💞انگیزشی 💐 🌿دیروزها را گشتیم به دنبال امروزها امروزها را می‌گردیم به دنبال فرداها🌿 🌱ولی همه آنچه را که باید ببینیم امروز است!🌱 🌸همین ساعت‌ها 🌺همین دقیقه‌ها 🌼همین ثانیه‌ها 💖امروز برایتان آرزو می‌کنم .......🤲💖 🤍نگاه خدا 💚سلامتی 💙آرامش 🧡لبخند مولایمان، پدرمهربانمان آقا صاحبَ الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 😌🤲 جمعه تون پر خیر و برکت💞 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

#یامھدی صاحب الزمان دلم ♥️حکایت میکند🥺 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

از لحاظ روحی، دلم همچین برفی می خواد❄️❄️ ‌https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

دنیا بدون تو معنای نداره https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

#چادرانه🍃 هرجا سخن از حجاب است بوی بهشتی ات عجیب می وزد چـــادُرم ای همرنگ ترین به خانه خدا🖤✨ تو گرچه سیاهی ولی؛ رنگین کمانی از رنگها و نقوش در تو آرمیده اند✨🌈 🔹تذهیب حیا 🔹نقش متانت 🔹رنگ نجابت 🌹https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

❌ بشارت به حلول ماه رجب❌ 🔻 خبر دادن آغاز ماههای بافضیلت به مردم اگر بدون قصد ریا و تظاهر و خالصانه برای تشویق دیگران به انجام عبادات و مستحبات این ماه ها باشد کار پسندیده ای است اما احادیثی که در سال های اخیر در فضای مجازی در مورد «ثواب عظیم اطلاع رسانی آغاز ماه رجب» منتشر شده و از پیامبر اکرم (صلی الله‌علیه‌ وآله‌وسلم) و امام باقر (علیه‌السلام) نقل می‌شود در منابع حدیثی با سند معتبری یافت نشده و در واقع از شایعات اینترنتی و روایات ساختگی عصر ما به شمار می‌رود. 🔹حلول ماه رجب را پیشاپیش تبریک عرض می کنم🔹 ✍جواد حیدری کانال رسمی استاد جواد حیدری 👇👇 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ♨️ https://eitaa.com/joinchat/4071489550C59c970ae1b

یه وقتی هارون به بُهلول گفت، گفت: به اتّفاق این مأموران من برو بازار... مُحتَسِبِ شهر باش: حسابرسی کن، هرکسی به هرکسی ستم کرد، در جا مکافات کن... {بُهلول} گفت: باشه، راه افتاد... یه نفر کنار خیابون هیزم میفروخت... یه جوانی دو تا از اون هیمه ها برداشت و پا به فرار... بُهلول آمد که فریاد کنه، او رو متوقّف کنه، یک مرتبه جوان سِکَندری خورد، افتاد زمین و یه تراشه ای از اون هیمه ها به چشمش فرو شد... بهلول گفت: خُب، مکافات شد... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره نساء/صفحه ۸۵ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

رفت درِ مغازه ی بقّالی... طرف ماست میخواست، اینم یک تاقارِ بزرگ ماست برابرش بود، قدری برداشت ریخت توی ظرفی، ظرفشم گذاشت تو کفّه ی ترازو، ولی انگشتش رو گذاشت زیر اون کفّه ای که ظرفِ ماست درونش بود؛ آروم آروم بدون این که مشتری متوجّه بشه، اون کفّه رو پایین میبُرد تا ماست کمتری بده، پول بیشتری بگیره... بُهلول متوجّه شد... آمد بهش بگه، یه مرتبه یه الاغی آمد سرش کرد تو اون تاقارِ ماست (ظرفِ بزرگ ماست)... این بقّال هم آمد اون رو دور کنه، رَم کرد یک مرتبه اون تاقارِ ماست هم چَپّه کرد، همه ریخت... بهلول گفت: خُب اینم مکافات شد... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره نساء/صفحه ۸۵ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh

❌ مگه خدا به عبادت ما نیاز داره؟ ✅ پاسخی طنز به این سوال جدی!

حکم دوچرخه سواری بانوان

همیشه یادمون باشه وضعیت الانمون سرنوشت نهاییمون نیست روزای خوب میان امیدت به خدا باشه 🌹🌹🌹🌹🌹

ادامه حکایت بهلول.....🌹 رفت جلوتر... بزّاز بود... داشت پارچه رو گَز میکرد، متر میکرد، امّا کم و زیاد متر میکرد... آمد بُهلول بهش بگه، یه مرتبه دید یه موش آمد وارد دَخلش شد یه سکّه برداشت و پا به فرار... رفت توی اون سوراخِ خودش... گفت: خُب اینم مکافات شد... به مأمورین گفت برگردیم...کجا؟! دربار... آمدند دربار، پیشِ هارون... هارون گفت: چه خبر؟! گفت: مُحتَسِب در بازار است، نیاز به مُحتَسِب نیست. ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره نساء/صفحه ۸۵ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh