ساموئل لباس سربازای اسرائیلی بپوشد. من هم بعنوان اسیر همرا هشان بروم. من وارسن با یک ماشین راه افتادیم. ساموئل هم با چشمهای بسته با یک ماشین دیگر آورده شد. تا محلی که قرار بود از انجا حرکت کند.دستهای من بسته شد توی جیپ نشستم آرسن راننده بود. ساموئل با کمی فاصله کنار من نشست راه افتادیم ... ✏️اطهر میهن دوست ⛔️هرگونه کپی شرعا وقانونا مجاز نیست. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid