#ناشناس چگونه از تو بگویم ؟ نه مصطفی ، نه خدایم‌ نه مثل فاطمه آئینه ای به قد شمایم . نه مجتبی شده ام از تو مشق عشق بگیرم نه چون حسین کنارت نشسته زیر عبایم . نه زینبم که امیری است چون تو در شب کوفه نه مثل ماه بنی هاشمم که قبله نمایم . نه ذوالفقار که در دست تو حماسه بسازم نه وصله کهنه ی کفشت که دست بوس بیایم . نه قنبرم ، نه کمیلم ، نه حُجرم و نه حبیبم نه مالکی که ز غم استخوان نشسته به نایم . نه چون هَمام که از خطبه ات ز خوف بمیرم نه میثمم که بروید ز شوق، نخل ز جایم‌ . نه از تبار تو نام آوری شبیه به سلمان که بوده جای قدمهات سجده گاه دو پایم . نشد که چاه تو باشم ، پر از صدای تو گردم که درد دل کنی از میخ دَر ، تو باز برایم . نه شهریار توام غرق موج بحر نگاهت ردیف گشته در این بحر با تو قافیه هایم . نه کعبه ام که شکافد دلم به یُمن قدومت نه جبرئیل که در محضرت گرفته صدایم . نشد ز تو بنویسم !ثَری کجا و ثریّا؟! منی که ذرّه ام از عالَمی چگونه سُرایم‌؟ . چقدر واژه که چیدم کنار هم که بگویم به خاک چادر زهرا که دوستدار شمایم . اگر چه روی سیاهم ! اگرچه فاصله دارم دلم تپیده برایت‌ ، دلت تپیده برایم . #الهام_صفالو @laal_del

#ناشناس گرفته ای تو جهان را به روی دامانت بهشت چیست بجز کوچه باغ چشمانت جهنمی شده هر کس ز چشم تو افتاد جهنمی شده هر کس نشد مسلمانت . غدیر سهم زمین بود از آسمان ، اما چه چترها که گشودند زیر بارانت . چه گامها که به سمتت دوید و لنگ زدند چه دستهای دروغی است سمت دستانت . شب مبیت ، احد ، بدر ، آیه ی تطهیر ... چقدر کفر در آورده باز ایمانت ! . چنان ز باده ی توحید جرعه نوشیدی که از ازل خود حق شد پیاله گردانت . گدای توست زمان ، سالهاست پشت در است برای دیدن تو رو زده به دربانت . میان این همه بن بست راه خانه تویی بگیر دست مرا تا ته خیابانت . قسم به اشهد ان علی ولی الله نمازمان شده مُهری به پای پیمانت . کسی شبیه تو با یک سپاه می آید امیر گشته ببین هر یک از یتیمانت . . #الهام_صفالو @laal_del